شما در قبال چه مسائلی لبخند میزنید؟ زمانی که کارتان را به خوبی انجام دادهاید یا هنگامی که از هر طرف تحت فشار بوده و ناموفق عمل کردهاید؟ شاید هم از نادرترینها هستید که در هر حالت تبسمی ملیح بر چهرهتان نقش میبندد.
به گزارش ایسنا، فدراسیون فوتبال ایران طی روزهای اخیر ضعیفتر از هر زمان دیگری عمل کرده است. متزلزل و البته ناکارآمد. اگر از رای کمیته استیناف و ماجراهایش بگذریم و اتفاقات همین یک هفته اخیر را بررسی کنیم مجموعه فدراسیون فوتبال حداقل در دو جبهه قافله را باخته است، ماجرای پر دبدبه و کبکبه جلوگیری از حضور تیمهای بدهکار در لیگ پانزدهم که در نهایت کاغذ پارهای بیش نبود تا تفاهمنامهای کاملا یک طرفه برای حقپخش رقابتهای تلویزیونی فوتبال که بیشتر شبیه قرارداد ترکمنچای است تا یک معاهده دو طرفه و عادلانه.
تیغ صدا و سیما بر گردن فدراسیون فوتبالمحمد سرافراز، رئیس سازمان صداوسیما اخیرا درباره حق پخش تلویزیونی فوتبال لب به سخن گشوده تا بلافاصله پس از تفاهمنامهای که این سازمان با فدراسیون فوتبال داشته مشخص شود در پشت پرده ماجرا چه میگذرد: "تا زمانی که دولت بودجه قانونی مربوط به حق پخش فوتبال را به صداوسیما ندهد، این سازمان اقدام به پرداخت آن از بودجه خود نخواهد کرد."
وی همچنین در خصوص اظهارات مهدی تاج - سازمان لیگ فوتبال - مبنی بر برگزار نشدن این لیگ به دلیل عدم پرداخت حق پخش فوتبال به صراحت عنوان کرد که "سازمان لیگ نمی تواند لیگ جدید را به خاطر عدم پرداخت حق پخش فوتبال برگزار نکند".
دو جمله کلیدی و کاملا مایوس کننده رییس سازمان صدا و سیما حکایت از این دارد که آنها نه تنها از مواضع خود کوتاه نیامدهاند بلکه حتی در جهت گرفتن بودجه اضافه به عنوان حق پخش از دولت نیز دورخیز کردهاند.
دو سر باخت برای کفاشیان و تاجدو مساله قابل طرح و تامل این است که مگر سازمان صدا و سیما به صورت مستقیم مبالغ میلیاردی را از پخش تبلیغات شرکتهای مختلف در هنگام برگزاری رقابتهای فوتبال دریافت نمیکند که علاوه بر آن خواستار لحاظ بودجه مشخصی برای پرداخت حق پخش تلویزیونی رقابتهای فوتبال به این سازمان شده است؟
دومین موضوع این است که، زمانی روسای فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ توان و یارای ایستادگی بر تصمیمات خود را ندارند و در مقابل فشارها کاملا تاثیرپذیر نشان دادهاند چگونه جملاتی را مطرح میکنند که در نهایت شبیه ادعاهای واهی جلوه کند. از "عدم راه دادن دوربینها به استادیومها تا جلوگیری از شروع لیگ".
طی هفتههای اخیر جلسات مشترک متعددی میان روسای فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ فوتبال و معاونت رسانه ملی درخصوص تعیین وضعیت پرداخت حق پخش تلویزیونی رقابتهای فوتبال برگزار شد، ماحصل این جلسات توسط فوتبالیها آنچنان مطلوب مینمود که گویی فتحی تکرار ناشدنی صورت گرفته است.
تلخی لبخندهایی که بعد از امضای تفاهمنامه در مقابل دوربینها به تصویر کشیده شد، این بار در همان لحظه نیز قابل تشخیص و اصلا نیازی به روشن شدن جزییات بیشتر آن پس از رسانهای شدن اصل قضیه نداشت.
بر اساس این توافق، فدراسیون "فوتبال متعهد می شود درباره پرداخت حق پخش تلویزیونی ادعایی را مطرح نکند" و در قبال آن سازمان صدا و سیما متعهد می شود ساز و کار لازم برای امکان مشارکت فدراسیون فوتبال در تأمین محتوای خدمات IPTV را که منجر به کسب درآمد بر اساس ضوابط مربوطه برای فدراسیون فوتبال خواهد شد تأمین کند.
آی پی تی وی (IPTV) سامانه ای است که در آن با استفاده از پروتکل اینترنت (IP) روی یک زیر ساخت شبکه با پهنای باند وسیع، برنامه های تلویزیونی به صورت دیجیتال ارائه میشود.
برخی از استفاده کنندگان، خدمات IPTV را در کنار سرویسهای ویدئویی درخواستی یا سرویسهای دیگری مانند دسترسی به اینترنت و تلفن پروتکل اینترنت (VOIP) دریافت میکنند و با استفاده از این سیستم، کاربران با پرداخت هزینه ای برای شارژ، برنامههای دلخواه خود را دریافت خواهند کرد.
میزان درآمدهای ممکن از راهاندازی این سامانه نه تنها مشخص نیست بلکه حرفی در مورد آن نیز به میان نیامده، بسترسازیهای فرهنگی برای اقبال عمومی مردمی که دیگر حتی حاضر نیستند به ورزشگاهها بروند فرآهم نشده، اینکه چگونه پس از کمتماشاچیترین دوره لیگ در فصل چهاردهم انتظار پرداخت پول مازاد توسط مردم برای دریافت خدمات بیشتر در به تصویر کشیدن فوتبال میرود و اساسا این موضوع چه ارتباطی به حقپخش تلویزیونی فوتبال دارد؟
در کجای دنیا صدا و سیما هیچ مبلغی در ازای مبالغ مستقیم دریافتی مربوط به پخش تبلیغات در حین رقابتهای فوتبال را به این رشته اختصاص نمیدهد؟ اینکه کدام فدراسیون فوتبال در قبال چنین رویکردی کوتاه میآید؟... همه اینها سوالاتی است که تنها پاسخاش در سالیان اخیر تنها لبخندهایی بوده که هیچکس مفهومش را درک نکرده و نمیکند.