منطقه بلوچستان البته با قربانی شدن کودکانش ناآشنا نیست؛ غرق شدن در "هوتگها" یا قربانی شدن آنها توسط "گاندوها" به دلیل محرومیتهای عمقی، جدی و تاریخی این منطقه ایران، حادثهای تکرارپذیر است.
جسد نیمه سوخته دختر جوان در جاده آتشگاه کرج پیدا شد. با انتقال جسد به پزشکی قانونی کارشناسان اعلام کردند که دختر جوان قبل از سوختن در اثر خفگی به قتل رسیده و سپس جسدش را به آتش کشیدهاند.
دختر جوانی به نام سعیده باغ ویلا را برای یک شب اجاره کرده بود و باید ظهر روز بعد کلید را به صاحب باغ ویلا تحویل میداد. اما وقتی صاحب باغ متوجه دیرکرد خانم وکیل شد خودش به باغ رفت، اما هرچه در زد کسی جواب نداد و وقتی صاحب باغ وارد باغ شد ناگهان با مشاهده جسد دختر جوان داخل استخر وحشت زده با پلیس تماس گرفت.
مادر عصبی ماهشهری دخترش را با ضربات چاقو کشت.
عبدالصمد پناد گفت: کودکان طی چند روز در این محل بازی میکردهاند که این اتفاق باعث ریزش دیواره خاکی و زیر آوار رفتن هفت کودک شده که چهار کودک جانباختند و سه نفر هم به بیمارستان چابهار منتقل شده و زنده هستند.
سخنگوی سازمان آتش نشانی گفت: آتش نشانان طی سه دقیقه به محل رسیده و مشاهده میکنند که یک پسر نوجوان حدود ۱۲ -۱۳ ساله در درز انقطاع بین دو ساختمان که کمی بیش از حد استاندارد و شاید ۴۰ تا ۴۵ سانتیمتر است سقوط کرده است.
با گذشت ۱۰ سال از قتل مرد ایرانی در تفلیس، هرمز که در این مدت در زندان بود پس از استرداد به ایران با توجه به داشتن دستور قضایی برای دستگیری وی توسط کارآگاهان پلیس بینالملل ناجا، بازداشت و در اختیار کارآگاهان پلیس آگاهی قرار داده شد.
مدیرکل مدیریت بحران استانداری هرمزگان دلیل برخواستن حجم بسیار وسیعی از دود و آتش در این آتشسوزی را ناشی از وجود روغن در برخی تأسیسات و تجهیزات این پست فوق توزیع برق دانست و گفت: اگر اقدام به موقع آتشنشانان نبود، حجم آتشسوزی بسیار گسترده و خسارات بسیار افزایش مییافت.
گزارشی درباره زنکشی در استان کردستان
«در خوزستان پدری بود که وقتی متوجه میشود دخترش با یک مرد رابطه دارد، سر او را برید و بر نیزه گذاشت و در شهر گرداند. یک مورد قتل هم در دهه ۸۰ داشتیم که زن بعد از دو سال طلاق با مردی فرار کرد. بعد از یک هفته با وعده و وعید او را به خانه کشاندند و گفتند عقدت میکنیم و به محض اینکه به خانه رسید او را کشتند و پدرش به زندان رفت. مردم روستا وقتی پدر این زن را میدیدند، روی زمین تف میکردند و میگفتند که بیغیرت و بیشرف است. او هم دخترش را فریب داد تا به خانه برگردد و بعد او را کشت و او را جلوی پای مردم پرت کرد و گفت: «کشتمش! راحت شدید؟»
با توجه به اینکه برای مشخص شدن ابعاد حادثه نیازمند بررسیهای بیشتر هستیم، موضوع پس از تکمیل شدن تحقیقات اطلاعرسانی خواهد شد.
سیاوش غلامی شامگاه پنجشنبه در جمع خبرنگاران از کشف جسد بانوی ۶۷ ساله در منطقه گیلهسرا محدوده فومن به شاندرمن خبر داد و اظهار داشت: این پیرزن در اثر برهم خوردن تعادلش از روی پل به داخل رودخانه سقوط کرده بود.
سوختگی این فرزند شهید که برای درخواست اشتغال به اداره کل بنیاد شهید و امور ایثارگران استان کهگیلویه و بویراحمد مراجعه کرده بود است ۸۰ درصد عنوان شده است.
با او در محلی خلوت قرار گذاشتم و در فرصت مناسب به سمتش حمله کردم. چند ضربه به جمشید زدم و وقتی مطمئن شدم فوت شده است، جسدش را داخل خودرواش گذاشتم و به خارج از شهر بردم. میخواستم با این کار همه سرنخها را از بین ببرم، اما...
شب حادثه من و پدرام با هم جروبحث کردیم. این موضوع جدیدی نبود. ما از مدتها قبل با هم اختلاف داشتیم و همیشه جروبحث میکردیم. او حرف رکیکی به من زد و من هم جوابش را دادم. من میدانستم پدرام روی خانوادهاش حساس است...
وقتی پیمان ۳۲ساله در جایگاه متهم ایستاد، اتهام قتل و سرقت را قبول کرد و گفت: دو ماشینی که من سرقت کردم درست به اندازه پولی بود که طلب داشتم و آنها را به جای طلبم برداشتم. من چیز بیشتری سرقت نکردم. اتهام قتل را هم قبول دارم، اما هدفم کشتن مقتول نبود.
فرماندار زرندیه گفت: آتش سوزی در یک کارخانه تولیدی صنعتی زرندیه هنوز مهار نشده، ولی با تلاش صورت گرفته فعلا کنترل شده است.
بررسیهای تیم جنایی نشان میداد که مینا با بند کفش و روسری که دور گردنش پیچیده شده بود خفه شده و به قتل رسیده است. از زمان مرگ نیز حدود دو روز میگذشت. در تحقیقات صورت گرفته از همسایهها آنها مدعی شدند که زوج جوان همیشه با هم درگیری و دعوا داشتند.
شهسواری با بیان اینکه به احتمال قوی علّت قتل، ناموسی بوده است اظهارداشت: بررسی های پزشکی قانونی مشخص می کند قتل قبل از انداختن مرحومه به چاه اتفاق رخ داده یا خیر.
قتل مرد کارتن خواب، جنایت در میدان تجریش، تیراندازی مرگبار در بزرگراه و مرگ سارق هنگام فرار، حوادثی بودند که آخر هفته گذشته در پایتخت رقم خوردند.
رابطه اینترنتی و دریافت عکسها و فیلمهای خصوصی بار دیگر فرصت تهدید و اخاذی را برای مجرمان فراهم کرد. این بار پسر و دختری جوان در ماجراهای جداگانه طعمه تبهکاران شدند.