bato-adv
کد خبر: ۱۱۱۸۷۶

مديرعامل شركت نفتي «اُ.ام.وی» اتريش: امیدوارم همین فردا شرایط عادی شود

در بروكسل دفتر ايجاد كرده‌اند تا با مقامات اتحاديه اروپا راحت‌تر «لابي» كنند. بخشي از اين لابي‌ها مربوط به تحريم نفتي ايران است. «اميدوارم تحريم نفتي ايران همين فردا لغو شود.» اين را توماس ميخوليچ، مدير شركت نفتي «او.ام.وي» اتريش مي‌گويد؛ شركتي كه در 9ماهه اول سال 2011، روزانه 287هزار بشكه نفت توليد كرده و در سال 2010، 18ميليارد مترمكعب گاز به فروش رسانده است.

تاریخ انتشار: ۱۰:۵۰ - ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۱

در بروكسل دفتر ايجاد كرده‌اند تا با مقامات اتحاديه اروپا راحت‌تر «لابي» كنند. بخشي از اين لابي‌ها مربوط به تحريم نفتي ايران است. «اميدوارم تحريم نفتي ايران همين فردا لغو شود.» اين را توماس ميخوليچ، مدير شركت نفتي «او.ام.وي» اتريش مي‌گويد؛ شركتي كه در 9ماهه اول سال 2011، روزانه 287هزار بشكه نفت توليد كرده و در سال 2010، 18ميليارد مترمكعب گاز به فروش رسانده است.

«او.ام.وي» كه زماني براي انتقال گاز ايران به اروپا و توسعه بلوك نفتي «مهر» مذاكره مي‌كرد، حالا دفترش را در تهران باز نگه داشته تا طلبش را تسويه كند و امیدوارانه آینده را در «جیب» داشته باشد. تنها شركت نفتي بزرگ اروپايي است كه به همراه غرفه كوچك‌شده استات‌اويل در نمايشگاه امسال نفت تهران حاضر بود. اگر روزي شل، توتال، بي‌.پي، بي‌.جي، استات‌اويل، او.ام‌.وي، گازفرانس و... براي گرفتن پروژه‌هاي نفت ايران رقابت مي‌كردند، امروز چيني‌ها پروژه‌ها را زخمي مي‌كنند: «برخي قدرت‌ها نمي‌خواهند شركت‌هاي نفتي اروپايي در ايران حاضر باشند. اين را ميخوليچ مي‌گويد. گفت‌وگوي «شرق» با مديرعامل شركت «او.ام.وي» اتريش را كه در حاشيه نمايشگاه نفت برگزار شد، در آستانه مذاكرات 1+5 با ايران مي‌خوانيد. از ماجراي تحريم‌ها گرفته تا ديدگاه اروپايي‌ها درباره برقراري روابط استراتژيك نفتي با تهران.

‌آقاي ميخوليچ، اجازه دهيد سوالاتم را با موضوعي كلان، مرتبط با تحريم نفتي ايران آغاز كنم. همان‌طور كه مي‌دانيد ايران يكي از بزرگ‌ترين كشورهاي دارنده ذخاير نفت و گاز دنياست. در نگاهي بلندمدت، همه كارشناسان اذعان دارند كه اقتصاد جهاني به ذخاير انرژي موجود در ايران نياز دارد. پس مخازن نفت و گاز ايران بايد به سرعت و با تامين سرمايه و تكنولوژي روز توسعه يابد تا نيازهاي آتي بازار جهاني انرژي در موقع لزوم تامين شود. جناب‌عالي به عنوان مديرعامل شركت نفتي OMV اتريش در تهران، چه تصويري از تبعات تحريم‌نفتي ايران بر تامين انرژي جهاني داريد؟ به نظر شما اين روند چه مدت مي‌تواند ادامه يابد؟
به دو شيوه مي‌توانم به سوال شما پاسخ دهم. پاسخ كوتاه به پرسش شما اين است كه شركت نفتي OMV اتريش، يك شركت اروپايي است. بنابراين بايد به هر قانوني كه اتحاديه اروپا وضع كند پايبند باشد. تحريم‌ها هم قسمتي از قوانين اتحاديه اروپايي است. اما اگر از من بخواهيد كه نظرم را درباره اين تحريم‌ها بيان كنم، بايد بگويم من هم با تحريم‌هاي نفتي عليه ايران موافق نيستم. چون تحريم‌ها چيزي را تنبيه مي‌كنند كه نبايد تنبيه كنند. من معتقدم تحريم‌هاي نفتي عليه ايران به اين دليل وجود دارد كه يك‌سري قدرت‌ها نمي‌خواهند تا شركت‌هاي نفتي اروپايي در ايران حضور داشته باشند.

