فرارو- مارک گالئوتی، مدرس و نویسنده مقیم لندن است که در مورد جنایات فراملی و امور امنیتی روسیه مینویسد. او مدیر شرکت مشاوره اطلاعاتی «مایاک» است. او استاد دانشگاه یو سی الای در بخش مطالعات شرق اروپا و دانشیار رشته ژئوپولیتیک یورو آتلانتیک در شورای ژئو استراتژی است. از این نویسنده بریتانیایی کتابی تحت عنوان «نیروهای امنیتی و شبه نظامی روسیه از سال ۱۹۹۱ تا کنون» به زبان فارسی و با ترجمه «مجید احمدپور» توسط نشر «روناس» چاپ شده است. او پژوهشگر ارشد در وزارت خارجه بریتانیا در فاصله سالهای ۱۹۹۶ تا ۱۹۹۷ میلادی بوده است. در ژوئن ۲۰۱۴ میلادی دولت روسیه گالئوتی را از سفر به آن کشور منع کرد. کتابهای فراوانی از او منتشر شدهاند که همگی در حوزه مسائل روسیه هستند.
به گزارش فرارو به نقل از اسپکتیتر، آیا مسکو یک آژانس امنیتی بدنام دهه ۱۹۴۰ میلادی را احیا میکند؟ یا این که این پیشنهاد که واحد بدنام ضد جاسوسی "اِسمِرش" در روسیه احیا شده صرفا راهی برای منحرف کردن افکار عمومی غرب است؟ بدتر از آن این که آیا ممکن است روسیه با خطر احیای نئواستالینیسم مواجه باشد؟
ویدئویی که اخیرا در رسانههای اجتماعی روسیه منتشر شده نشان میدهد که مرد جوانی از منطقه بلگورود عذرخواهی عمومی میکند آن هم بدان خاطر که ویدئویی از پدافند هوایی روسیه را فیلمبرداری کرده و به صورت آنلاین منتشر کرده است. در مقابل او دو مرد یونیفورم پوش که تنها پشت شان مشخص است دیده میشوند که روی جلیقههای شان تکههایی با نام بدنام "اسمرش" دیده میشود که مخفف "مرگ بر جاسوسان" است.
این واحد که در فاصله سالهای ۱۹۴۳ تا ۱۹۴۶ میلادی فعال بود واحد ویژهای از ضد اطلاعات نیروهای مسلح محسوب میشد و به سرکوب خونین نه تنها عوامل مظنون به ارتباط با دشمن بلکه فراریان، پارتیزانهای متخاصم، خرابکاران و دیگر دشمنان احتمالی دولت میپرداخت. البته در غرب اعضای آن بیشتر به عنوان شخصیتهای منفی مقابل جیمز باند شناخته میشدند که در کتابهای یان فلمینگ مدتها پس از ادغام شان در وزارت امنیت دولتی که بعدا به کا گ ب تبدیل شد نیز حضور داشتند.
اخیرا بخش اطلاعات وزارت دفاع بریتانیا در به روز رسانی اطلاعات خود در مورد اوکراین احیای اسمرش را تایید کرد. البته در این به روز رسانی اشاره شده بود که مشخص نیست آیا نام جدید نشان دهنده قابلیتها یا نقش جدید اساسی برای عملکرد ضد جاسوسی روسیه است یا این که صرفا یک نامگذاری مجدد خواهد بود.
هم چنین در تحلیل بخش اطلاعات وزارت دفاع بریتانیا ذکر شده بود که این نمونه دیگری است که نشان میدهد مقامهای روسیه چگونه به شکلی آگاهانه درگیری روسیه و اوکراین را با روح جنگ جهانی دوم پیش میبرند و قصد دارند خاطره آن روزها را در ذهن افکار عمومی زنده کنند.
مطمئنا این درست است که ولادیمیر پوتین که در دوران کودکی خود فیلمهای جاسوسی میهن پرستانه دوران جنگ شوروی را تماشا میکرد تلاش داشته تا حملهاش به اوکراین را در پوشش یک جنگ بزرگ میهنی عرضه کند. آندری گورولف ژنرال بازنشسته که اکنون نماینده پارلمان روسیه است در ماه دسامبر(آذر) از تشکیل واحدهای به سبک اسمرش در سرزمینهای اشغالی اوکراین سخن گفته بود اظهارنظری که از سوی دولت تایید نشد.
البته کم نیستند صداهایی که اثبات میکند دولت روسیه درصدد احیای نسخه استالینیستی است. برای مثال، دیمیتری مدودف نخست وزیر سابق که در ماههای اخیر سهم مهمی در حملات شدید لفظی علیه غرب داشته از نیاز به "گروههای آرام متشکل از افراد بی عیب و نقص" برای انجام کاری که باید در جنگ انجام شود سخن گفته است.
آندری لوگووی یکی از مردانی که متهم به مسمومیت الکساندر لیتویننکو فراری است و اکنون نماینده پارلمان میباشد مانند سرگئی آکسنوف تبهکار سابق که از سوی مسکو برای اداره کریمه منصوب شده به درخواستها برای احیای اسمرش پیوسته اند. با این وجود، بعید است که اسمرش احیا شده باشد به ویژه بدان خاطر که سرویس امنیت فدرال (FSB) قدرتمند روسیه که آژانس اصلی امنیت داخلی ان کشور محسوب میشود به سختی میخواهد رقیبی جدی در مقابل خود ببیند. در عوض، آن چه ما میدانیم این است که تعدادی از نیروهای امنیتی به طور غیر رسمی عنوان اسمرش را برای خود انتخاب کرده اند. یونیفرمهای دو مامور فرضی ویدیوی بلگورود و هم چنین تکههای اسمرش که به پشت آنها چسبانده شده اند با یکدیگر مطابقت ندارند. مفهوم آن این است که این یک بازی استالینیستی است تا یک سرمایه گذاری جدید دولتی.
شاید این کار با مجوز رسمی برای منحرف کردن افکار عمومی غرب و برانگیختن برخی حدس و گمانهای نابخردانه انجام شده باشد، اما از یک مبارزه فرهنگی جدی در داخل روسیه نیز خبر میدهد. متعصبان ناسیونالیست روس که هوادار دولتی توتالیتر (تمامیت خواه) هستند یک اقلیت مشخص میباشند که احساس اعتماد به نفس و قدرت دارند. برخی نیز در داخل دولت روسیه آنان را تشویق کرده برخی نیز میخواهنمد از آنان استفاده کنند و برخی از آنان وحشت دارند و به احتمال زیاد آرزو میکنند که به حاشیه رانده شوند. با این وجود، فارغ از طرح فرض تمایل احیای یک نیروی امنیتی جنگ جهانی دوم و احیای گفتمان آن دوره تهدید واقعی پشت این صحبت هاست.