bato-adv
کد خبر: ۱۵۰۴۳۳
رنجنامه از خاطرات احمدی نژاد و مرحوم آیت الله خوشوقت

چگونه نظر آیت الله خوشوقت نسبت به احمدی نژاد تغییر یافت؟

يكي از نزديكان رئيس جمهور با نگارش رنجنامه اي، به بيان برخي از خاطرات دكتر احمدي نژاد و مرحوم آيت الله خوشوقت پرداخت.

تاریخ انتشار: ۲۰:۰۸ - ۳۰ ارديبهشت ۱۳۹۲
رجا نوشت: يكي از نزديكان رئيس جمهور با نگارش رنجنامه اي، به بيان برخي از خاطرات دكتر احمدي نژاد و مرحوم آيت الله خوشوقت پرداخت.

به گزارش رجانيوز، در اين رنجنامه بر اساس تصريح مرحوم خوشوقت نسبت به آفات ذكاوت، شرايط امروز و برخي رفتارهاي رئيس جمهور تحليل شده است.
در ادامه متن كامل اين رنجنامه را مي خوانيد:
 
جناب آقای دکتر محمود احمدی نژاد
سلام علیکم
 
حقیر را به خوبی می شناسید، چند سالی در دولت اول شما به واسطه امانتی که به من سپرده بودید، هر هفته و چند ماهی هم هر روز با شما ملاقات داشتم.
 
به یاد دارم که گاهی این دیدارها آخرین برنامه ملاقات شما می شد و قدم زنان فاصله دفتر تا منزل شما را طی می کردیم.
 
در حالی این خطوط را از صمیم جان برایتان می نویسم که در دولت شما هم بسیاری از جدید الورودها، فرصت های علمی، مالی و شغلی را یک یک شناسایی و شکار کردند اما در مقابل خود به خوبی می دانید که بنده همه فرصت های از قبل داشته دانشگاهی و مالی را رها کرده و هیچ یک از پیشنهادهای مکرر حتی قائم مقامی وزیر را نیز نپذیرفتم و همواره ترجیح دادم که صرفا امانت دار بمانم. پس فرصت طلبان و شیفتگان قدرت و ثروت نمی توانند برای رنجنامه ای که برایتان می نویسم مرا متهم به همکیشی با خود کنند!
 
آنچه می نویسم دینی است که احساس می کنم نسبت به شما بر گردن من است و باید ادا کنم.
 
بنده هرگز به شما نگفته ام و شما هم نمی دانید که من نیز جزو فعالین اولین ستاد انتخاباتی شما بودم، شاید جزو آخرین نفراتی بودم که به ستاد شما پیوستم چون تا قبل از آن تصمیمم چیز دیگری بود و در ادامه خواهم گفت که چه شد که به انتخاب اصلح رسیدم.
 
همانطور که گفتم نظر اینجانب ابتدا بر روی شما نبود و بین شما و یکی از رقبایتان در دور اول متحیر بودم، شما نمی دانید ولی من با آن نامزد جلسه سه ساعته داشتم و نظرم به وی متمایل تر شد اگرچه هنوز به یقین نرسیده بودم. برای خروج کامل از تحیر و سردرگمی و به قصد تایید گرفتن به عنوان حجت شرعی برای کمک به ستاد رقیب اصولگرای شما، نزد عالم ربانی و فقیه نورانی حضرت آیت الله خوشوقت رفتم و پس از مشورت مستقیما از محضر ایشان به ستاد شما آمدم !
 
همانطوز که می دانید آقای خوشوقت حقیقتا به شما علاقمند بودند و نقش موثری در گردآمدن اعضای کلیدی ستاد شما داشتند.
 
به خاطر آلرژی و حساسیتی که به فضای ستاد های انتخاباتی داشته و دارم، سعی می کردم حضور خود در ستاد شما را به حداقل ممکن برسانم و بیشتر در خارج از محیط ستاد فعالیت کنم زیرا  اگرچه در مقایسه با سایر ستادها، صفا و خلوص و توکل از ستاد شما موج می زد ولی باز هم مشاهده اندک افرادی که به امید طی کردن یک شبه ره صد ساله آنجا اتراق کرده بودند تنفس در آن فضا را برای من سخت می کرد.
 
