فرارو- اخذ مالیات بر خانههای لوکس بالاخره به ایستگاه اجرا رسید و بر اساس آن، تا پایان سال، دولت حدود ۷۰۰ میلیارد تومان درآمد مالیاتی جدید خواهد داشت. از دیگر سو، اما پیش بینی شده که درآمد دولت از محل اخذ «مالیات بر خانههای خالی» (طرح دیگرِ دولت و مجلس در زمینه گسترش تور مالیاتی کشور) هم تنها حدود ۲ هزار میلیارد تومان باشد.
به این ترتیب، با احتساب دلار ۲۷ هزار تومانی، این ۲ طرح بر روی هم تنها ۱۰۰ میلیون دلار درآمدزایی جدید برای خزانه کشور به دنبال خواهند داشت، عددی که از درآمد یک روز صادرات نفت ایران در شرایط عادی هم کمتر است.
ثروتمندان چگونه مالیات مسکن میدهد؟
به گزارش فرارو، اخذ مالیات بر خانههای لوکس بالاخره آغاز شد و البته، ظاهراً نظام تقنینی و اجرایی ایران، باز هم سرنا را از سر گشادش نواخته است. بر این اساس، قرار است املاک مسکونی در ایران به ۶ رده دسته بندی شوند و بر اساس این رده بندی قیمتی، مالیات جدید از آنها اخذ شود.
جزئیات این مالیات جدید به این شکل است که برای خانههایی با ارزش روزِ کمتر از ۱۰ میلیارد تومان (رده اول)، مالیاتی اخذ نمیشود. برای املاکی با ارزش روز بین ۱۰ تا ۱۵ میلیارد تومان (رده دوم)، معادل ۰.۱ درصد از ارزش روز ملک (مازاد بر ۱۰ میلیارد تومان اولیه) مالیات پیشبینی شده است.
در رده سوم، یعنی املاکی که بین ۱۵ تا ۲۵ میلیارد تومان ارزش روز دارند، ۰.۲ درصد نسبت به مازاد ۱۰ میلیارد تومان اولیه، مالیات سالانه اخذ میشود. در رده چهارم، یعنی املاکی که ارزش روز آنها بین ۲۵ تا ۴۰ میلیارد تومان است، معادل ۰.۳ درصد از ارزش روز ملک نسبت به مازاد ۱۰ میلیارد تومان اولیه، مالیات اخذ میشود.
در رده پنجم، یعنی برای املاکی که بین ۴۰ تا ۶۰ میلیارد تومان ارزش روز دارند، میزان مالیات به ۰.۴ درصد از ارزش روز ملک میرسد و در رده ششم، یعنی املاکی با ارزش روز بالاتر از ۶۰ میلیارد تومان، معادل سالانه ۰.۵ درصد از ارزش روز ملک (در قیاس با مازاد ۱۰ میلیارد تومان اولیه) مالیات اخذ خواهد شد.
مالیاتی کمتر از شارژ واحدهای مسکونی
اما مشکل کجا است؟ نخست اینکه بر اساس اطلاعات موجود در مورد تعداد املاک به اصطلاح «لوکس» که مشمول این مالیات میشوند، مبلغ نهایی مالیات چندان بالا نخواهد بود. (بر اساس قانون بودجه سال ۱۴۰۰ کشور، درآمد حاصل از این نوع مالیات، تنها حدود ۷۰۰ میلیارد تومان پیش بینی شده است.)
رقم واقعی مالیاتی که دولت از صاحبان این املاک اخذ میکند هم بسیار پایین و در مواردی حتی کمتر از شارژ سالیانه این املاک است. به عنوان نمونه، مالک یک خانه مسکونی ۱۵ میلیارد تومانی، سالانه تنها ۵ میلیون تومان (ماهانه کمتر از ۵۰۰ هزار تومان) مالیات خواهد داد. این در حالی است که شارژ ماهانه همین واحد مسکونی و نیز هزینههای آب، برق و گاز آن، احتمالاً ماهانه بیش از یک میلیون تومان خواهد بود.
بررسیها نشان میدهند که کف مالیات سالانه املاک در جهان ۰.۱۶ درصد و در آمریکا حدود ۰.۲ درصد است و این تازه برای املاکی است که ارزش حداقلی دارند و مالیات املاک در مناطق مرفه، حتی بالاتر هم هست.
همزمان، طرح مجلس و دولت برای اخذ مالیات از واحدهای مسکونی خالی از سکنه (که چند بار در مرحله شناسایی و خوداظهاری با شکست مواجه شده) نیز چندان درآمدی برای دولت نخواهد داشت. بر این اساس، پیش بینیها نشان میدهند که این دسته از املاک نیز تنها در حدود سالانه ۲ هزار میلیارد تومان درآمدزایی برای دولت به دنبال خواهند داشت.
به این ترتیب، مجموع درآمد این ۲ طرح مالیاتی جدید، سالانه حدود ۲ هزار و ۷۰۰ میلیارد تومان (با احتساب دلار ۲۷ هزار تومانی، تنها حدود ۱۰۰ میلیون دلار) خواهد بود. این رقم، در شرایط عادیِ فروش و صادرات نفت از سوی ایران، از درآمد صادراتی یک روز کشور هم کمتر است.
آیا تصویب این قوانین اصلاً ارزشش را داشت؟
به این ترتیب، عجیب است که کلیت ساختار تقنینی و اجرایی کشور، با صرف زمان و هزینه، طرحی را مصوب و اجرا میکند که در عمل دردی را از خزانه کشور درمان نخواهد کرد. اما اگر بخواهیم مقایسهای صورت دهیم، مجلس برای برگزاری جلساتش چقدر هزینه میکند؟
«خبرگزاری صدا و سیما»، چند ماه پیش گزارشی منتشر کرد که نشان میداد هزینه برگزاری جلسات علنی مجلس شورای اسلامی چقدر است و به عبارت ساده، مجلسیها برای تصویب قوانین چقدر برای ایرانیها خرج میتراشند؟
بر اساس این گزارش، هزینه برگزاری هر دقیقه از جلسات علنی مجلس شورای اسلامی، ۲۱ میلیون تومان (در هر ثانیه ۳۵۰ هزار تومان) است و در یک جلسه علنیِ یک ساعته در مجلس، یک میلیارد تومان هزینه میشود. به این ترتیب، هزینه جلسات علنی بهارستان نشینان، سالانه حدود هزار و ۱۵۰ میلیارد تومان است.
این هزینه تنها مربوط به جلسات علنی است و هزینه جلسات غیرعلنی و جلسات کمیسیونها را در بر نمیگیرد. با احتساب آن موارد، هزینه نشستن نمایندگان بر صندلیهای چرمیِ سبز در مجلس، میتواند سالانه چند هزار میلیارد تومان باشد. (این هزینهها در بودجه عمومی کشور محاسبه شده اند.)
به این ترتیب، میتوان پرسید آیا تمام هیاهوها برای تصویب قوانین مالیات بر خانههای خالی و مالیات بر املاک لوکس، واقعاً ارزش داشته است و چرا حالا که قوانینی این چنینی تصویب شده، واقعاً یک بار برای همیشه ابرثروتمندان ایرانی مالیاتی را که باید بپردازند، نمیپردازند؟