بنفشه دولتآبادی رواندرمانگر و مشاور خانواده نوشت: یک محقق بعد از ۵۰ سال پژوهش و مطالعه، موفق شده که عامل اصلی نابودی ازدواجها را کشف کند.
دکتر «جان گاتمن» روان شناس سرشناس در جدیدترین کتاب خود «چه چیزی طلاق را پیش بینی میکند؟»، بر اساس مطالعاتی که روی ۴۰ هزار زوج انجام داده، چهار نوع از مشکلسازترین انواع ارتباط در زندگی مشترک را اینطور شناسایی و اعلام کرده است: «تحقیر: بی احترامی به شریک زندگی خود (بهعنوان نمونه؛ برچسب زدن، توهین، چشم غره رفتن، تمسخر)؛ انتقاد: حمله به شخصیت او؛ حالت تدافعی: محافظت از خود در برابر انتقاد با بهانهجویی یا سرزنش کردن؛ بیاعتنایی: کناره گیری از برقراری ارتباط با نادیده گرفتن، توجه نکردن یا مشغول نشان دادن خود.» در ادامه نکاتی درباره این ۴ عامل و دلایل مخرب بودنشان مطرح خواهیم کرد.
از عوامل اصلی در طلاق عاطفی و جدایی زوج ها، تحقیر و اهانت طرفمقابل است. قطعا احترام یکی از پایههای اساسی یک رابطه عاطفی سالم و موفق است. وقتی طرف مقابلتان در رابطه عاطفی مدام شما را تحقیر کند و به خاطر هر مسئلهای شما را نادیده بگیرد، بدون شک آسیب روحی زیادی به شما وارد میشود. در زوجها این مسئله باعث کمبود عزتنفس هم میشود. تحقیر و بیاحترامی در رابطه عاطفی باعث میشود کیفیت رابطهتان هم به شدت کاهش پیدا کند به طوری که زوجها قادر نیستند به درستی درباره ادامه زندگی خود تصمیم بگیرند.
تخریب کردن در روابط زوج ها، اغلب با مفاهیم منفی همراه است، اما اگر دقت کنیم واقعیت این است که منفی یا مثبت بودن انتقاد به روش انتقاد کردن و انتقاد پذیر بودن شخص مقابل بستگی دارد. تخریب کردن از شریکزندگی با شکایت کردن از اوضاع و شرایط متفاوت است. شکایت معمولا به موضوعات خاص مربوط میشود در حالی که تخریب دقیقا حمله به شخصیت همسر است. باید بتوانید با شریک زندگیتان به گونهای مسالمت آمیز صحبت و از او درباره برخی از رفتارهای آسیبرسان انتقاد کنید و از او بخواهید مستقیم و به صراحت شخصیت شما را زیر سوال نبرد. سعی کنید به جای این که به طور ناگهانی همسرتان را زیر بمب انتقادهای خود قرار دهید، زمان و مکان مناسبی را برای شروع مکالمه برنامهریزی کنید.
حالت تدافعی گرفتن و محافظت از خود در برابر انتقاد و بهانهجویی یا سرزنش کردن طرف مقابل هم مشکلزاست. یکی از اشتباهات رایج زوجها حالت تدافعی گرفتن یکی از افراد یا هردوی آنها نسبت به یکدیگر است. این افراد بر سر اختلاف خود خیلی سریع سنگر میگیرند و همه مشکلات را از همسر خود میدانند و خود را از این مشکلات تبرئه میکنند، اما آن چه باید بدانیم این است که در موارد بسیاری زوجها در صورت مواجه شدن با تعارض و اختلاف هردو به یک اندازه سهیم هستند و نمیتوان یکی را علت تمام مشکلات و فرد دیگری را عاری از هر مشکل دانست. زن و مرد هر دو در ایجاد مشکل مقصر هستند و برای آن باید همکاری وبه یک اندازه برای بهبود شرایط خود تلاش کنند، در غیر این صورت، پایداری و کیفیت زندگیمشترکشان با خطرات زیادی روبه رو خواهد شد.
بیاعتنایی به معنای کنارهگیری از برقراری ارتباط یا نادیده گرفتن، توجه نکردن و مشغول نشان دادن خود در برابر همسر است. زمانی که یک یا هر دو زوج فکر میکنند شریکشان همیشه هست و هیچ تلاشی برای بهبود و نگهداری رابطه نمیکنند، در واقع بیتوجهی یا غفلت در رابطه اتفاق میافتد و در چنین شرایطی فرد برای ارتباط با همسرش وقت نمیگذارد و تمایلی به تقویتکردن رابطه هم ندارد. در واقع یکی از مهمترین دلایل وارد شدن به رابطه عاطفی رفع نیازهای عاطفی است که زن و مرد به صورت تکاملی به آن نیاز دارند. گاهی این بیتوجهی ابزاری برای تنبیه طرف مقابل است. زمانیکه نمیتوانند اختلاف زناشویی خود را از راه گفتگو حل کنند از این ابزار معمولا استفاده میکنند. بیشک بیتوجهیها میتواند دلایل زیادی داشته باشد که در هر حال حس ناکافی بودن و سرخوردگی به زوج دست میدهد و به طورقطع باعث بالارفتن اختلافات زوجها میشود.