یادتان هست که مالک ساختمان یکی از ستادها به محض اینکه حدس زد بر روی اسب بازنده شرط بسته است عذر شما را خواست و گفت که من قبلا قول این ساختمان را به ستاد فلانی داده بودم ! حتما فردای اعلام نتایج قیافه او و امثال او دیدنی بوده است.
 
شما در رفتار و گفتار ارزشهای اصیل انقلاب را به مردم یاداور شدید و رفته رفته نسیمی فراگیر قلب های اکثریت را به سمت شما متمایل کرد و حماسه ای به یادماندنی رقم خورد.
 
درست فردای پیروزی شما، ارتباط خود را با ستاد قطع کردم و همراه با بسیاری از مردم مشغول ادای نذرهای انتخاباتی شدم. از اینکه با وجود تمام تحقیرها و تخریب ها، مردی از جنس مردم با شعارهای اصیل انقلاب پیروز شده بود سر از پا نمی شناختیم.
 
درحالیکه حامیان واقعی شما یعنی مردم مشغول ادای نذرهای سنگین خود بودند، فرصت طلبان حرفه ای گویی که در ستاد های شما نذری می دهند، پشت درها قابلمه به دست صف کشیده بودند!
 
از اینکه می دیدم عزمتان را جزم کرده اید که نگذارید شیرینی پیروزی شما آلوده به مگسهای انتخاباتی شود واقعا لذت می بردم و به انتخاب خود می بالیدم. بگذارید همین جا اعلام کنم که به نظر من دولت اول شما متخصص ترین، سالم ترین، پرکارترین و مردمی ترین دولت انقلاب بوده است و اگر این اسم منفور نشده بود به واسطه خدماتتان در اقصی نقاط ایران جا داشت سردارسازندگی صدایتان کنند گرچه شما قطعا لقب سرباز سازندگی را بیشتر دوست می داشتید.
 
از همان ابتدا، ارتباط شما با حضرت آیه الله خوشوقت، این عالم ربانی و عارف قرآنی زبانزد شده بود تا جایی که شما حتی هیات دولت خود را نزد ایشان بردید و همچنین به یاد دارم در جلساتی هم که برای حلقه اصلی یاران همراه خود در زیرزمین دفتر کارتان - ساختمان سفید- تشکیل می دادید از ایشان برای وعظ دعوت می کردید.
 
هنوز حضور برخی اطرافیان شما، نه در افکار عمومی و نه حتی در بین خواص تبدیل به مساله نشده بود اما ایشان در نیمه دوم دولت اول شما قصد کردند در این باره شما را نصیحت کنند. گفتند که به شما پیغام دهیم که می خواهند شما را ببینند. من پیغام را از طریق منشی مخصوصتان به شما رساندم. چون می دانستم به شدت به حاج آقا علاقه مند هستید و دیده بودم که برخی اطرافیانتان از علاقه شما به ایشان سوء استفاده می کنند، به دلیل همان آلرژی ای که گفتم تمایل نداشتم از ارتباط من و حاج آقا مطلع شوید لذا با وجود اینکه مدام شما را می دیدم مستقیم پیغام را نرساندم. منشی متواضع و سختکوش شما تماس گرفت که "دکتر می پرسد حاج آقا قصد دارند تشریف بیارند یا من خدمت برسم؟" پیغام را منتقل کردم. جواب این بود که "هر طور آقای احمدی نژاد صلاح می دانند". منشی شما در تماس بعدی اعلام کرد "دکتر جمعه صبح منزل حاج آقا خواهند بود".
 
جهت همان ملاحظه ای که داشتم آن روز منزل حاج آقا نیامدم اما از دوستانی که بودند شنیدم که دیدار شما صرفا به احوال پرسی و مسایل بسیار کم اهمیت گذشته است. به محض خروج شما یکی از نزدیکترین شاگردان حاج آقا به ایشان می گوید رییس جمهور مملکت اینجا آمد ولی به هیچ یک از مطالبی که در نظر داشتید مطرح کنید حتی اشاره هم نکردید؟! و حاج آقا در جواب فرموده بودند: "دیدم فشارها و هجمه ها بر این بنده خدا بسیار زیاد است مناسب ندیدم من هم انتقاد کنم، توکلش به خدا و توسلش به اهل بیت بالا است، ان شاء الله همین ها کمکش کند و ایرادها را برطرف کند." با این جمله دهان حضار بسته شده بود و بعد باز مانده بود.
 