‌به نكته جالب و در عين حال متفاوتي درباره علت وضع تحريم‌هاي نفتي عليه ايران اشاره كرديد. حالا سوال اين است كه چه قدرت‌هايي نمي‌خواهند شركت‌هاي نفتي اروپايي در ايران فعال باشند؟
نمي‌توانم توضيح زيادي در اين‌باره بدهم. فقط مي‌توانم بگويم اين قدرت‌ها اروپايي نيستند.

‌سعي مي‌كنم در بيان مقصودتان به شما كمك كنم. اگر استدلال شما را درست فرض كنيم، براي روشن شدن موضوع، ابتدا بايد مشخص كنيم چه كشورهايي از عدم حضور شركت‌هاي نفتي اروپايي در ايران بيشترين نفع را مي‌برند. در رتبه نخست شركت‌هاي چيني بيشترين سود را از تحريم ايران برده‌اند؛ بعد هم بعضي شركت‌هاي واسطه آسيايي و شركت‌هاي روسي. شركت‌هاي نفتي بزرگ آمريكايي هم كه سال‌هاست در ايران حضور ندارند. آيا منظور شما اين است که اين كشورها نمي‌خواهند شركت‌هاي اروپايي در ايران فعال باشند؟
از جوابي كه به پرسش‌تان مي‌دهم، مطمئنا متعجب خواهيد شد. به‌ نظرم هيچ كشوري از شرايط تحريم ايران سود نمي‌برد. چون تكنولوژي شركت‌هاي نفتي بزرگ اروپايي و خدماتي كه در ايران انجام مي‌دادند توسط شركت‌هاي چيني قابل جايگزيني نيست. گاهي بسيار تلاش شد كه تجهيزات و تكنولوژي‌هايي را كه در ايران وجود نداشت، از طريق چين جايگزين كنند، اما موفقيت‌آميز نبود. فعلا شركت‌هاي ايراني مجبورند تا از تجهيزات چيني استفاده كنند. مجبورند چون انتخاب ديگري ندارند. اما به هر حال كيفيت اين محصولات بسيار پايين است. بنابراين مي‌خواهم بگويم جايگزين شدن شركت‌هاي چيني در شرايط رقابتي اتفاق نيفتاده است. وقتي شرايط تغيير كند و شركت‌هاي اروپايي دوباره با تجهيزات و تكنولوژي‌شان وارد ايران شوند، باز هم اين تجهيزات اروپايي است كه فروخته خواهد شد. و اما در مورد روسيه مايلم بگويم كه اين كشور رقيب اروپا نيست. به اين دليل كه در درجه اول روسيه شريكي براي ايران است و دوم آنكه تجهيزات اين كشور مي‌تواند مكمل تكنولوژي اروپايي باشد. متاسفانه ژاپن هم اخيرا روابط تجاري‌اش را با ايران قطع كرده است. ژاپن و كره‌جنوبي هم تجهيزات باكيفيتي دارند.

‌در صحبت‌هايتان به اين نكته اشاره كرديد كه اگر شرايط بهتر شود و تحريم‌ها برداشته شود شركت‌هاي نفتي اروپايي دوباره به ايران باز خواهند گشت. با توجه به وضعيت موجود و مذاكرات ايران با گروه كشورهاي 1+5، به نظر شما روابط ايران و اتحاديه اروپايي چه‌وقت عادي خواهد شد تا شركت‌هاي بزرگ نفتي دوباره در ايران كار كنند؟
من شخصا اميدوارم همين فردا اين اتفاق بيفتد. نمي‌توان پاسخ اين سوال را با رياضيات داد. قدرت‌هاي بزرگ در اين موضوع تاثيرگذارند.

