قادر باستانی
یادداشت دریافتی- قادر باستانی؛ بهرام بیضایی، نویسنده و كارگردان نامدار كشورمان، در جایی گفته است: نمایشِ غربی برآمده از جهانیست که در آن گفتوگو هست؛ چهکار دارد بـه سرزمین اهوراییِ ما که سرزمینِ تکگویی است؛ یا در دلِ خود دزدانه حرفزدن، یا همان حرفِ با خود را هم نزدن...!
این حرف تلخ بیضایی،
اگرچه دوران مدیدی است در این سرزمین جریان دارد، اما اكنون بارقههای پرهیز از تکگویی
و گرایش به گفتوگو در میان شهروندان، احساس میشود. بدیهیاست، ترك عادت
چندصدساله تکگویی و اصالتیافتن گفتوگو بهمثابه یك اسلوب فرهنگی، زمان خواهد
برد، ولی آنچه مهم است، نسل فرهیخته توانسته به مدد پیشرفتهای فناوری، سرعت موفقیت
را بیشتر كند.
واقعیت این
است كه ما ایرانیها، آنقدر که دوست داریم حرف بزنیم، میلی به گوش سپردن به سخن
دیگران نداریم؟ وقتى فرد در ارتباط با موضوعى به ادراکى مى رسد، اگر بخواهد این
ادراک را صرفاً بیان کند، به تکگویى در معناى عام آن مىپردازد؛ حتى وقتى که
فرد در برابر دیگرى، خودبیانگرانه صحبت مىکند، یعنى انتظار پاسخى از شنونده را
ندارد، سخن او تکگویانه است.
از این رو،
حجم گستردهاى از صحبت ما با دیگران، حامل خودبیانگرى متقابلمان، یعنى بیانکردن
خویشتن است. اما گفت وگو، ارتباط گفتارى یا عمل ارتباطى دو فرد، فرد با گروه و یا
چندین فرد با یکدیگر به وسیله بیان یا نوشته است. ارتباطهای گفتاری ما، همواره
چند وجهی و چندگونه یا درهم تنیدهاند، اما هر مکالمه جمعی، ردپای روشها و معانی
متمایز رفتار ارتباطی را در بردارد.
به همین جهت
گفتوگو از اصول جمعی زندگی بشری است و مهمترین رفتار ارتباطی انسان محسوب میشود.
گفتوگو شامل عوامل و عناصر مختلفی است که در ارتباط فرد با دیگران به کار گرفته میشود و طی آن، رابطهای متقابل با دیگران شکل میگیرد و در مسیر هدایت شده، تبدیل به یك ارتباط عاطفی و پس از آن شکلگیری اعتماد و ایجاد حُسنظن و نگاه مثبت، همراه با پذیرش متین افراد طرف گفتوگو میشود.
گفتوگو با تکیه
بر هویت ارتباطی، عامل مبادله اجتماعی است و ریشه در طرفینی بودن آن دارد. از این
منظر، گفت وگو از یک سو عامل پیوند، جمعگرایی و اتصال انسانها به یکدیگر است و
از سوی دیگر، وسیله انتقال اندیشه میباشد. از این رو میتوان گفتوگو را بهعنوان
یک راهبرد اساسی برای ایجاد مناسبات انسانی و تبادل نظر دانست.
شاید علت آن،
قرابت گفتوگو با تمایل فطری بشر به جمعگرایی است. یکی از اساسیترین کارکردهای
گفتوگو، ارتباط موثر با دیگران و ایجاد یک دنیای اجتماعی مشترک است. دنیایی که در
آن با گذار از عصبیت، گفتارها قابل پذیرش و دارای مقبولیت لازم میشوند.
با اصالت یافتن
گفتوگو به جای تکگویی، یک جریان واقعی در مسیر همدلی، افق مشترک و فهم مشترک پدید
میآید که در نهایت منجر به پیشرفت جامعه میشود.
بنابراین گفتوگو، روند پیشبرد مفاهمه و روشنگرى درباره
موضوعات مشترک از طریق با هماندیشى است.
گفتوگو،
ارتباط کلامىِ دموکراتیک است. البته انسانها در زندگی روزمره، فقط از یک گونه
گفتار استفاده نمیكنند، بلکه صحبتهایشان گاهی مناظره است، گاه بحث، گاهی تکگویی،
زمانی گپ، مشاجره یا گفتوگو. اگر بکوشیم تا گفتوگو را درک کنیم و آن را در
مناسبات اجتماعىمان به کار ببریم، از تکگویی فاصله گرفتهایم.
ناگفته پیداست،
از پرداختن به سیطره تکگویی در فرهنگ مردم، نباید نتیجه گرفت كه این ویژگی، خاص
جامعه و فرهنگ ماست، اما هر جامعهای كه از تکگویی فاصله میگیرد و وارد فضای گفتوگو
میشود، به همان نسبت به ثبات، پیشرفت، امنیت پایدار و اعتلای حقیقی جامعه نزدیکتر
میشود.
پس به همان میزانی
كه میكوشیم تا گفتوگو را درک كنیم، و آن را در مناسبات اجتماعیمان به كار ببریم،
به روند بهبود جامعه یاری رساندهایم.
وظیفه و رسالت ملی همه فرهیختگان، نخبگان و سرآمدان جامعه، این است كه از هر امكان موجود فرهنگی، مثل كتاب، فیلم، تئاتر و از هر فضای نشر اندیشه، مانند شبكههای اجتماعی در اینترنت، برای تعمیق آگاهی اجتماعی و سوق دادن جامعه به سمت گفتوگو استفاده كنند.