چند هفته بعد از این دیدار محضر  آیت الله خوشوقت بودم و فهمیدم ایشان از مساله ای ناراضی است. گفتم "حاج آقا خوب چرا به آقای احمدی نژاد نمی گیید، حتما اگر بفهمند که شما راضی نیستید اصلاح خواهند کرد." با خنده فرمودند :" باور نخواهند کرد که من مخالفم هستم ! "
 
گفتم: "خوب من به ایشان منتقل می کنم و می گم نظر شما رو" با لبخند جواب دادند:" اگر می خواهی امتحان کنی بکن ولی قطعا ایشان خواهد گفت که دروغ می گویی !".
 
چند روز بعد درحالیکه در حیاط کنار دفتر کارتان قدم می زدید احتیاط کردم و بدون اینکه اشاره کنم راوی خود من هستم گفتم : " یکی از اطرافیان موثق آیه الله خوشوقت که من هم میشناسم می گفتند که حاج آقا از فلان مساله ناراضی است" و شما که فکر می کردید راوی فرد دیگری است بلا فاصله گفتید:"دروغ می گوید" و بعد ادامه دادید "آن روز هم که منزل ایشان رفته بودم این آقا مدام به بهانه پذیرایی می آمد و می رفت و آخر نگذاشت حاج آقا حرفشان را بزنند و ایشان را معذب کرده بود !"
 
آیت الله خوشوقت عبادت به خلق را بالاترین عبادت می دانستند و تلاش شما برای خدمت به مردم را می ستوند و کسانیکه از روی حسادت یا کینه توزی سنگ اندازی می کردند را مذمت می کردند، برای موفقیت دولت شما دعا می کردند و بارها و بارها دیگران را نیز به دعا برای موفقیت دولت شما تشویق می کردند.
 
اما هرچه بیشتر به پایان عمر دولت اول شما نزدیک می شدیم، نگرانی ایشان برای سرنوشت شما و دولت شما بیشتر می شد.
 
می فرمودند: "احمدی نژاد بسیار باهوش است و آفت زیرکی خود رایی است، او بسیار هم شجاع است و آدمهای شجاع اگر تهذیب نکنند دچار تکبر می شوند" و دعا می کردند از این آفات در امان باشید.
 
باز می فرمودند: "احمدی نژاد سخت اعتماد می کند ولی وقتی اعتماد کرد دیگر تمام است و کسی نمیتواند نظرش را عوض کند".
 
بعضا از پرکاری بیش از حد شما هم ابراز نگرانی می کردند و می فرمودند "کار بیش از اندازه به اصل لطمه می زند و اگر تعادل برقرار نشود ناخواسته ممکن است انسان دچار انحراف شود". در چنین شرایطی دولت اول شما پایان یافت و دولت دهم با ترکیبی کاملا متفاوت آغاز به کار کرد.
 
چون در دولت دوم شما احساس کردم در محافظت از شیرینی ها موفق نبوده اید و عزمتان برای دور کردن مگس ها مانند گذشته نیست، حاضر به ادامه حمل امانت نشدم اما چون می دانستم باوجود فراوانی اطرافیان پرمدعا در عمل تنها هستید تا معرفی کابینه چند هفته ای شبانه روز آنچه در توان داشتم انجام دادم (می دانم که شما از بسیاری از آن تلاش ها و اقدامات بی خبرید).
 
با وجود اینکه همکاری ما پایان یافته بود و امانتی بر دوش من نمانده بود، در دولت دوم هم هروقت قصد ملاقات با شما را داشتم با وجود تمام مشغله ها و گرفتاریهایتان، بزرگوارانه پذیرا بودید و نقدها و پیشنهادهای بنده را می شنیدید.
 
در سری جدید ملاقات ها، بعد از هر ملاقات اعضای دفتر شما و مهمان بعدی به شدت گله مند می شدند، چون معمولا وقت های شما را نیم ساعته می بستند و دیدارهای ما معمولا زودتر از یک ساعت و نیم پایان نمی یافت.
 
آقای مشایی هم مانند بسیاری دیگر از اطرافیان شما بارها از آقای خوشوقت درخواست ملاقات کرده بودند که موافقت نشده بود، اما یک بار که آقای مشایی در یک برنامه زنده در شبکه چهار حاضر شده بودند حاج آقا به بنده فرمودند: "من دم خروس را دیدم".
 
من خود نیز به شخصه  بسیاری از رفتاری های آقاي مشايي را نیز مصداق بارز سالوس نمایی و زهد فروشی می دانم.
 
افسوس که شما گرفتار آفت ذکاوتتان شدید و توصیه حکیمانه و مشفقانه رهبر فرزانه انقلاب را قلبا نپذیرفتید و عملا رعایت نکردید و شد آنچه نباید می شد.
 
من در هیچ یک از ملاقت های دور دوم، به توصیه اکید آیت الله خوشوقت حرفی از مهندس مشایی نمی زدم. اما به عنوان یکی از کسانیکه قلبا شما را دوست داشتم و عقلا تحسین تان می کردم، روز به روز احساس می کردم که از مسیری که خود احیایش کرده بودید دورتر و دورتر می شوید.
 
خدا نگذرد از کسانیکه با حسادت های کودکانه و عداوت های جاهلانه، آتش لجاجت را در شما برافروختند و در شعله های این آتش و آزمون سختی که برای شما رقم خورد برخی دستاوردهای شما از بین رفت تا جایی که دشمنان به شما چشم طمع دوختند.
 
خدا از آنها نگذرد و از اطرافیان نا اهلی که در آتش لجاجت شما دمیدند و از اعتماد خالصانه و پاکی که به آنها کرده اید به جای آب هیزم ساختند.
 
رییس جمهور محبوب نهمین دولت انقلاب،
 
اگرچه آیه الله خوشوقت از سرنوشتی که برای شما احتمال می دادند شدیدا نگران بودند، اما مدام می گفتند که "دعا کنید دولت ایشان ختم به خیر شود، ایشان نیتش خدمت است ولی گرفتار شده ، ان شاء  الله خدا ایشان را به خط رهبری برگرداند و عاقبت به خیر کند."
 
یک بار هم فرمودند: "اگر ایشان که هدفش خدمت است بداند که در اثر تبعیت از ولایت چه توفیقاتی برای خدمت، فراتر از همه خدمت هایی که در گذشته داشته برای او رقم خواهد خورد، قطعا برخواهد گشت"
 
برادر بزرگوارم،
 
 ناگفته درباره برخی اطرافیان دور و نزدیک شما بسیار دارم، اما شما ثابت کرده اید که نسبت به خطای آن دسته از اطرافیانی که در سپر اطمینان شما وارد نشده اند بی ملاحظه و سریع اقدام می کنید و این حسن را بسیاری از مدعیان و منتقدان تند و تیز امروز شما ندارند.
 
شما تنها چند روز مانده به پایان دولت قبلی، برخی وزرا را عزل کردید، امیدوارم این توفیق را پیدا کنید تا در این واپسین روزها، با تجدید نظر در برخی اعتمادهایی که کرده اید همه معادلات را برهم بزنید و امید بدخواهان را به یاس مبدل کنید.
 
خداوند دعای عالمان حقیقی دین و مردم مظلوم این سرزمین را در حق شما به اجابت برساند و آخرین گام های دولت دهم را برترین و شایسته ترین و دشمن شکن ترین آنها قرار دهد. آمین
 
امضا محفوظ
bato-adv
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۴:۵۶ - ۱۳۹۲/۰۲/۳۱
اولا آقایون بدانند آیت الله خوشوقت از رهبران و حامیان جبهه پایداری است که جریانی ضد هاشمی است و ثانیا در انتخابات 84 با وجود قالیباف و هاشمی از احمدی نژاد حمایت کرد و پسر ایشان هم راه پدرشان را می روند
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۲:۴۷ - ۱۳۹۲/۰۲/۳۱
روحشان شاد
پسرشون كاش از منش ايشون پيروي ميكرد و در صدد تخريب آقاي هاشمي و يا هيچكش ديگري بر نمي آمد
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۲:۳۷ - ۱۳۹۲/۰۲/۳۱
حالا که بخور بخور تمام شده کله مندی ها شروع شده اول نامه تا اخران بی ربط و ادای خلوص است و از نام ایت الله خوشوقت استفاده شده طوری راه میره انگار سینی چای باخود می برد
سلام
Iran (Islamic Republic of)
۱۲:۲۲ - ۱۳۹۲/۰۲/۳۱
پسر کو ندارد نشان از پدر....!!خدا رحمت کند اقای خوشوقت را مرد دین و عمل آقا بلند شو ببین پسرت عکس زیباترین زن .....!
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۱:۵۶ - ۱۳۹۲/۰۲/۳۱
صحبتهای جالبی است ولی با لوبیا چیتی کیلویی ده هزار تومان فکر کنم کمی دیر است
مجله خواندنی ها
انتشار یافته: ۳۴
ناشناس
Finland
۲۰:۲۹ - ۱۳۹۲/۰۲/۳۰
این عادت خوبی نیست که از کسی نقل قول می شود که در بین ما نیست و قدرت تایید و یا تکذیب را ندارد اگر موضوع صحیح است چرا در این چهر سال به مردم این مورد ها را نگفتید می دانستید که ابسان در بین مردم آبرویی داشتند و می توانستند در مورد تصمیمات غلط وارد صحنه شوند
سیدمهدی موسوی
Iran (Islamic Republic of)
۲۰:۳۱ - ۱۳۹۲/۰۲/۳۰
جالبه

طرف داعیه حفظ نظام و ارزش های اصولی آنرا دارد ولی جرات و شجاعت معرفی خود را ندارد
هنوز هم با مدح و ثنا در صدد اصلاح امور هستند

اخوی گرانقدر کار از کار گذشته و کارد از استخوان ملت هم رد شده

شما که اهل تهجد و تلمذ دینی هستید چرا این گونه مفتون شده اید
مگر نشنیده اید که امام صادق فرمودند
بگو با چه کسانی دوست هستی تا بگویم چگونه آدمی هستی !!!

آقای احمدی نژاد به چه زبانی بگوید که با مشایی یک روح در دو جسم هستند
برای ثابت کردن این ادعا مگر در قبال فرمان ولی زمان نافرمانی و تمرد نکرد
مگر برای بالا بردن دستان مشایی قاون را در روز آخر ثبت نام کاندیداها زیر پا نگذاشت ؟؟

درد من و جامعه من امثال خوش خیالانی مثل شماست که وام دار ایشان هستید و برای این وام تمام داشته های نظام و ملت و خون شهدا را به وثیقه گذاشته اید.

نه اخوی توی عرصه سیاست اسلامی و سیاست دینی شتر سواری اون هم دولا دولا نمیشه
ما به فریاد های خیبری نیاز داریم
ما به لهیب آتش علوی در دستان عقیل نیاز داریم

