ایلان ماسک و سم آلتمن، زمانی در عرصه هوش مصنوعی متحد هم بودند و در سال ۲۰۱۵ با هم OpenAI را تاسیس کردند و هدفشان اطمینان از توسعه هوش مصنوعی به نفع بشریت بود. اما وقتی ماسک در سال ۲۰۱۸ این شرکت را ترک کرد، به دلیل تضاد منافع احتمالی در تسلا که به شکل فزایندهای از هوش مصنوعی استفاده میکند، مسیرشان از هم دور شد. از آن زمان، رابطه ایلان و سم، به رقابت جدی در عرصه هوش مصنوعی تبدیل شده است. تا اینکه ماسک در ابتدای مارس، از سم آلتمن به دلیل نقض قرارداد و سوءمدیریت شکایت کرد.
به گزارش دنیای اقتصاد، ماسک مدعی است که آلتمن از ماموریت اصلی OpenAI برای توسعه هوش مصنوعی به نفع بشریت دور شده و به دنبال سود بیشتر است. شرکت مایکروسافت، در سال ۲۰۱۹ همکاری با OpenAI را برای توسعه و تجاری سازی هوش مصنوعی مولد شروع کرد. این همکاری که شامل سرمایهگذاری یک میلیارد دلاری مایکروسافت در OpenAI بود، به طور قابلتوجهی بر چشمانداز هوش مصنوعی مولد تاثیر گذاشت.
ماسک در شکایت خود مدعی شده که آلتمن از OpenAI برای منافع شخصی استفاده کرده است؛ از جمله جذب میلیونها دلار سرمایه به واسطه شرکت که به صورت شفاف آن را خرج نکرده و پرداخت حقوق هنگفت به خود و اعضای خانوادهاش. ماسک میگوید آلتمن این شرکت را به سمت توسعه هوش مصنوعی تجاری سوق داده و در تحقیقات هوش مصنوعی ایمن و اخلاقی کوتاهی کرده، در حالی که هدف اولیه این شرکت تحقیقات بنیادی در زمینه هوش مصنوعی بوده است. البته همه میدانند که مساله ایلان ماسک صرفا یک نگرانی بشردوستانه نیست. آلتمن با مایکروسافت، رقیب اصلی تسلا، برای توسعه هوش مصنوعی ابری همکاری کرده که به ضرر ماسک خواهد بود. ماسک مدعی است که آلتمن او را فریب داده تا با ساختار سهامی موافقت کند که به او کنترل OpenAI را نمیدهد.
این در حالی است که OpenAI و آلتمن این اتهامات را رد کردهاند. آنها میگویند ماسک در مورد نحوه اداره OpenAI اطلاعات نادرست ارائه میدهد و شرکت به ماموریت خود برای توسعه هوش مصنوعی به نفع بشریت پایبند است و این همکاری به OpenAI کمک میکند تا تحقیقات خود را با شتاب بیشتری پیش ببرد. واقعیت این است که همکاری مایکروسافت و OpenAI همچون هر تعامل دیگری میتواند اثرات گوناگونی داشته باشد که خواه ناخواه برخی مثبت و سازنده و برخی منفی و مخرب خواهند بود. به عنوان مثال، همکاری مایکروسافت و OpenAI میتواند قابلیتهای زیر را فراهم کند:
• تسریع تحقیقات و توسعه: این همکاری منابع مالی و فنی لازم برای تسریع تحقیقات و توسعه هوش مصنوعی مولد را برای OpenAI فراهم میکند.
• افزایش دسترسی: مایکروسافت با ادغام فناوریهای هوش مصنوعی مولد OpenAI در محصولات خود، به طور قابلتوجهی دسترسی به این فناوریها را افزایش میدهد.
• ایجاد فرصتهای جدید: همکاری مایکروسافت و OpenAI به ایجاد فرصتهای جدید برای توسعه برنامههای کاربردی مبتنی بر هوش مصنوعی مولد در زمینههای مختلف، مانند آموزش، بهداشت و درمان، و خدمات مشتریان منجر میشود.
اما تمامش این نیست. این همکاری میتواند مشکلات عدیدهای هم به وجود بیاورد، از جمله:
• تمرکز بر سود: برخی منتقدان معتقدند که تمرکز مایکروسافت بر تجاریسازی هوش مصنوعی مولد میتواند منجر به نادیده گرفته شدن مسائل اخلاقی و ایمنی شود.
• کنترل و انحصار: برخی نگران هستند که همکاری مایکروسافت و OpenAI به کنترل و انحصار بازار هوش مصنوعی مولد توسط این دو شرکت منجر شود.
• خطرات سوءاستفاده: هوش مصنوعی مولد میتواند برای اهداف مخرب مانند تولید اخبار جعلی و دیپ فیک استفاده شود و همکاری مایکروسافت و OpenAI میتواند این خطرات را تشدید کند.
شکایت ایلان ماسک علیه آلتمن میتواند پیامدهای قابلتوجهی برای OpenAI و آینده هوش مصنوعی داشته باشد. از جمله اینکه به اعتبار شرکت آسیب میرساند و جذب سرمایه را برای آن دشوارتر میکند. همچنین بحثهای عمومی در مورد خطرات هوش مصنوعی را تشدید میکند. هنوز مشخص نیست که نتیجه این شکایت چه خواهد بود. با این حال، این اتفاق توجه عموم را به مسائل مهمی در مورد هوش مصنوعی، مانند اهداف توسعه هوش مصنوعی، نحوه مدیریت شرکتهای هوش مصنوعی و خطرات این حوزه جلب کرده است.
برایان کوین، استاد حقوق کالج بوستون در این باره گفته: «ایلان ماسک پرونده قرص و محکم و قانع کنندهای را ارائه کرده که نشان میدهد OpenAI ریشههای خود را رها کرده، اما احتمالا ماسک حق شکایت ندارد؛ چون قوانین غیرانتفاعی، حق چنین شکایاتی را صرفا به اعضای سازمان، مدیران آن و سران دولتی ایالت دلاور که OpenAI در آن ثبت شده، محدود میکنند. اگر او عضو هیاتمدیره بود، میگفتم احتمالا طرف پیروز این دعواست. اگر این شکایت توسط دبیرکل ایالت دلاور ثبت میشد، میگفتم، آنها حسابی به دردسر افتادهاند! اما ماسک حق شکایت ندارد.»
درگیری ماسک و آلتمن، یک مساله شخصی نیست، بلکه منعکس کننده یک مناقشه وسیعتر در جامعه هوش مصنوعی است که پای اخلاقیات را به میان میآورد. با توجه به اینکه آنها سابقه همکاری با هم دارند، رقابت فعلی شان میتواند منشأ یک نوآوری باشد و مسیر آینده هوش مصنوعی را شکل دهد.