‌شركت‌هاي نفتي نظير شل، توتال، بي‌پي، اني و OMV، شركت‌هاي بزرگ و تاثيرگذاري در كشورهاي اروپايي هستند. اين شركت‌ها فارغ از تنش‌هاي سياسي، علاقه‌مند به فعاليت در ايران هستند. آيا شما با دولت‌هاي اروپايي براي لغو تحريم‌هاي نفتي عليه ايران مذاكره يا لابي كرده‌ايد؟ به‌طور مشخص آيا شركت OMV با دولت اتريش، براي رفع تحريم‌هاي ايران لابي نكرده است؟
كارهايي كه لازم باشد شركت‌هاي بزرگ بين‌‌المللي نفتي صددرصد انجام مي‌دهند. لابي دو بخش دارد. مهم‌ترينش ارتباط با دولت كشور خودمان است. ديگري هم، لابي با اتحاديه اروپاست. شركتOMV هم مثل ساير شركت‌هاي نفتي، اين لابي‌ها را انجام مي‌دهد. به همين دليل هم، در شهر بروكسل (مقر دايمي اتحاديه اروپا)، يك دفتر ايجاد كرده‌ايم تا بتوانيم با مقامات اين اتحاديه راحت‌تر ارتباط داشته باشيم.

‌در لابي‌هايي كه با دولت اتريش داشتيد فكر مي‌كنيد دولت شما با اين حجم از فشارها عليه ايران موافق است؟
اتريش با بقيه كشورهايي كه در اتحاديه اروپا حضور دارند تفاوت دارد. اين‌طور نيست كه دولت اتريش به سرعت نظر ساير كشورهاي اتحاديه اروپا را قبول كند. دولت اتريش نظر بي‌طرفانه دارد. اين برعكس سياست ساير كشورهاي اروپايي است. دولت ما خيلي راحت عقيده ساير كشورهاي اروپايي را اجرا نمي‌كند. ايران و اتريش از زمان‌هاي قديم روابط خيلي خوبي با يكديگر دارند. بنابراين نظر اتريش درباره ايران، متفاوت از ساير كشورهاي اروپايي است.

‌اگر نظري كه مبني بر موضع بي‌طرفانه اتريش در قبال تحريم‌هاي ايران اعلام كرديد موضع رسمي دولت متبوع شما باشد چرا آن را رسما اعلام نمي‌كنند؟ اين مساله مي‌تواند در آينده روابط انرژي تهران-وين موثر باشد. كشور شما نياز مبرمي به انرژي، به ويژه گاز دارد. ايران هم بهترين كشوري است كه مي‌تواند گاز شما را تامين كند. قطر بيشتر گاز توليدي‌اش را راهي بازار آمريكا مي‌كند. ساير كشورهاي دارنده ذخاير عظيم حوزه خليج‌فارس هم از اين قاعده مستثنا نيستند. آمريكا، چين، هند و ژاپن...؛ اينها مقصد اصلي نفت و گاز توليد شده در خاورميانه است. در اين شرايط منابع نفت و گاز ايران مي‌تواند مشكل بزرگ كمبود انرژي را در كشور شما و ساير كشورهاي اروپايي حل كند. نظر شما چيست؟
حرف‌هايي كه گفتيد كاملا درست است. به همين دليل هم بود كه OMV تمايل داشت در پارس‌جنوبي مشاركت داشته باشد، نه در پروژه‌هاي گازي قطر. اما متاسفانه در حال حاضر به دليل مسايل مربوط به تحريم، مشاركت در پروژه‌هاي بالادستي ايران كار ساده‌اي نيست. مشكل ديگر اما مربوط به نوع قراردادهاي نفتي ايران است. بيشتر قراردادهاي نفتي ايران به صورت بيع متقابل است.

