گفتگو با محسن آرمین
محسن آرمین با تاکید بر اینکه "حتی نظر سنجی کانون های مخالف اصلاحات حاکی از روند رو به افزایش آرای آقای موسوی در هفته های اخیر»است، می گوید: این روند اگربا همین ضریب ادامه پیدا کند احتمال پیروزی در دور اول خارج از دسترس نیست.مصاحبه را می خوانیم.
آقای آرمین شما سخنگوی یکی از احزاب اصلی حامی مهندس موسوی هستید. وضعیت کاندیدای خود را در حال حاضر چگونه می بینید؟
وضعیت آقای موسوی وضعیت بسیار امیدوارکننده ای است. این امیدواری از حدود یکی دو هفته قبل و با شکل گیری یک موج اجتماعی به نفع آقای موسوی در سراسر کشور محسوس است. مخصوصا برای خود من که در طول این مدت به شهرهای مختلف کشور سفر کرده ام گستردگی این موج کاملا احساس می شود و نظر سنجی هایی هم که در این مدت از سوی مراکز مختلف صورت گرفته این مساله را تایید می کند. من امیدوارم که در صورت تداوم این موج در این هفته، فاصله ی آرای آقای موسوی با سایر رقبا فاصله ی بسیار معنی داری بشود، به طوری که به سادگی و از هیچ راهی قابل جبران نباشد.
شما 4 سال پیش هم درباره دکتر معین همین صحبت ها را می کردید. فکر نمی کنید باز هم همان اتفاق سال 84 بیفتد؟ نظر سنجی هایی که 4 سال پیش صورت گرفت تقریبا دقیق بود. تمام نظر سنجی ها نشان می داد که آقای معین رتبه ی سوم را دارد و با نفر سوم در حال رقابت است. امید ما این بود که بتوانیم کاری بکنیم که آقای معین به نفر دوم ارتقا پیدا کند که متاسفانه این اتفاق با توجه به تکثری که در آن دوره ی محدودیت مشارکت مردم وجود داشت محقق نشد.
به هر حال اینکه شما شکست خوردید نشان می دهد پیش بینی هایتان درست نبوده است.
آن زمان یک اعمال نفوذ یکی دو میلیونی می توانست خیلی در جا بجا شدن آرا تاثیر بگذارد اما نشد. الان این نظر سنجی ها ـ حتی نظر سنجی کانون های مخالف اصلاحات- حاکی از روند رو به افزایش آرای آقای موسوی در هفته های اخیر است؛یعنی اتکای من تنها به نظر سنجی ستادهای انتخاباتی اصلاح طلبان نیست.
فکر نمی کنید این رای بیش از اینکه متعلق به آقای موسوی باشد، رای نفی به احمدی نژاد است و ممکن است این موج به هر راهی برود؟
در مورد ماهیت این مساله من خیلی بحث نمی کنم. البته من چنین اعتقادی ندارم،چرا که آقای موسوی چهره ی ناشناخته ای نیست. ما در بین نامزدها افرادی را داریم که از نظر شعار و وعده هایی که به جامعه می دهند خیلی جلوتر از آقای موسوی حرکت می کنند و اگر صرفا مساله ی نفی اوضاع موجود باشد باید رای نامزدهای دیگر بیشتر از آقای موسوی باشد، در حالی که این طور نیست. آقای موسوی بدون اینکه در واقع سطح مطالبات را خیلی بالا ببرد یا شعارهای خیلی سوپر آوانگارد بدهد ارتباط خیلی خوبی با جامعه برقرار کرده؛ بخصوص نسل جوان.
این عجیب نیست که با اینکه آقای موسوی در بحث مطالبات، نسبت به دیگر کاندیدای اصلاح طلب، پیش نیست، باز هم رای بیشتری دارد؟
من تصور می کنم که یکی از مهم ترین علل وعوامل این مساله، غیر از حمایت قاطع آقای خاتمی و بخش وسیعی از اصلاح طلبان،این بوده که ما تصور می کردیم دوری بیست ساله ی آقای موسوی از عرصه فعالیت علنی سیاسی به عنوان یک عامل منفی در مورد آقای موسوی عمل می کند ولی ظاهرا این عامل به تدریج برای آقای موسوی تبدیل به یک فرصت شده است.
من تصور می کنم غیر از این عوامل، عامل تاثیر گذار دیگر صداقت و سلامتی است که جامعه در آقای موسوی و سخنان ایشان می بیند. به نظر می رسد جامعه بخصوص نسل جوان ما از تزویر و ریا و تظاهر به شدت گریزان است و نماد صداقت و سادگی را بیش از کاندیداهای دیگر در آقای موسوی می بیند. شاید بیست سال دوری از عرصه ی فعالت علنی سیاسی باعث شده است که جامعه، موسوی را در مقایسه با کاندیداهای دیگر دارای سابقه ای بی شائبه تر و نقاط ابهام کمتر دیده و به همین دلیل توانسته ارتباط بهتری با آقای موسوی برقرار کند.
