زن
جوان كه از رفتارهاي وسواسگونه شوهرش به ستوه آمده بود، قيد ادامه زندگي
مشترك را زد و با مراجعه به دادگاه خانواده تقاضاي طلاق داد. ظاهر مرد
جوان اصلا نشان نميداد به وسواس مبتلا است و از اين بيماري رنج ميبرد.
اما زن جوان سري از روي تاسف تكان ميدهد و ميگويد كه شوهرش واقعا درگير
مشكل وسواس است و همين موضوع زندگي آنها را به بنبست كشانده است. هنوز چند
دقيقهيي از صحبتمان نگذشته است كه منشي شعبه 276 دادگاه خانواده بيرون
آمد و زن و مرد جوان را براي رسيدگي به پروندهشان دعوت كرد. زن و شوهر
جوان وارد دادگاه شدند و با فاصله كنار هم نشستند.
زن دل پردردي از
رفتارهاي همسرش دارد و خوشحال از اينكه كسي را پيدا كرده تا شكايتش را پيش
او ببرد، بدون اينكه قاضي از او سوال بپرسد، شروع به حرف زدن ميكند و
ميگويد: «آقاي قاضي هشت سال است كه ازدواج كردهايم. اما ديگر از دست
رفتارهاي وسواسگونه شوهرم خسته شدهام و ميخواهم طلاق بگيرم. شش ماه بعد
از اينكه زندگي مشتركمان را شروع كرديم، متوجه رفتارهاي بيمارگونه او شدم.
هر چيزي از نظر او كثيف و نجس است و حتي اگر چند بار هم آن چيزي كه از نظر
او آلوده است را بشويم، باز هم ميگويد نجس است. به قدري وسواس نشان داده
كه هيچ كس به خانهمان نميآيد و او هم به خانه كسي نميرود. تمام
خانوادهاش درگير وسواس هستند و تنها شوهرم نيست كه اين اخلاق را دارد.
اوايل زندگيمان سعي كردم با تميز نگاه داشتن هرچيزي بد دلي شوهرم را از
بين ببرم. چون زندگي مشتركمان را دوست داشتم. اما هرچه زمان ميگذشت،
وضعيت همسرم بدتر ميشد. گاهي اوقات وقتي ميخواهد دستانش را بشويد، نيم
ساعت تمام پاي شير آب است و مدام دستانش را ميشويد. به خاطر اين كارش،
پوست دستانش مشكل پيدا كرده و چند بار به پزشك مراجعه كرده است.
تا چند روز
خوب است و رفتارهاي وسواسگونه ندارد اما پس از مدت كوتاهي دوباره كارهايش
را تكرار ميكند. رفتارهاي وسواسي او مال امروز و ديروز نيست و شوهرم از
15 سالگي درگير اين بيماري و اضطراب بوده است. من ديگر تمايلي به ادامه
زندگي با وي را ندارم و ميخواهم جدا شوم.»
مرد كه تا اين لحظه ساكت مانده
بود و به حرفهاي همسرش گوش ميكرد، رو به قاضي گفت: «من تميزي و نظافت را
دوست دارم. آقاي قاضي آيا علاقه به تميزي، نشانه بيماري است؟ من عاشق تميزي
هستم. اما همسرم با كارهاي من مخالف است و ميخواهد از من جدا شود.» قاضي
نيز پس از شنيدن اظهارات، قبل از صدور حكم طلاق، زن و شوهر جوان را به واحد
مشاوره ارجاع داد تا مشكلاتشان را حل كنند.