‌مجلس شوراي اسلامي اوايل امسال قانون جديد نفت را تصويب كرد كه به موجب آن اجازه امضاي نوعي از قراردادهاي مشاركت در توليد با در نظر گرفتن محدوديت‌هاي قانون اساسي داده شده است. بر اساس قانون اساسي، مالك مخزن نفت، دولت ايران است اما براساس قانون جديد گفته مي‌شود مي‌خواهند در نفت خارج شده از مخزن با پيمانكاران مشاركت كنند. به نظر شما اين نوع قراردادها مي‌تواند براي حضور شركت‌هاي نفتي بزرگ بين‌المللي جذابيت ايجاد كند؟
اين مطلب را كه گفتيد، ديده‌ام. ولي چون فعلا در حال مذاكره نيستيم جزيياتش را دقيق مطالعه نكرده‌ام. اين موضوع مي‌تواند براي شركت‌هاي خارجي جذاب باشد. به شرط آنكه شركت‌هاي خارجي هم بتوانند درصدي از توليدات مخزن را شريك شوند. تبعات مثبت اين نوع قراردادها، دوطرفه است. چون براي شركت‌هاي خارجي سود دارد و براي ايراني‌ها هم مفيد است چرا كه در آن صورت اگر مشكلي هم براي سرمايه‌گذاري در ايران وجود داشته باشد شركت خارجي در نظر نخواهد گرفت.

‌حتي مشكلي به نام تحريم؟
هر نوع مشكلي. اگر كشور شما از طرفي مشكلاتي براي سرمايه‌گذاري داشته باشد، از سوي ديگر قراردادهايش هم جذاب نباشد، شركت‌هاي نفتي رغبت كمتري براي سرمايه‌گذاري در حوزه‌هاي نفتي و گازي خواهند داشت.

‌فرض كنيم در مذاكرات 1+5 در بغداد تحريم نفتي برداشته شود. در آن‌صورت شركت OMV در چه حوزه‌هاي نفتي يا گازي مايل به سرمايه‌گذاري است؟
الان نمي‌توانم به سوال شما پاسخ دهم. اگر بخواهيم پروژه جديدي بگيريم بايد اطلاعات كاملي درباره آن داشته باشيم و آن را بررسي كنيم. چون در موقعيتي نيستم كه بتوانيم پروژه جديدي بگيريم، اطلاعات جديدي هم از شركت ملي نفت نگرفته‌ايم.

‌ميادين مشترك نفتي ايران با عراق براي شما جذابيت دارد؟
بلوك نفتي مهر كه قبلا آن را در اختيار داشتيم در همين محدوده و نزديك مرز عراق بود.

‌ايران در حال مذاكره با عراق براي بررسي پيشنهاد توسعه مشترك ميادين نفتي دو كشور است. به اين صورت كه ايران و عراق مشتركا و توسط يك اپراتور سوم ميادين نفتي مشترك را توسعه دهند. در اين حالت، بعد از توسعه ميدان، منافعش براساس سهم هر كشور تقسيم مي‌شود. اگر اين مذاكرات به نتيجه برسد آيا OMV تمايل دارد وارد اين‌گونه پروژه‌ها شده و مخزن مشترك را براي هر دو كشور توسعه دهد؟
كار كردن براي يك كشور و يك وزارت نفت سخت است. چه برسد به اينكه بخواهيم با دو كشور و دو وزارت نفت مختلف كار كنيم. اين ايده جالبي نيست. چون نمي‌دانيم با هر يك از دو كشور چطور بايد كار كنيم.

‌چند سال پيش OMV با وزارت نفت ايران مذاكراتي را براي انتقال گاز به اتريش برگزار كرد. يك تفاهم‌نامه مقدماتي هم امضا شد. آيا اين مذاكرات و تفاهم‌نامه را حفظ كرده‌ايد؟
ما چند سال پيش مذاكراتي را در بخش‌هاي ميان‌دستي و پايين‌دستي با شركت صادرات گاز ايران شروع كرديم ولي همين‌طور مانده است. نه قطع شده و نه ادامه يافته و همان‌طور در حالت خنثي مانده است. ما تفاهم‌نامه‌اي را در سه بخش بالادستي، ميان‌دستي و پايين‌دستي داشتيم. قرار بود قراردادهاي بالادستي را با شركت ملي نفت و قراردادهاي ميان‌دستي و پايين‌دستي را هم با شركت صادرات گاز و شركت ايران LNG امضا كنيم. اما زمان اين تفاهم‌نامه به پايان رسيده است. در بخش بالادستي ديگر مذاكره‌اي با شركت ملي نفت انجام نمي‌دهيم. اما بخش‌هاي ميان‌دستي و پايين‌دستي در حالت خنثي مانده كه ممكن است مذاكرات بعدا ادامه پيدا كند.