چندی هم هست که مانند 4 سال پیش بحث هایی مطرح می شود که کاندیدای شما همان دور اول به ریاست جمهوری می رسد. واقعا این اتفاق امکان وقوع دارد؟
روند رشد آرای آقای موسوی چنین امیدواری هایی را ایجاد کرده است. این روند اگربا همین ضریب ادامه پیدا کند چنین احتمالی خارج از دسترس نیست و اگر این اتفاق بیافتد به معنای شکست سختی برای جریان اقتدارگرا خواهد بود.
در واقع تصور من این است که جریان اقتدارگرا، هر چند که از الان علایم شکست خود را می بیند، ولی از آنجا که پذیرش این شکست در مرحله ی اول برایش ضربه ای کشنده است، از هر امکان و وسیله ای استفاده خواهد کرد تا از آن جلوگیری کند. به هر حال فکر می کنم باید منتظر ماند تا در روزهای آینده قضاوت بهتری داشته باشیم.
واقعا فکر میکنید این امکان وجودداردکه آقای موسوی در دور اول انتخاب شود؟نگران سلامت انتخابات نیستید؟
اتفاقا هستیم؛ مخصوصا اگر ترکیب آرا به گونه ای باشد که وضعیت انتخابات در مرحله ی اول تعیین شود، علاوه بر کانون هایی که در صدد اعمال فشارو نفوذ در انتخابات خواهند بود، برخی مراکز هم مصلحت اندیشانه با این اعمال فشارها همراهی خواهند کرد تا این اتفاق، حداقل در مرحله اول رخ ندهد.
من چون ارزیابی روشنی نسبت به این فشار ها ندارم نمی توانم پیش بینی صریحی داشته باشم. ولی طبعا اگر اختلاف آرا در طول این هفته افزایش پیدا کند شاید دیگر از این مصلحت اندیشی ها و اعمال نفوذهای احتمالی کاری بر نیاید و تکلیف انتخابات در مرحله ی اول روشن شود.
خیلی ها نگران این هستند که آقای موسوی شعارها و مطالبات اصلاح طلبانه را مطرح نکرده است و با این حال شما همه تخم مرغ هایتان را در سبد وی گذاشته اید. فکر نمی کنید شاید پشیمان شوید؟
نخیر. با توجه به شناختی که ما نسبت به مختصات فکری آقای موسوی داریم به هیچ وجه چنین نگرانی وجود ندارد. من فکر می کنم که اولویت شعارها در اظهارات و مواضع آقای موسوی ناشی از تحلیل خاصی است که ایشان نسبت به شرایط و اوضاع موجود اجتماعی و سیاسی کشور دارند.
اعتقاد ایشان بر این است که باید قبل از هر چیز برای حل مشکلات کشور و پاسخ گویی به مطالبات اجتماعی و تحقق اهداف و دیدگاه های اصلاح طلبانه روی نقاط اساسی و کانونی که توانسته در این مدت موانع جدی برای تحقق اهداف اصلاح طلبانه و مطالبات اجتماعی ایجاد بکند، انگشت گذاشت. از جمله مساله ی قانون گریزی، دخالت گسترده ی دولت در همه ی زمینه ها و فقدان قوانین صریح و روشن در زمینه ی حقوق شهروندی. من تصور می کنم دیدگاه آقای موسوی در این زمینه دیدگاه روشن و درستی است و ایشان نقاط جدی و روشنی را مشخص کرده که اگر حل مشکلات در این نقاط محقق شود زمینه برای نیل به مطالبات اصلاح طلبانه ومطالبات اجتماعی فراهم خواهد شد.
یعنی با همین شعارهای حداقلی مطالبات اصلاح طلبانه محقق می شود؟
من معتقدم یک هم پوشانی کاملا قابل قبولی بین دیدگاه های آقای موسوی و احزاب اصلاح طلب وجود دارد. از این جهت من نگرانی ندارم. مساله این است که در شرایط فعلی ما باید به چه امری اولویت بدهیم. در شرایطی که کشور در وضعیت بسیار نگران کننده ای قرار دارد و ادامه ی روند جاری می تواند ما را با بحران های بسیار سخت تری مواجه کند، طبیعتا توقف این روند و تضمین های لازم برای ایجاد یک روند معکوس از اولویت برخوردار است؛ به همین دلیل است که اصلاح طلبان به این انتخابات به عنوان یک فرصت برای تغییر و از موضعی ملی نگاه می کنند.
برای اینکه این روند تغییر نکند و ما حداقل به 4 سال پیش برنگردیم، طرح مطالبات خاص در چنین شرایطی که اساسا تمام ظرفیت های اجتماعی و کلی برای پاسخگویی به آن به شکل چشمگیری کاهش پیدا کرده است و روند ها و ساختارهای شکل گرفته در جامعه برای تحقق اهداف اصلاح طلبانه تخریب شده، نمی تواند مفید فایده باشد.