یادداشت دریافتی- سید مرتضی اولادعلی*؛ انتقاد کردن و ایراد گرفتن در حوزههای مختلف بدون نادیده گرفتن خدمات و زحمات و اشاره نمودن به نقاط مثبت یکی از آفتهایی است که متاسفانه امروز در جامعه ما بعضاً مشاهده میشود و این بداخلاقیها دغدغه بسیاری از مسئولان در دستگاههای مختلف است...
سخنان امام جمعه محترم کیش در دیدار با معاون اجتماعی ناجا در خصوص انتقاد کردن و ایراد گرفتن در حوزههای مختلف حاوی نکات آموزندهای بود.
حاج آقا علیدادی در این دیدار نفس انتقاد کردن را بسیار خوب دانسته بود اما تاکید داشت باید فکر کرد که میدان عمل کار سادهای نیست و از دور نمیتوان درباره موضوعات به سادگی قضاوت کرد.
علیدادی میزان و معیار و ملاک ارزیابی را معدل عملکرد و ارزیابی دقیق و عمقی مسائل عنوان کرد و گفت: برای سخن گفتن و انتقاد کردن باید همه جوانب و موضوعات را سنجش کرد و عادلانه سخن گفت.
وی به خاطرهای از اولین روز ماه محرم سالجاری اشاره کرد و گفت: فردی با مراجعه به اینجانب از نبود حال و هوای محرم در کیش انتقاد کرد و گفت من طرحها و برنامههای زیادی دارم که باید انجام شود.
امام جمعه کیش اضافه کرد: پس از مطرح کردن مسائل مختلف توسط این فرد، چند طرح و ارائه راهکار فرهنگی و مذهبی برای اجرایی کردن با مدیریت همان فرد از طرف ما پیشنهاد شد که یکی پس از دیگری رد نموده و عنوان کرد که از عهده آن بر نمیآیم!!
وی با نتیجه گیری از این خاطره گفت: حرف زدن و انتقاد کردن و ایراد گرفتن از این و آن بسیار آسان است اما وقتی در عمل قرار میگیرید متوجه میشوید که چقدر برخی از امور دشوار است.
آری انتقاد کردن و ایراد گرفتن در حوزههای مختلف بدون نادیده گرفتن خدمات و زحمات و اشاره نمودن به نقاط مثبت یکی از آفتهایی است که متاسفانه امروز در جامعه ما بعضاً مشاهده میشود و این بداخلاقیها دغدغه بسیاری از مسئولان در دستگاههای مختلف است.
اینجانب در طول چند سالی که در جزیره کیش خدمت نمودهام بارها با این مسئله برخورد کردم.
متاسقانه انتقاداتی از سوی برخی از افراد و حتی مسئولان و افراد شاخص از تریبونهای مختلف بویژه در حوزههای فرهنگی در کیش و بطور ویژه در حوزه عفاف و حجاب که متاسفانه بسیاری از این گفتهها با واقعیت فاصله زیادی داشته و بر اساس ذهنیات قدیمی و گذشته دور از کیش است.
تفکر اشتباهی که با کمال تاسف باعث شده نام این جزیره در کلام بخشی از مردم جامعه بعنوان مصداق عینی وقوع آسیبها و ناهنجاریهای اجتماعی اعم از بدپوششی و جرائم اخلاقی عنوان شود.
به راستی چند درصد از این سخنان و اظهار نظرها با واقعیت همخوانی دارد و اصلا در جزیره کیش چه میگذرد که این همه حرف و حدیث برایش مطرح است؟
درست است که جزیره کیش در سالهای پیش از انقلاب محل خوشگذرانی دربار پهلوی بود، اما بعد از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی ایران توسعه و رونق اقتصادی این جزیره در راستای گردشگری اسلامی و تفریح سالم برای آحاد جامعه پیش بینی گردید و وضعیت فرهنگی، اقتصادی، مذهبی و اجتماعی جزیره کیش در حال حاضر بگونهای است که نه تنها با اظهار نظرهای مرسوم در جامعه که در خصوص این جزیره بیان میشود همخوانی ندارد بلکه بسیاری از واقعیتهای این جزیره مرجانی شامل فعالیت بیش از ۴۴ هیئت مذهبی فعال در کیش، پوشش مناسب بومیان و ساکنان کیش، حضور گسترده مردم کیش در نمازهای جماعت و مساجد و... برای مردم جامعه ناآشناست که بیان بخشی از آنها باعث حیرت و تعجب برخی از افراد میشود.
البته عدم اطلاع رسانی شفاف و جامع و گسترده توسط رسانهها هم در ایجاد این ذهنیت تاثیرگذار بوده که نتوانستند به خوبی واقعیتهای جزیره کیش را آنگونه که هست بیان کنند و یا اگر هم بیان شد بصورت محدود و چه بسا مناسبتی که به خودی خود در لابه لای اخبار و گزارشات گسترده در فضای جامعه به چشم نیامد.