‌اگر اتحاديه اروپايي تحريم نفتي ايران را در ماه جولاي اجرايي كند آيا شركت OMV از ايران خواهد رفت؟
جلسه ماه جولاي اتحاديه اروپا فرقي با جلسات قبلي آنها ندارد. چون آنها چند ماه يك‌بار جلسه مي‌گذارند و بندهايي را به تحريم‌ها اضافه مي‌كنند. اين تحريم‌ها در حال حاضر هم شركت OMV را در ايران محدود كرده است. جلسه اول جولاي بيش از اين نمي‌تواند برايمان محدوديت ايجاد كند. اما اگر منظور شما اين است كه تصميمات جلسه اول جولاي اتحاديه اروپا، باعث خروج OMV از ايران خواهد شد بايد بگويم كه اين‌طور نيست.

‌آقاي ميخوليچ، اجازه دهيد به موضوعات ديگر بپردازيم. خط لوله انتقال گاز به اروپا كه عمده گازش را آذربايجان و تركمنستان تامين مي‌كنند و به خط «نابوكو» موسوم است، با تاخير مواجه شده است. حتي آغاز به كار اين پروژه را به تاخير انداخته‌اند. شما سال گذشته پيش‌بيني كرده بوديد كه «نابوكو» بدون حضور ايران موفق نخواهد بود. آيا همچنان بر اين عقيده استواريد؟
از سال گذشته تاكنون، كشور جديدي به فهرست كشورهايي كه ذخاير گازي زيادي داشته باشند اضافه نشده است. نظر من نسبت به سال قبل تغيير نكرده است. «نابوكو» نياز به منابع گازي بزرگ دارد كه ايران هم يكي از آن منابع است. از آن‌طرف هم بايد گفت كه هر چقدر هم پروژه «نابوكو» با تاخير مواجه شود اروپا به اين گاز احتياج دارد.

‌اگر مايل باشيد پرونده هسته‌اي را كه باعث ايجاد تنش بين ايران و غرب شده زير ميز بگذاريم و بسته‌اي استراتژيك را بين ايران و اروپا روي ميز نگه داريم. چرا كه معتقدم ژورناليست‌ها و شركت‌هاي بزرگ نفتي بايد ديدگاه ‌موسع‌تري نسبت به منافع بلند‌مدت كشورشان داشته باشند. در حال حاضر عمده گاز اروپا از روسيه تامين مي‌شود و برخي كشورهاي مهم اتحاديه اروپايي براي تامين انرژي به نوعي اسير روس‌ها شده‌اند. در سال‌هاي قبل دو بار شاهد بوديم كه روسيه در فصل سرما شير گازش را بسته است. به نظرم اروپا همواره ناچار است به نوعي روسيه را مراعات كند. حالا به اين طرف نگاه كنيم. آمريكا در كشورهاي نفت‌خيز حاشيه خليج‌فارس نفوذ زيادي دارد و بر عمده منابع نفت و گازشان مسلط است. بنابراين تنها يك منبع مهم داراي مخازن نفت و گاز عظيم باقي مي‌ماند كه اتحاديه اروپا مي‌تواند مستقلا روي آن حساب كند. فكر نمي‌كنيد لازم است ايران و اروپا از اين زاويه به يكديگر نگاه كنند و به‌عنوان شريكي استراتژيك به هم نزديك شوند؟
موضوع اصلي در مباحث تجاري حوزه انرژي، داشتن تنوع است. به‌ طور مثال اين مهم است كه كشورهاي اروپايي چه ميزان انرژي‌شان را از نفت، گاز، انرژي‌هاي نو، انرژي باد، خورشيد و... تامين مي‌كنند. حالا فرض كنيم كه مي‌خواهيم درباره تامين گاز صحبت كنيم. سوال اين ‌است كه اتحاديه اروپا بايد اين گاز را از كجا تامين كند. اين مساله خيلي واضح است كه نبايد گاز فقط از يك منبع تامين شود. بايد منابع متنوعي را براي تامين گاز مورد توجه قرار داد. حتي نبايد دو منبع را در نظر گرفت كه توسط يك قدرت كنترل مي‌شوند. به‌همين دليل معتقدم نظر شما كاملا درست است و اروپا نبايد متكي به يك منبع براي تامين انرژي يا گاز مورد نيازش باشد. بايد منابع مختلفي را در نظر گرفت. درباره روسيه هم بگويم كه مشكل اين كشور با اوكراين بود و مشكلي را براي OMV ايجاد نكرد. اتريش بيشتر از 40سال است كه از روسيه گاز مي‌گيرد. اما به هر حال اين واضح است كه شركت OMV مي‌خواهد گاز مورد نيازش را از منبع مستقلي تهيه كند كه فقط خودش بتواند آن را كنترل كند و وابسته به مشكلات سياسي نباشد. با توجه به مجموع مواردي كه گفتم شركت OMV صددرصد تمايل دارد رابطه ثابت و پايداري با ايران داشته باشد.
 
