فرارو- بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، با تاکید بر اینکه حمله زمینی این رژیم به رفح اجتنابناپذیر است، گفت: «تاریخ حمله هم مشخص شده است. ما دائماً برای دستیابی به اهداف خود تلاش میکنیم که مهمترین آنها آزادی همه گروگانها و پیروزی کامل بر حماس است.»
به گزارش فرارو، این سخنان در شرایطی مطرح میشود که ماههاست مقامهای کشورهای مختلف، برای ایجاد آتش بس موقت در غزه تلاش میکنند و نشست اخیر سران حماس و اسرائیل در قاهره نیز با همین هدف انجام شد؛ نشستی که تا کنون هیچ دستاوردی در پی نداشته است. حماس روز سهشنبه ۲۱ فروردین ماه، اعلام کرد پیشنهادی که از طرف اسرائیل برای برقراری آتشبس در نوار غزه دریافت کرده است هیچ کدام از خواستههای این گروه را برآورده نمیکند. با این حال حماس تاکید کرده است که پیشنهاد اسرائیل را بررسی خواهد کرد و از طریق میانجیگران قطری و مصری به آن پاسخ خواهد داد.
با توجه به اهمیت رفح و مخالفت کشورهای عرب با گستردهتر شدن جنگ، الی کوهن وزیر انرژی و زیرساخت اسرائیل در راستای حمایت از تصمیم نتانیاهو گفته است: «حمله به رفح از عادیسازی روابط با عربستان مهمتر است.» با انتشار این اخبار، مقامهای واشنگتن نیز واکنشهایی نشان داده اند. متیو میلر، سخنگوی وزارت امور خارجه امریکا درباره حمله احتمالی اسرائیل به رفح گفت ایالات متحده از زمان دقیق این حمله اطلاعاتی ندارد، اما اگر ایران میخواهد در غزه آتش بس برقرار شود، میتواند حماس را تحت فشار قرار دهد تا توافقی را که روی میز است، بپذیرد.
الجزیره نیز به نقل از یک مقام نزدیک به وزارت خارجه ایران گزارشی منتشر و تاکید کرد، اولویت ایران نجات مردم غزه و موکول کردن تصفیه حساب با اسراییل به آینده است. بر اساس گزارشی که الجزیره منتشر کرده است، ایران خودداری از عملیات در عمق اسرائیل را به ضمانت امریکا درباره برقراری آتشبس در غزه و خودداری اسرائیل از اجرای عملیات در رفح مشروط کرده است. به گفته این مقام، دیپلماسی پیغامهای محرمانه و میانجیگیری منطقهای هنوز به نتیجه کامل نرسیده، اما در حدی که پیشرفت داشته، میتوان امیدوار به توقف جنگ در غزه در آینده نزدیک بود.
همچنین مدتی کوتاه پس از انتشار اخبار حمله احتمالی اسرائیل به رفح، آسوشیتدپرس و گاردین از قول مقامهای اسرائیلی مدعی شدند که اسرائیل در حال خرید حدود ۴۰ هزار چادر برای تخلیه صدها هزار نفر از ساکنان غزه از رفح است تا مقدمات حمله زمینی به این منطقه فراهم شود.
با توجه به این شرایط پرسشهایی مطرح است از جمله این که هدف نتانیاهو از گسترش آتش جنگ به رفح چیست و آیا احتمال دارد که پس از حمله به رفح، مدت زمان جنگ نیز افزایش پیدا کند؟ قاسم محبعلی، دیپلمات پیشین ایران در یونان و مالزی و تحلیلگر سیاسی در گفتگو با فرارو به این پرسشها پاسخ داده است:
قاسم محبعلی به فرارو گفت: «بیشترین شخصی که از گسترش جنگ سود میبرد نتانیاهو است. ادامه کار دولت نتانیاهو بستگی به این دارد که از جنگ در غزه چه دستاوردی کسب کند. حقیقت این است که به محض اتمام جنگ، احتمال استعفا یا کنار گذاشته شدن نتانیاهو وجود دارد. طبیعیست نتانیاهو علاقهای به این ماجرا ندارد. نکته دوم این است که تا این لحظه، هنوز توافقی بین حماس و اسرائیل صورت نگرفته و در نتیجه صحبتهای اخیر نتانیاهو درباره قریب الوقوع بودن حمله به رفح، خود ابزار فشاری است تا حماس راضی به پذیرفتن شروط اسرائیل شود یا اسرائیل امتیازات بالاتری بگیرد. تا زمانی که توافق شکل نگرفته و حماس از مواضع خود کوتاه نیامده، بعید به نظر میرسد که نتانیاهو تمایلی برای کوتاه آمدن از مواضع خود نشان دهد. در مذاکرات قاهره، ایران دخالت چندانی نداشت، اما اگر ادعای برخی رسانهها درباره شرط ایران و تلاش ایران برای پیشگیری از حمله به رفح صحت داشته باشد، باید گفت، این یک تصمیم بسیار عاقلانه است.»
وی افزود: «این که حماس نمیتواند با مذاکرات موافقت کند، به این دلیل است که توافق به گونهای است که وجود سیاسی و نظامی حماس در غزه، از طریق آتش بس از بین میرود. درواقع اسرائیل به دنبال این است که هر آن چه میخواست از طریق جنگ به دست آورد، در نهایت از طریق مذاکره به دست آورد و حماس نیز اگر شرایط اسرائیل و میانجیهایی مثل اعراب و ایالات متحده را بپذیرد، متحمل ضرر خواهد شد. این نکته را هم فراموش نکنیم که توافق دائمی نیست و اگر همین حالا هم توافقی شکل بگیرد، شامل ۶ هفته آتش بس موقت است که تعدادی از زندانیهای فلسطینی و گروگانهای اسرائیلی آزاد شده و راجع به آینده غزه نیز مذاکراتی انجام شود. به هر حال بین طرفین ابهامتی وجود دارد. یکی از ابهامات این است که آینده سیاسی غزه بدون حماس چگونه خواهد بود. اسرائیلیها تمایل دارند که خود اختیار امنیتی غزه را در دست داشته باشند، اما طرفین عرب ترجیح میدهند یک دولت خودگردان یا یک حاکمیت فلسطینی غیرسیاسی با نظارت بین المللی، اداره غزه را در دست بگیرد. اگر حماس زیر بار این شرط برود به معنای تضعیف کامل قدرت حماس در غزه است و اسرائیل نیز حاضر نیست چنین چیزی را بپذیرد، چون تصور اسرائیل این است که وجود فلسطینیها نهایتا میتواند در دل خود، یک حماس دیگر را متولد کند. به همین دلیل، فاصلهها زیاد است و هم حماس و هم اسرائیل، با توجه به شرایط فعلی، پذیرش آتش بس را به ضرر موجودیت خود میبینند.»
دیپلمات پیشین ایران در یونان و مالزی در ادامه گفت: «ما از اخبار پشت پرده اطلاع نداریم، اما آن چه در ظاهر میبینیم این است که اسرائیل از گسترش جنگ، استقبال میکند، هر چند شاید بعد از آتش بس در غزه، جبهه شمالی را که شامل لبنان و سوریه میشود در دستور کار قرار دهد. همچنین میتوان گفت که نتانیاهو بی تمایل نیست که ایران را وارد جنگ کند تا حضور ایران در سوریه و سیاستهای ایران در خاورمیانه را تحت کنترل بگیرد و به ایران فشار وارد کند. اما ایران علاقهای به گسترش جنگ و درگیری با اسرائیل ندارد.»
وی افزود: «درست است که برخی مردم داخل اسرائیل منتقد نتانیاهو هستند و تظاهرات انجام میدهند، اما شکل گیری تظاهرات و حتی تظاهرات گسترده علیه دولت نتانیاهو، نمیتواند تاثیر چندانی بر سیاستهای کلان اسرائیل بگذارد. درواقع پشت این تظاهرات، جریانهای سیاسی مخالف نتانیاهو نیز حضور دارند و مشخص نیست که اکثریت مردم را شامل شود. آمریکا هم سیاست ثابتی در قبال اسرائیل دارد، هر چند که بین دموکراتها و جمهوریخواهان، اختلاف نظرهایی درباره برخورد با اسرائیل وجود دارد. در حال حاضر با توجه به ارتباطاتی که حزب دموکرات با کشورهای منطقه دارد و البته با توجه به نزدیک شدن به انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده، در تلاشند شرایط را آرام نگه داشته و سیاستها را به شکلی تنظیم کنند که جنگ گسترده نشود. همچنین بسیاری از جریانهای فکری داخل آمریکا مخالف سیاستهای افراطی نتانیاهو و گسترش جنگ هستند و این موضوع نیز باری بر دوش بایدن است. به همین دلایل است که ماههاست آمریکا درگیر «مدیرت جنگ» و «مدیریت بحران» است.»
مدیرکل اسبق خاورمیانه و شمال آفریقا در وزارت امور خارجه، گفت: «درست است که آمریکاییها در حوزه نابود کردن حماس با اسرائیل هم نظرند، اما درباره عواقب، چگونگی و روشهای این کار با اسرائیل اختلاف نظر دارند. دولت افراطی نتانیاهو میخواهد از حداکثر قدرت نظامی خود استفاده کند، اما نتانیاهو به دنبال مدیریت شرایط به نحوی است که همانطور که برنامههای نظامی پیش میرود، کشتار و حساسیتهای بشردوستانه را کاهش دهد. حقیقت این است که اگر ترامپ سر کار بود، چه بسا در اعمال خشونت با نتانیاهو هم نظر و حتی مدافع حملات نظامی گستردهتر بود. اما دولت بایدن مایل است که جنگ را به سمتی پیش ببرد که هم نظر مثبت افکار عمومی و هم آرمانهای حزب خود را محقق کند.»