فرارو - چندروزی از انتشار خبر مرگ یک منشی براثر مقاومت دربرابر تعرض میگذرد. این قتل مربوط به دوسال پیش میشود. پیش از آن زمان و تا امروز، حوادث مشابهی را بارها خواندهایم؛ زنانی که در محیطهای آموزشی و یا کاری امنیت روانی و کاری لازم را ندارند و مورد خشونت قرار میگرند. آیا آمار دقیقی درباره این موضوع و سایر خشونتها بر علیه زنان – چه در محیطهای عمومی و چه در محیطهای خصوصی – در دست هست؟
آذرماه امسال، شهیندخت مولاوردی – معاون رئیسجمهور در امور زنان – از گمشدن 32 جلد کتابِ نتایج "طرح ملی بررسی اشکال خشونت خانگی علیه زنان" خبر داد. اتفاقی که اعجاب بسیاری را در پی داشت. این اطلاعات که میتوانست آمار قابل توجهی از خشونت اعمال شده بر زنان ارائه دهد، دیگر در دسترس نیست و ما آماری از این خشونتها در سطح ملی نداریم.
ما وضعیتی را میبینیم که در آن هر فردی در هر سلسلهمراتبی میتواند حقوق یک زن را نادیده بگیرد. در اینجا جنسیت و نگاه تبعیض آمیز جنسیتی از سلسلهمراتب اداری بیشتر عمل کرده است. این دست اتفاقات اتفاقاتی بسیار پر رنگ هستند و قابل دیدن اند، اما ما خشونتهایی بر علیه زنان داریم که تا این حد دیده نمیشوند و آمار جدیای نیز درباره آنها نیست.
فروغ عزیزی، پژوهشگر حوزه زنان،
در گفتگو با فرارو، درباره آمار موجود در حوزه خشونت زنان گفت: در حال حاضر، آمار دقیقی از خشونت در عرصه عمومی و خشونت در عرصه خصوصی وجود ندارد. بیشترین کارهای پژوهشیای که در این رابطه در ایران انجام شده نیز عموما در قالب پژوهشهای دانشگاهی و طرحهای خُرد بوده است. البته تحقیق سراسری در سال 82 توسط وزرات کشور در این زمینه انجام شد اما هیچگاه نتایج کاملی از آن منتشر نشد.
این پژوهشگر با اشاره به اصطلاح "سقف شیشهای" توضیح داد: در سالهای 1986 و 1987 برای اولینبار اصطلاحِ "سقف شیشهای" در مجله والاستریت ژورنال و توسط موریس و همکارانش بهکار گرفته شد. این اصطلاح درباره ارتقاء زنان در محیطهای کاری و سازمانی بهکار گرفته میشود. به این معنا که مجموعهای موانع و چالش بر سر راه زنان و در محیطهای کاریاشان وجود دارد که اجازه پیشرفت به آنان نمیدهد. سقف شیشهای شامل چیزهایی است که دیده نمیشوند؛ عرفها و هنجارها و نه قوانین. در ایران قوانین ممکن است در بسیاری مواقع مانعی برای زنان ایجاد نکرده باشند، اما سقف شیشهای که همان محدودیتهای موجود اما غیرقابل رویت است، موانع پیشِ رو را ایجاد میکند. زیر سقف شیشهای، زنان زیر نظارت بیشتری از همه نظر نسبت به دیگران قرار دارند.
عزیزی در رابطه با فضای کاری در ایران اظهار کرد: فضای کار در ایران، فضایی مردانه است و زنان در این فضا با سقف شیشهای رو به رو هستند. اما از این امر گذشته، قوانین نیز در ایران، در بسیاری مواقع خشونت را گسترش می دهند. سهمیهبندی جنسیتی یکی از این مصادیق است که در برخی رشتهها مانند رشتههای مهندسی مانع ورود زنان به دانشگاه میشود و به تبع آن فرصتهای شغلی را از زنان میگیرد.
وی با بیان اینکه عمدتا خشونت علیه زنان در محیط کار، در تقاطع نظام سلسله مراتبی و جنسیت اعمال می شود گفت: زنان کمتر درسطوح بالای مدیریتی پذیرفته می شوند و حضور در ردههای پایین شغلی عامل تشدید کننده اعمال خشونت است. اما در رابطه با حادثه مرگ یک منشیِ زن در اقدام خدماتچی آن شرکت برای تعرض به او، ما وضعیتی را میبینیم که در آن هر فردی در هر سلسلهمراتبی میتواند حقوق یک زن را نادیده بگیرد. در اینجا جنسیت و نگاه تبعیض آمیز جنسیتی از سلسلهمراتب اداری بیشتر عمل کرده است. این دست اتفاقات اتفاقاتی بسیار پر رنگ هستند و قابل دیدن اند، اما ما خشونتهایی بر علیه زنان داریم که تا این حد دیده نمیشوند و آمار جدیای نیز درباره آنها نیست.
عزیزی گفت: اشتغال غیررسمی زنان یکی از وجوه دیگری است که خشونتهای اعمال شده نسبت به زنان را پنهان کرده است. این نوع اشتغال به این دلیل در ایران افزایش پیدا کرده که زنان راههای دیگری برای اشتغال پیدا نمیکنند. مثالی که بتوان در این رابطه زد اتفاقی است که دو سال پیش رخ داد؛ ساختمانی در خیابان آذربایجان آتش گرفت و زنی از طبقات بالا خودش را به پایین پرتاب کرد. آن مکان، کارگاهی غیر رسمی بود که زنانی که در آن مشغول کار بودند نه بیمه میشدند و نه نظارتی بر روی آنها بود.
فروغ عزیزی با غمانگیز خواندن نبودِ قانون خشونت در ایران ادامه داد: یکیدیگر از مشکلاتی که در رابطه با کار زنان در ایران وجود دارد، وجود نداشتن قانون خشونت است. خشونت در ایران جرمی عمومی تلقی میشود و از بسیاری از انواع آن نمیتوان شکایتی بهعمل آورد. اگر زنی در یک محیط کار مورد خشونت قرار بگیرد، به دلایل مختلف نمیتواند آن را به زبان بیاورد؛ یک دلیل مهم اینگه در مرحله اول ممکن است کارش را از دست بدهد.
این فعال حوزه زنان همچنین گفت: در ایران همچنان نسبت به زنان نگاه تبعیضآمیز وجود دارد و همه این اتفاقات از این نقطه آغاز میشود. البته باید بگوییم که این موضوع صرفا مختص ایران نیست، اما در ایران وضعیت پیچیدهای پیدا کرده است.
عزیزی در انتها تاکید کرد: این خشونتها در حوزه خشونتهای خانگی هم به میزان زیادی وجود دارد اما دادههای ما چندان کافی نیست.
بنظر من بعنوان يك زن كه سالهاست مشغول بكار هستم تا وقتي زني خودش رعايت ظاهر و صحبت كردنش را بكند كسي جرات تعرض به او را ندارد.