‌مايلم برداشت‌تان را از سياست‌هاي سه سال اخير وزارت نفت بپرسم.
ارتباط كاري ما زياد تغيير نكرده است. ارتباط‌هاي كاري در همه جاي دنيا به ارتباط بين افراد در هر دو سوي معامله بستگي دارد. اگر بتوان اين ارتباط را برقرار كرد مي‌توان كار را هم پيش برد.

‌به نظر شما آيا مديران جديد وزارت نفت همچنان مي‌خواهند با خارجي‌ها كار كنند؟
در دو، سه سال اخير ارتباط كاري زيادي نداشتم. اما به هر حال اگر افرادي هم تغيير كرده‌اند به شركت‌هاي مرتبط ديگر رفته‌اند. كسي هم نمي‌تواند به ما بگويد براي فلان كس دست تكان ندهيد.

‌قيمت گاز براي مدتي در بازارهاي مهم مصرف، تغيير كرده است. نظرتان درباره آينده قيمت گاز چيست؟
بازار نفت با بازار گاز متفاوت است. بازار گاز منطقه‌اي است در صورتي كه بازار نفت، جهاني است. قيمت نفت هر روز بالا و پايين مي‌شود اما قيمت گاز بستگي به قراردادهاي بلندمدت دارد و بالا و پايين شدن آن سخت است.

‌بازار گاز ژاپن را به عنوان يكي از بزرگ‌ترين بازارهاي مصرف گاز مثال مي‌زنم. اين كشور بازار بزرگ LNG است. به نظر شما آينده قيمت گاز در اين كشور چگونه است؟
بعد از زلزله ژاپن، تقاضا براي LNG در اين كشور افزايش يافته است. به همين دليل قيمت گاز مي‌تواند افزايش يابد.

‌درباره قيمت نفت پيش‌بيني‌تان چيست؟ فكر مي‌كنيد سطح قيمت‌هاي 115 تا 160 دلار فعلي براي نفت برنت تا پايان سال 2012 ميلادي حفظ خواهد شد؟
به نظرم قيمت نفت در همين سطح قيمت‌ها باقي خواهد ماند و خيلي بالا و پايين نخواهد شد. مگر اينكه اتفاق غيرقابل پيش‌بيني‌ای رخ دهد.

‌اگر تنش فعلي ايران و غرب حل شود قيمت نفت چقدر پايين خواهد آمد؟
به نظرم، قيمت‌هاي نفت ارتباط خيلي زيادي به اين موضوع ندارد.

‌عربستان سعودي در چند مرحله اعلام كرده است كه مي‌تواند كمبود نفت ناشي از عدم حضور نفت ايران در بازار را جبران كند. به نظر شما اين كشور توان آن را دارد تا براي دوره‌ای طولاني‌نفتش را جايگزين نفت ايران كند؟
عربستان يكي از كشورهاي عضو اوپك است. اوپك هم در سقف توليدش محدوديت‌هايي دارد. اگر عربستان بخواهد توليدش را اضافه و جايگزين ايران كند، در حقيقت خلاف تصميمات اوپك رفتار كرده است. اگر عربستان چنين كاري كند، ممكن است كشور ديگر عضو اوپك هم بگويد من هم مي‌خواهم توليد نفتم را افزايش دهم و اين برخلاف قوانين اوپك است. در صورتي عربستان مي‌تواند اين كار را انجام دهد كه مصوبات اوپك را ناديده بگيرد.