اما چه بگویم که دشمن در خانه خودمان است و در کسوت یار غنوده.
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۲۰:۳۸ - ۱۳۹۲/۰۲/۳۰
نوشته اید: "دولت اول شما متخصص ترین، سالم ترین، پرکارترین و مردمی ترین دولت انقلاب بوده است".
بیشتر شبیه جوک هست تا واقعیت!
دولتی که سازمان برنامه ریزی را منحل می کند متخصص ترین است؟
دولتی که اختلاس بزرگ از اواسط آن شروع می شود، سالم ترین است؟
دولتی که مردم روز به روز بیکارتر شدند، پرکار ترین است؟
من نبودم دستم بود
Iran (Islamic Republic of)
۲۰:۴۹ - ۱۳۹۲/۰۲/۳۰
این جور پیش برود دو روز دیگر می گویند خانمی حامی احمدی نژاد بوده!
farzan
Iran (Islamic Republic of)
۲۱:۰۶ - ۱۳۹۲/۰۲/۳۰
جالبه واسم.با این همه افتضحات این اقا که بار اورده هی میخوان ربطش بدن به اطرافیاش.هی هم همه اصولگراها دارن تاکیدش میکنن.
شازده تو هرکسی که هستی باش ولی با گوش مردم از این ... پر شده
بیخود زور نزن.گند خودتونو نمیتونین مخفی کنید
ناشناس
United States of America
۲۱:۲۸ - ۱۳۹۲/۰۲/۳۰
دوست عزیزی که از شرمساری توان اعلام نام خود را هم نداری... این مورد از ابتدا ایراد داشت...سعی نکنید آن را تطهیر و گناه خود را تخفیف دهید.
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۲۲:۰۴ - ۱۳۹۲/۰۲/۳۰
ه نظر من دولت اول شما متخصص ترین، سالم ترین، پرکارترین و مردمی ترین دولت انقلاب بوده است!!!!!!!!!همین گنده گویی ها از ر.پوز اول احمدی نژاد و مدیران ناتوانش را مغرور کرد .لعنت بر چاپلوسان
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۲۳:۰۶ - ۱۳۹۲/۰۲/۳۰
احمدی نژاد اگر تقوا داشت، موقعی که دانشجوی دکتری شده بود تمام وقت به کار علم می‌پرداخت که سواد و درک مناسبی از پیچیدگی مسایل پیدا کند و این قدر از روی عدم شناخت و درک و با خودخواهی و تبختر راه حل‌های احمقانه‌اش را با توهم مدیریت جهانی مایه ویرانی معیشت و دین و دنیای مردم کشور نمی‌کرد.
محسن
Iran (Islamic Republic of)
۲۳:۴۹ - ۱۳۹۲/۰۲/۳۰
شما که این چیزا رو می دونستی و قبلا نگفتی ، از خود مشایی و احمدی نژاد خائن تری
متعجب
Iran (Islamic Republic of)
۲۳:۵۹ - ۱۳۹۲/۰۲/۳۰
اعتماد بیش از حد باعث خود گنده بینی محمود خان خود شیفته شد.
ای کاش بزرگان با کمی تحقیق وجستجو از افراد حمایت کنند تا -
باعث بروز مشکلات برای مردم نشود.
حسن
Italy
۰۰:۰۱ - ۱۳۹۲/۰۲/۳۱
آقا جان این نامه چه قدر طولانی بود ، مطمئنا احمدی نژاد بدلیل طولانی بودن آن را نخوانده
بی نشان
Iran (Islamic Republic of)
۰۰:۵۷ - ۱۳۹۲/۰۲/۳۱
دورود بر سزباز سازندگی احمدی نژاد 6سال اول رییس جمهوری!
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۱:۰۳ - ۱۳۹۲/۰۲/۳۱
چاپلوسی چاپلوسی و بازهم چاپلوسی.
ازمرده سخن گفتن خیلی اسان است چون خودش نیست که بیاید و در دفاع از سخنانش باشد.چیزی که از چند سال پیش در مملکت ما مد شده....
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۱:۳۴ - ۱۳۹۲/۰۲/۳۱
فرارو خلاصش کن ما حال نداریم تا اخر بخونیم از خبرنگاران و خبرسازان هم خواهش میکنم هم خلاصه خبرسازی کنند هم خلاصه خبرنگاری کنند ما خسته ایم حال نداریم
ناشناس
United Kingdom of Great Britain and Northern Ireland
۰۲:۲۸ - ۱۳۹۲/۰۲/۳۱
جناب امضا محفوظ کار از کار گذشته اخوی...این تو بمیری از اون تو بمیری ها نیست...
علیرضا احمدی
Iran (Islamic Republic of)
۰۶:۰۵ - ۱۳۹۲/۰۲/۳۱
این، بیش از آنکه رنجنامه باشد، تعریف و تمجید احمدی نژاد منتهی با زبان دیگر است.ولی دیگه تموم شد. کارازکار گذشته و حنایشان رنگی ندارد
علیرضا احمدی
Iran (Islamic Republic of)
۰۶:۰۸ - ۱۳۹۲/۰۲/۳۱
لقب شریف سردار سازندگی هیچگاه منفرو نبوده و نخواهد بود
احمد
Iran (Islamic Republic of)
۰۷:۵۵ - ۱۳۹۲/۰۲/۳۱
فلانی به فلانی گفت که در مورد فلان موضوع که فلانی که میشناسید به فلانی که نمیشناسید از فلانی و ......................................
اصلا سر و ته ندارد
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۸:۲۲ - ۱۳۹۲/۰۲/۳۱
کاشکی از اول نظرشون بر می گشت کاشکی. اینا همه مسولیت داره
ناشناس
Germany
۰۸:۳۱ - ۱۳۹۲/۰۲/۳۱
چه شده در این زمان همه اعلام برائت می کنند آن مرحوم هم خیلی دیر متوجه وضعیت شدند
آفتاب
Iran (Islamic Republic of)
۰۸:۴۱ - ۱۳۹۲/۰۲/۳۱
برادرم متن احساسي را كه انشاءاله با خلوص نوشتي را خواندم ،ولي احمدي نژاد از اول همين بوده وامثال شما هنوز پي به ماهيت او نبرده ايد، مشايي شاگرد او است. . . . .
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۸:۵۱ - ۱۳۹۲/۰۲/۳۱
این حرفها دیگر چه ارزشی دارد.؟ حالا که پدرملت درآمد وقدرت از این شخص گرفته شد مسلمانی تان گل کرد. بروید خجالت بکشید .کم از دین ومقدسات مایه بگذارید..
محمد
Iran (Islamic Republic of)
۰۹:۱۹ - ۱۳۹۲/۰۲/۳۱
به اسم اسلام و انقلاب چه کارها که نمیکنند!!!!!!!!!!
زنده دل
Iran (Islamic Republic of)
۰۹:۴۹ - ۱۳۹۲/۰۲/۳۱
سلام، راستش من كه چيزي نفهميدم. اين نامه فقط بين نويسنده و دكتر معني و مفهوم دارد چون صحبت از چيزهاي گنگي شده كه فقط اين دونفر در جريانش هستند. كل نامه فقط اين را نشان ميداد كه نويسنده از نزديكي مشائي و دكتر نگران است. همين...ولي دليلي انتشار اين نامه بصورت عمومي را نفهميدم. چون مطالبش براي مردم گنگ و نامفهوم است
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۹:۵۸ - ۱۳۹۲/۰۲/۳۱
ولي من طلبه از همان ابتداي 84وقبل از انتخاب احمدي نژادمتوجه بودم كه وي چكاره است وچكار خواهدكردو مي كند؟
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۶:۲۵ - ۱۳۹۲/۰۲/۳۱
اتفاقاٌ من روستایی هم از اول می دانستم..
علی
Finland
۱۰:۰۰ - ۱۳۹۲/۰۲/۳۱
سلام
چرا تاکنون نگفتین حالا که دیگر به ته غذا رسیده ایم میگوئی اشکال داشته
خداوند همه مارا به راه راست هدایت کند
ناشناس
United Arab Emirates
۱۱:۱۹ - ۱۳۹۲/۰۲/۳۱
آقا واقعاً چقدر اطلاع رسانی کردید. از این همه محبت مردیم. نه معلوم شد نویسنده کیست و نه موضوع چه بود. خودتان یک بار دیگر بخوانید.
ياس
Iran (Islamic Republic of)
۱۱:۴۵ - ۱۳۹۲/۰۲/۳۱
مردي ازجنس مردم-شجاع-باهوش و پركاركه توكلش به خداوبه اهل بيت بالاولي عاقبت گرفتارذكاوت خويش شد! وباحسادت كودكانه وعداوت جاهلانه ديگران دستاوردهايش درآتش لجاجت بچه گانه اش سوخت! بدل اغلب ظاهري فريبنده تر ازاصل دارد درست مثل اجناس درجه چندم چيني.جنس تعريف وتمجيدها ي ياران قديم ازآقاي احمدي نژادمثل ايشان اصل نيست.