فرارو- "اگر دیگران متوجه کثیفیهای بدبوی تان شوند این مسئله شما را رسوا میکند". این نصیحت مفید برای درباریان جوان در اوایل قرن سیزدهم در "کتاب مرد متمدن" اولین راهنمای انگلیسی برای آداب معاشرت و رفتار اجتماعی بوده است.
به گزارش فرارو به نقل از اکونومیست، "ایان مورتیمر" مورخ در کتاب خود استدلال میکند که این پند و سایر پندهای رایج در آن زمان نشاندهنده موضوع مهمی هستند: احساس رو به رشد خودآگاهی اجتماعی، ارزیابی خود و خودکنترلی. علت آن چه بود؟
احتمالا به دلیل احیای آینههای شیشهای در قرن دوازدهم که پس از سقوط روم از اروپا ناپدید شده بودند. آینه این امکان را برای مردان و زنان فراهم ساخت تا خود را ببینند. این امر فردیت آنان را مورد تایید قرار میداد و حس بیش تری از خودمختاری را القا میکرد.
در سال ۱۵۰۰ میلادی آینهها ارزان بودند و تاثیر آنها در جامعه گسترش یافت. مورتیمر قصد دارد نشان دهد که دوره قرون وسطی از ۱۰۰۰ تا ۱۶۰۰ میلادی عمیقا اشتباه درک شده است. او در کتاب خود اشاره میکند که دوره قرون وسطی دوران عقب ماندگی و تغییر ناپذیریای نبود که با خشونت، جهل و خرافات همراه بوده باشد بلکه در عوض از دید او در آن دوره گام عظیمی در راستای پیشرفت اجتماعی و اقتصادی برداشته شد و پایههای دنیای مدرن پی ریزی شده بود.
این درک نادرست بدان خاطر به وجود آمد که تصور مردم از پیشرفت به شکل گستردهای با پیشرفتهای علمی و فناوری که بعدا به ویژه با انقلابهای صنعتی و دیجیتالی ایجاد شد پیوند خورده است. نویسنده آن کتاب ادعایی را که شنیده است بازگو میکند: این که یک دانش آموز معاصر که گوشی آیفون در اختیار دارد بیشتر از بزرگترین دانشمند قرن شانزدهم درباره جهان میداند. این در حالیست که نباید فراموش کنید که ستاره شناسانی مانند کوپرنیک و گالیله بسیار بیشتر از کودکان امروزی درباره ستارگان میدانستند.
آیا یک معمار معاصر بدون رایانه خود میتواند یک مناره سنگی مانند کلیسای جامع لینکلن را بسازد که ۱۶۰ متر ارتفاع دارد و تا سال ۱۳۱۱ میلادی تکمیل شده بود؟
در فاصله سالهای ۱۰۰۰ تا ۱۳۰۰ میلادی ارتفاع خط افق و دونمای شهری لندن پنج برابر افزایش یافت در حالی که در فاصله سالهای ۱۳۰۰ تا تکمیل ساخت ۷۲ طبقه از سازه ساخته شد. در سال ۲۰۱۰ میلادی این ارتفاع صرفا دو برابر افزایش یافت.
اختراعات از جمله باروت، قطب نمای مغناطیسی و ماشین چاپ همگی راه خود را از چین پیدا کردند تا جنگ، ناوبری و سوادآموزی را متحول کنند. این وضعیت منجر به بسیاری از "افقهای در حال گسترش" برای اروپاییها شد. سفر یکی از آن حوزه بود. در قرن یازدهم میلادی هیچ شهروند اروپاییای نمیدانست که شرق بیت المقدس یا جنوب صحرا در کجا واقع شده و چگونه است. در سال ۱۶۰۰ میلادی، اما چندین دور دنیا گردی در سیاره زمین صورت گرفته بود.
نظم و قانون عرصه دیگر تحول در قرون وسطی بود. به لطف ورود کاغذ از چین در قرن دوازدهم و ظهور ماشین چاپ در دهه ۱۴۳۰ میلادی ایجاد اسناد و ثبت اسناد که برای اداره امور اساسی هستند افزایش یافت.
در فاصاله سالهای ۱۰۰۰ تا ۱۶۰۰ میلادی تعداد کلمات نوشته شده و چاپ شده در انگلستان از حدود ۱ میلیون در سال به حدود ۱۰۰ میلیارد رسید. در انگلستان یک سیستم حقوقی و کیفری متمرکز از قرن دوازدهم به سرعت تکامل یافت. مرگ و میرهای خشونت آمیز از حدود ۲۳ مورد به ازای هر ۱۰۰۰۰۰ نفر در دهه ۱۳۰۰ به هفت مورد بازای هر ۱۰۰۰۰۰ نفر در اواخر قرن شانزدهم کاهش یافت.
یکی دیگر از "افق"های توضیح داده شده در آن کتاب سرعت و احساس فوریت همراه با آن بود. تا سال ۱۶۰۰، میلادی نامهای که حاوی اخبار مهم بود به لطف افرادی که استفاده از اسبها در پُستهای ایستگاهی را اغاز کردند میتوانست تا مسافت ۳۲۱ کیلومتری ظرف مدت یک روز به دست گیرنده برسد.
در طول قرن چهاردهم میلادی ساعتهای مکانیکی توسعه یافتند که اجازه میداد زمان استاندارد شده و قرار ملاقاتها حفظ شود. آن دوره هم چنین با ممنوعیت برده داری در انگلستان توسط کلیسای انگلیسی در سال ۱۱۰۲ و کاهش سریع نظام رعیت داری (سرواژ) پس از مرگ سیاه در فاصله سالهای ۱۳۴۸ تا ۱۳۴۹ میلادی همراه بود یعنی زمانی که تقریبا نیمی از نیروی کار جان شان را از دست دادند.
در آن زمان قدرت سیاسی به گونهای گسترش یافت که طبقه خرده مالکان در حال رشد و دارای دارایی را شامل میشد. در نتیجه، هر آن کس که تصور میکند قرون وسطی تماما تیره و تار بوده درک متوسطی از حقایق تاریخ دارد.