اگر همچنانی که در خصوص جاذبههای گردشگری و زیباییهای این جزیره که بعنوان مثال در برنامههای تلویزیونی و بویژه در ایام جشنوارههای نوروزی و تابستانی تبلیغ میشود، درباره مسائل فرهنگی و بعد مذهبی این جزیره هم بیشتر تلاش میشد، بدون تردید ذهنیتهای جامعه درخصوص کیش تغییر میکرد.
به امید آنکه این سرزمین زیبا با مردمان پاک و نجیب و مومن، آنگونه که شایسته هست برای مردم عزیز میهن اسلامی ایران معرفی گردد و به امید روزی باشیم که چشمان منتظر مردم باصفای جزیره کیش به دیدار مولا و مقتدای خود، مقام معظم رهبری در این جزیره روشن گردد.
و اما در پایان روی صحبتم با منتقدانی است که انتقادات خود را بدون بررسی و صرف اظهارات برخی افراد و یا مشاهدات موردی در کیش مطرح میکنند.
عزیزان؛ کسی منکر انتقاد و نقد نیست بلکه بلعکس آنچه باعث پویایی و اقتدار و پیشرفت هر مجموعهای میشود، دریافت ضعف و ایرادها و تلاش در جهت رفع آنهاست، اما انتقاد کردن، کار راحت تری است و اصلاح کردن، کار دشواری است!
به یاد آن داستان معرف افتادم که روزی روزگاری یک نقاشی بود که میخواست دوره نقاشی خود را تکمیل کند.
او سه روز وقت گذاشت تا منظره زیبایی را نقاشی کند. سپس وی از مردم در مورد استعداد و مهارتهای نقاشیاش نظر خواست.
او اثرش را در یک خیابان خیلی شلوغ قرار داد. حالا زیر تابلو را بخوانید: «من این نقاشی را کشیدهام، از آنجایی که در این حرفه تازه کار هستم، ممکن است برخی اشتباهات را در قلم زنی آن و غیره مرتکب شده باشم. لطفا هر کجا اشتباهی دیدید روی آن یک علامت بگذارید».
هنگامی که غروب برای جمع کردن نقاشیاش برگشت، با دیدن بوم نقاشیاش که تماماٌ با علامت ضربدر پر شده بود کاملا سردرگم شد و حتی بعضی از مردم روی نقاشی او توضیحاتی هم نوشته بودند. کاملا نومید و دلشکسته گریه کنان به طرف خانه استادش دوید.
هنرمند جوان به سختی در حال نفس کشیدن بود و استاد شنید که او میگفت: «من بیمصرف هستم و اگر این همان چیزهایی است که در نقاشی یاد گرفتهام، پس من ارزش نقاش شدن را ندارم. مردم کاملا من را رد کردند. من احساس میکنم که در حال مرگ هستم.»
استاد خندید و پیشنهاد داد: «پسرم، من ثابت خواهم کرد که تو هنرمند بزرگی هستی و نقاشی بیعیبی کشیدهای. کاری که به تو میگویم را بدون سوال انجام بده، تا به تو ثابت کنم.»
هنرمند جوان با نارضایتی قبول کرد و دو روز بعد، صبح زود نسخهای دیگر از نقاشی قبلی خود را به استاد ارائه داد.
استاد با مهربانی نقاشی را گرفت و لبخند زد و گفت: «با من بیا.»
آنها صبح زود به همان میدان رسیدند و دقیقا نقاشی را در همان جای قبلی به نمایش گذاشتند.
این بار استاد زیر تابلو این جملات را نوشته بود: «آقایان، من این نقاشی را کشیدم، از آنجایی که من در این حرفه تازه کار هستم، ممکن است برخی اشتباهات در قلم زنی آن و غیره مرتکب شده باشم. من یک جعبه از رنگها و قلمها را درست زیر آن قرار دادهام. خواهش میکنم مساعدتی کنید اگر در آن اشتباهی دیدید، لطفا از روی مرحمت قلم را بردارید و آن را اصلاح کنید.»
استاد و شاگرد به طرف خانه رفتند. هر دو آنها عصر، از محل نقاشی بازدید کردند.
نقاش جوان حقیقتاً از اینکه میدید تا آن لحظه حتی یک علامت اصلاحی در روی نقاشی صورت نگرفته شگفت زده شده بود.
روز بعد دوباره بازدید کردند و نقاشی در همانجا دست نخورده مانده بود. اتفاق جالبی افتاد، نقاشی برای یک ماه بدون اینکه اصلاحی روی آن صورت بگیرد در آنجا باقی مانده بود!
آری انتقاد کردن، کار راحت تری است، اما اصلاح کردن، کار دشواری است!
بنابراین سعی کنید به انتقاد دیگران نپردازید، حتی آنها را قضاوت نکنید. خودتان را قضاوت کنید! شما بهترین داورِ خودتان هستید....
*کارشناس اجتماعی پلیس کیش