فراروـ قسمت هشتم از فصل دوم سریال ملکهی گدایان به کارگردانی حسین سهیلی زاده و تهیه کنندگی رحمان سیفی آزاد و علی طلوعی، چهارشنبه ۳۰ تیر ماه ۱۴۰۰ وارد شبکهی نمایش خانگی شد.
در خلاصه داستان این قسمت آمده است:
«و اینک طوفان...»
از یک سال قبل وارد زندگی فرهاد میشویم. فرهادی که برای دیدن خواهرش و نزدیک شدن به او مجبور است برای لعیا کار کند و خودش را به او ثابت کند و به او نشان دهد که خیانت در کارش نخواهد بود. این خدمت به حالا میرسد. حالایی که هم افرا و هم فرهاد برای دیدن هم بی قرار هستند و از سوی دیگر ملکه بیشتر از همیشه حوصله دارد.
ملکه دیگر کارهایش را با نمایش و آب و تاب بیشتر انجام میدهد. سفرهی عقد خودش و پارسا را میچیند و مهناز و شنتیا را به عنوان شاهد دعوت میکند. این جا است که کارهای مهناز و هویت واقعی او برای پارسا فاش میشود. این که در تمام سالهایی که کار میکرده در تلهی مهناز بوده است. مراسمی نمایشی که در نهایت هیچ عروس و دامادی از آن خارج نمیشوند و مهناز و پارسا هم دیگر نه حق دارند همدیگر را ببینند و نه رغبت.
هم زمان با پر رنگتر شدن شخصیت فرهاد در داستان و ورود او، افرا هم دوباره به البرز نزدیک میشود و به او کمک میکند. قدم بعدی افرا و البرز رفتن به سراغ آریا است وملکه هم این را به خوبی میداند بنابراین فرهاد را میفرستد تا هر چه زودتر آریا را از خانه اش دور کند.
داستان سریال باز هم گستردهتر و پیچیدهتر میشود. میلاد شجره بازیگر شناخته شدهی تئاتر در نقش فرهاد شخصیتی عصبی را از خود نشان میدهد که کم حرف است و وفادار به ملکه و از طرفی هم قلبش برای خواهرش میتپد. این شخصیت از این جای داستان پر رنگ میشود و نقشی کلیدی در پیش برد قصه ایفا میکند.
همه شخصیتها باز هم در موقعیتی تازه و در تعادلی تازه نسبت به یکدیگر قرار گرفته اند. مفت آباد خراب میشود و بچهها آواره میشوند، سارا در ماموریتی جدید به ترکیه میرود تا منتظر نقشهی ملکه برای نزدیک شدن به مردی دیگر باشد، داریوش سعی میکند به البرز کمک کند، اما باز هم درگیر کارهای سارا میشود، پارسا همهی نقشه هایش را نقش بر آب میبیند و دوباره به آدم ملکه تبدیل میشود. آدمی که حتی دیگر قابل اعتماد هم نیست. البرز و افرا هم دوباره به هم اعتماد میکنند و دست در دست یکدیگر میگذارند...
سریال ملکه گدایان تلاش میکند که ریتم روایت و خرده داستان هایش را حفظ کند و با علم به این که بسیاری از شخصیت هایش دیگر طراوت و جذابیتشان را از دست داده اند، شخصیت فرهاد را با ویژگیهایی تازه روانهی داستان میکند تا سریال را از رخوتی که سر راهش قرار گرفته است نجات دهد...