‌آمارهاي توليد نفت نشان مي‌دهد كه عربستان سقف توليدش در اوپك را رعايت نكرده است. وزير نفت ايران هم اخيرا اظهار داشته كه سعودي‌ها نمي‌توانند به صورت درازمدت، توليد نفت‌شان را افزايش دهند.
احتمالا ايشان هم به رعايت سقف توليد اوپك از جانب عربستان اشاره كرده‌اند. اضافه كردن توليد عربستان براي اين كشور، كار دشواري نيست چون نه با تحريم مواجه است نه محدوديت ديگري دارد.

‌عدم حضور رقباي اروپايي‌تان نظير توتال، شل، بي‌. پي و بي‌. جي در پروژه‌هاي نفتي ايران چه احساسي براي شما ايجاد مي‌كند؟
شركت‌هاي اروپايي كمتر در ايران رقابت مي‌كنند. ما اصلا خوشحال نيستيم كه آنها در ايران حضور نداشته باشند. حضور هركدام از آنها در ايران، قدرت ايران براي توليد نفت و گاز را بيشتر نشان مي‌دهد. رقابت بيشتر بين كشورهاي اروپايي و آسيايي است.

‌در شرايط فعلي به نظر شما شركت‌هاي نفتي چيني در مشاركت با ايراني‌ها بيشتر منتفع مي‌شوند يا وزارت نفت ايران؟
خيلي واضح است كه وزارت نفت، چيني‌ها را تنها به اين دليل كه شركت‌هاي نفتي اروپايي در ايران حضور ندارند به‌عنوان شريك انتخاب كرده است.

‌آيا شركتOMV تمايلي براي حضور در ساخت پروژه خط لوله انتقال گاز ايران به پاكستان دارد؟
خير. تنها مورد مد نظرOMV انتقال گاز به اروپاست.

‌بنابراين مايليد در ساخت خط لوله انتقال گاز ايران به اروپا از طريق سوريه و عراق، موسوم به خط لوله اسلامي، مشاركت كنيد؟
از لحاظ تجاري بله. ممكن است OMV مايل به مشاركت در اين پروژه باشد. اما اين پروژه هنوز راه خيلي طولاني در پيش دارد.

‌آقاي ميخوليچ، نمايشگاه بين‌المللي نفت و گاز تهران، امسال در حالي در تهران برگزار شد كه اغلب شركت‌هاي بين‌المللي بزرگ اروپايي در آن شركت نكردند. امسال براي نخستين بار، توتال هم در نمايشگاه حاضر نشد. شما به عنوان يك كمپاني نفتي بزرگ اتريشي و اروپايي، چرا هنوز در تهران حضور داريد؟
به خاطر اينكه شركت OMV مي‌خواهد به همكاران ايراني‌اش بگويد هنوز ما اينجا هستيم و برخلاف همه تحريم‌ها مي‌خواهيم در ايران كار كنيم. ما 10 سال است در ايران حضور داريم. هنوز مسايل OMV با شركت ملي نفت ايران تمام نشده است. بنابراين اگر مي‌خواهيم مذاكرات‌مان به انجام برسد بايد به ايراني‌ها نشان دهيم كه در كنارشان هستيم، پايبنديم و پنهان نشده‌ايم.

‌يعني به خاطر طلب‌هايي كه از شركت ملي نفت داريد، در ايران مانده‌ايد؟
بازپرداخت پول‌مان دليل اصلي است. به خاطر اينكه هر شركتي كه بخواهد كار جديدي را در كشوري شروع كند بايد كار قبلي را تمام كرده باشد. ما هم مانند ساير شركت‌ها هستيم.

‌از شركت ملي نفت چقدر پول طلب داريد؟
طبيعتا بازپرداخت پول، پروسه‌اي طولاني است. معمولا هم با تاخير مواجه مي‌شود. در مورد ميزان طلب‌مان هم فقط مي‌توانم بگويم يك عدد سه رقمي ميليون دلاري است.



bato-adv
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۵:۱۶ - ۱۳۹۱/۰۲/۱۸
ما هم همين دعا را ميكنيم
مجله خواندنی ها
انتشار یافته: ۱
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین