bato-adv
کد خبر: ۲۸۷۲۱۵

یونسی: مدافع استفاده روسیه از پایگاه نظامی همدان هستم

نه ایران، ایران دوران قاجار و پهلوی است و نه روسیه، روسیه تزاری و شوروی است و نه شرایط بین المللی همانند گذشته است. اقتضائات امنیتی و نظامی به طور کلی تغییر کرده است. پس ما نباید بترسیم که با کشوری برای مقابله با یک تهدید بزرگی همکاری کنیم. ما از تجربه آنان استفاده می‌کنیم آنان نیز از تجربه ما بهره می‌بردند.

تاریخ انتشار: ۱۷:۲۸ - ۰۶ شهريور ۱۳۹۵
نه ایران، ایران دوران قاجار و پهلوی است و نه روسیه، روسیه تزاری و شوروی است و نه شرایط بین المللی همانند گذشته است. اقتضائات امنیتی و نظامی به طور کلی تغییر کرده است. پس ما نباید بترسیم که با کشوری برای مقابله با یک تهدید بزرگی همکاری کنیم. ما از تجربه آنان استفاده می‌کنیم آنان نیز از تجربه ما بهره می‌بردند.

علی یونسی دستیار ویژه رئیس جمهور در امور اقوام و اقلیت‌های دینی و مذهبی در گفت‌وگوی تفصیلی با فارس به شرایط کشور در دولت یازدهم، انتخابات ریاست جمهوری آینده، پرواز هواپیماهای روسیه از پایگاه همدان و ... پرداخته است.

مشروح این گفت‌وگو را در ادامه بخوانید:

آقای یونسی در ابتدای مصاحبه بفرمایید ارزیابی‌تان از وضعیت سیاسی، امنیتی منطقه و نقش ایران در معادلات آن چیست؟ اقدامات دولت در جهت همگرایی فرق اسلامی برای مقابله با تروریسم بخصوص داعش چه بوده است؟
سیاست منطقه‌ای هر کشوری ناشی از منافعی است که آن کشور از آن برخوردار بوده و به دنبال بدست آوردن و تامین آن است. همانند تکلیف ذاتی هر دولتی، جمهوری اسلامی ایران نیز در منطقه مدافع منافع ملی و فراملی خودش است. تکلیف اصلی و ذاتی‌ دولت جمهوری اسلامی این است که از منافع ملت دفاع کند، از حاکمیت و تمامیت ارضی خود دفاع کند، از امنیت ملی خود دفاع کند و البته همه اینها در فهرست منافع هر کشور و دولتی تعریف می‌شود.

 امنیت ملی جزو منافع ملی است. منافع ملی تنها در چارچوب مرزها تعریف و خلاصه نمی‌شود بلکه منافع ملی در ارتباط با کشورهای پیرامونی نیز مورد توجه قرار می‌گیرد. کشورها منافع متقابل دارند، به شکلی که برای نمونه ایران در افغانستان منافعی دارد، افغانستان هم در کشور ما منافعی دارد. این منافع می‌تواند در حوزه‌های اقتصادی، امنیتی و فرهنگی باشد و متغییر است. بطور کلی هیچ کشوری در این جهت استثنا نیست، تنها ممکن است حدود و میزان هر منافعی متفاوت باشد ولی هیچ کشوری نیست که منافع خود را تنها در کشور خودش تعریف کند و بدون ملاحظه همسایگان و یا کشور دیگر بتواند از منافعش دفاع کند.

مهمترین منافع هر کشوری نیز تامین امنیت ملی آن کشور است. امنیت ملی زیرساخت و بستر همه سیاست‌ها و همه تصمیمات و برنامه‌های اقتصادی است. اگر امنیت نباشد هیچ کار اساسی اقتصادی و فرهنگی صورت نمی‌گیرد. به تعبیر قرآن در جایی که امنیت نباشد خدا هم پرستیده نمی‌شود. همه امور اجتماعی، سیاسی و فرهنگی در بستر امنیت تعریف و محقق می‌شود.

این امنیت یک مقوله مجردِ انتزاعی و اختصاصی یک کشور نیست. امنیت هر کشور با امنیت کشورهای دیگر گره خورده است. ناامنی نیز همینطور. اگر می‌خواهیم کشورمان کاملا امن باشد باید کشورهای پیرامونی ما نیز امنیت داشته باشند و اگر آنان ناامن باشند آن ناامنی به ما هم سرایت می‌کند.

شما معتقدید امروز دیگر نمی‌تواند امنیت را تنها مختص به یک کشور دانست؟
این مساله در گذشته به یک منطقه محدود می‌شد اما امروز که وسایل ارتباطی گسترده شده و هر فردی می‌تواند به هر جایی دسترسی داشته باشد، به همه دنیا مربوط می‌شود. الان همه دنیا با چنین وضعیتی رو به رو هستند که یک نقطه ناامن، ناامنی را به همه دنیا منتقل می‌کند و آسیب هر منطقه‌ای به همه دنیا انتقال پیدا کرده و سرایت می‌کند.

مشکل اصلی امروز دنیای توسعه یافته، تروریسم، مواد مخدر و مهاجرت است. این سه مساله همه کشورها را درگیر کرده است به این راحتی‌ها هم حل نمی‌شود. برای مثال یک کشوری مانند افغانستان و دولت عقب مانده‌ای مانند طالبان تبدیل به تهدید اصلی همه دنیا می‌شود. یا اینکه یک گروه تروریستی به نام داعش امنیت همه دنیا را به مخاطره می‌اندازد.

امنیت یک موضوع غیرقابل تفکیک بین کشورها است و امنیت یک منطقه را باید با همکاری و تعامل همه کشورها تامین ‌کرد. در منطقه ما آنچه متاسفانه اجازه تحقق این همکاری و وحدت را نمی‌دهد در مرتبه نخست، وجود غده سرطانی به نام رژیم صهیونیستی است. از زمانی که این رژیم شکل گرفت، امنیت خود را بهانه‌ای  برای دخالت در امور سایر کشورها قرار داد و حامیان این رژیم آپارتاید نیز از آن دفاع کردند. دخالت‌های آنان هم بسیار تحقیرآمیز است و لذا از جمله نتایج آن نیز ظهور و بروز همین گروه‌های افراطی و تروریستی است.

شما علت وجود گروه‌های تروریستی را دخالت‌های تحقیرآمیز غرب و رژیم صهیونیستی در کشورهای منطقه می‌دانید؟
علت اصلی بروز این گروه‌های تروریستی که امروز به یک معضل جهانی تبدیل شده، عکس‌العمل مسلمانان در مقابل تحقیری است که غرب نسبت به آنان انجام داده است. مسلمانان در دوران استعمار توسط انگلیس و دیگر قدرت‌های استعماری تحقیر شدند و در زمان عثمانی با فروپاشی آن، در داخل مسلمانان رژیم جعلی صهیونیستی را متولد و آن را مسلح کردند و با همه توان این رژیم ساختگی را مورد حمایت قرار دادند.

حمایت از چنین رژیمی هم حمایتی بی‌چون و چرا و بی‌حد و حصر است. این رژیم نقطه اصلی ناامنی منطقه است. کشورهای منطقه اگر می‌خواهند در مقابل ناامنی‌ها ایستادگی کنند در درجه اول باید در مقابل رژیمی با این ویژگی‌ها متحد شوند تا بتوانند با نفوذ غرب و آمریکا و با سیاست‌های اشغالگرایانه و آپارتایدی اسرائیل مقابله کنند و این مقدمه ای برای  مهار گروههای تروریستی در درون کشورهای خودشان خواهد بود.

متأسفانه اسرائیل توانسته در این مدت تعدادی از کشورهای مسلمان را با خود همراه کند و این اتفاق خیلی دردآور است. حاکمان عربستان از جمله این کشورها هستند که با اسرائیل همکاری می‌کنند و بطور طبیعی برخی کشورهای نزدیک و هم پیمان با عربستان هم در این چارچوب همکاری قرار می‌گیرند.

نکته اصلی اینجاست که هدف اصلی این کشورها، از این همراهی و همکاری، «جمهوری اسلامی» است. هدف اصلی این ائتلاف و اتحاد نانوشته، جمهوری اسلامی ایران است. اسرائیل، با نزدیکی به این کشورها به دنبال تضعیف جمهوری اسلامی است و از شیوه های تبلیغی،  از جمله ترویج تفکر موهوم ایران هراسی توانسته برخی کشورهای منطقه را با خود همراه کند.

جمهوری اسلامی ایران امروز از جانب مثلث تروریسم، ‌اسرائیل و وهابیت تحت فشار قرار دارد. در گذشته نیز مقام معظم رهبری فرمودند که گروه‌های تروریستی از جمله داعش نمی‌تواند بجز اسرائیل از جای دیگری نشات گرفته باشند. ممکن است اسرائیل مستقیم اینها را بوجود نیاورده باشد اما اینها را عمدتا کشورهای مسلمانی ساختند که سرویس‌های اطلاعاتی و امنیتی‌شان با اسرائیل در ارتباط بودند با خط‌ دهی و سیاست‌گذاری آنها گروه‌های تروریستی را بوجود آورند و منافع اسرائیل را دنبال کردند.

با این تحلیل، آیا شما عربستان را نماینده آمریکا و اسرائیل در منطقه برای جنگ‌های نیابتی می‌دانید؟
بله! عربستان است که امروزه در سوریه و یمن و عراق ، گروه‌های تروریستی را فعال کرده و امنیت ملی این کشور را با تهدید رو به رو ساخته است. ایجاد این ناامنی البته درگذشته غیرمستقیم صورت می‌گرفت و سعودی‌ها در گذشته در مناطقی که تروریست فعالیت داشتند غیرمستقیم  کمک های لازم مالی و تسهیلاتی را در اختیار این گروه‌ها قرار می‌داد. برخی کشورها هم‌پیمان سعودی در منطقه نیز در پیروی از این سیاست، گروه‌های تروریستی را تسلیح می‌کرده و می‌کنند.

باید توجه داشته باشیم که امروز کشورهای منطقه امنیت‌شان به خطر افتاده. برای نمونه وقتی امروز امنیت عراق از ناحیه تروریست‌ها در خطر قرار می‌گیرد، امنیت کشور ما نیز تحت الشعاع این ناامنی خواهد بود. اگر سوریه امروز با این جنگ داخلی و حضور گروه‌های تروریستی مورد حمایت برخی از این کشورها رو به رو نبود، دیگر داعشی نبود که بدنبال تجزیه عراق باشد.

اگر چنانچه ما از دولت قانونی سوریه حمایت کرده و می‌کنیم و با گروه‌های تروریستی مقابله می‌کنیم، بدین خاطر است که اطمینان داریم اگر این گروه‌های تروریستی و تحرکات آنان، متوقف نشود، این ناامنی جنگ دامن همسایه های ما را هم خواهد گرفت. حال وقتی آن اتفاق در سوریه رخ داد و داعش با حمایت برخی قدرت های منطقه ای و جهانی بوجود آمد و عراق ناامن شد، معنایش این است که مرزهای ما هم به واسطه این تحرکات تروریستی ناامن شد. اگر افغانستان ناامن شود نه تنها ما بلکه عراق نیز ناامن خواهد شد.

زرقاوی و نخستین گروه تروریستی در عراق که آیت‌الله حکیم را به شهادت رساندند اینها از افغانستان به عراق نقل مکان کرده بودند. در نتیجه امروز حتی روسیه نیز به دلیل وجود این پدیده خطرناک، یعنی تروریسم، احساس خطر می‌کند. امروز روسیه بعنوان بزرگترین قدرت اتمی جهان همراه با کشورهای مسلمان اطراف در معرض تهدید قرار گرفته‌اند. مقابله با این خطر که به نوعی خطر و تهدید برای اروپا و آمریکا هم هست بدون همکاری با جمهوری اسلامی ایران امکان‌پذیر نیست، و همه دولت های قدرتمند و منطقه ای به این واقعیت واقف هستند و نمی‌توانند ضرورت حضور جمهوری اسلامی در مبارزه با داعش و گروههای تروریستی را نادیده بگیرند.

تردیدی وجود ندارد که با کمک جمهوری اسلامی ایران می‌شود با این خطر مقابله موثر کرد. ایران نیز باید از درخواست کشورهایی که می‌خواهند صادقانه با تروریسم مبارزه کنند، استقبال کند و بنای یک همکاری نزدیک را برای دفع این خطر و تهدید ملی و منطقه ای و جهانی پی‌ریزی کند، همانطور که تا به حال اینگونه بوده و ایران از هیچ تلاشی برای همکاری بین المللی در مبارزه با تروریسم، دریغ نکرده است.

شما معتقدید در این راه باید با هر کشوری از جمله کشورهایی که خود تروریست را بوجود آوردند، همکاری کرد؟
بدون استثناء جمهوری اسلامی ایران با هر کشوری که می‌خواهد با تروریست و تروریسم صادقانه و با حفظ منافع متقابل و برابر، مقابله کند، همکاری خواهد کرد ، حتی با کشورهایی که با ایران ناشیانه دشمنی می‌کنند. اگر اینان در مقابله با تروریسم، مصمم و  صادق باشند، ما با آنان نیز حاضر هستیم همکاری کنیم همانطور که ما در مقاطعی در جنگ بالکان همکاری داشتیم.

ما می‌توانیم با هر کشوری که در مقابله با تروریست صادق باشد، همکاری کنیم. به این دلیل است که همکاری با روسیه برای مقابله با تروریسم را لازم دانسته و بر روی آن سرمایه گذاری کردیم.

با این توضیح، استفاده روسیه از پایگاه‌های نظامی همدان برای مقابله با تروریست های داعش را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
من این همکاری نظامی که برای مقابله با تهدید تروریسم انجام می شود را مهم و استراتژیک و لازم می‌دانم. علیرغم آنکه عده‌ای به این حرکت اعتراض داشته و عده‌ای هم آن را توجیه کردند. من مدافع سرسخت این همکاری هستم و اطمینان دارم، حرکت، حرکتی درست و صحیح بوده است. همکاری نظامی و امنیتی با یک قدرت بزرگ جهانی، برای مقابله با تهدید و تامین امنیت ملی و منطقه‌ای و منافع مشترک و امنیت مشترک، مقابله با آنها علیه دشمن مشترک، اقدامی عقلایی است و نباید ترسی از همکاری با یک ابرقدرت داشت.

احساس ترس از نزدیک شدن به روسیه، به گذشته تاریخی باز می‌گردد، یعنی ترسی تاریخی است. معنای آن این است که ما در گذشته و در مقاطعی از تاریخ سیاسی ایران؛ لطماتی خورده‌ایم و این حوادث به گذشته باز می‌گردد. روسیه امروز با روسیه دوران تزاری و شوروی متفاوت و این کشور از آن دوران گذشته و دور شده است.

اما این دلیل منطقی نیست که در شرایط کنونی که کشوری صاحب قدرت هستیم، نخواهیم برای مقابله با یک تهدید، با قدرتی مثل روسیه متحد نشویم و بی شک آن ترس اختصاص به دوران ضعف ایران داشته و امروز ایران کشوری مقتدر است که با دوران پهلوی و قاجاریه تفاوت دارد. دوران ضعیف بودن دولت های حاکم بر ایران دهها سال است که سپری شده و اما امروز ترسی از روابط امنیتی و نظامی منطقه ای نداریم زیرا که خود یک قدرت نظامی و منطقه‌ای هستیم و دلیلی برای ترس از این قبل پیمان های مقطعی و کوتاه مدت منطقه ای نداریم.

از سویی هیچ کشور دوستی هم نباید نگران حضور قدرتی مثل ایران باشد چرا که ما نه قصد اشغال و نه مخاصمه با کشوری، نداریم و در صدد انتقامجویی هم نیستیم، نه قصد جنگ با کشوری را داریم و نه در صدد انتقام هستیم. به دنبال  انتقام تاریخی هم نیستیم، ما نمی‌خواهیم زخم‌های کهنه تاریخی را باز کنیم ما به آینده نگاه می‌کنیم تا امنیت منطقه را حفظ کنیم و اجازه ندهیم هیچ کشوری به کشور دیگری تجاوز کند. اجازه ندهیم هیچ گروه افراطی ایجاد و تقویت شده و امنیت منطقه را با تهدید رو به رو سازد و لذا  در این جهت با ‌هر کشور ابر قدرتی که صادقانه بنای مقابله با تروریسم دارد، حاضر به همکاری و البته از موضع قدرت هستیم.

اگر چنانچه در یک مقطعی هواپیماهای روسیه با هدف مقابله با تهدید داعش، در یکی از پایگاههای نظامی ما  سوختگیری کردند. این نباید به عنوان یک نقطه ضعف دیده شود بلکه باید نقطه قوت، تلقی شود. ما باید بتوانیم با همه کشورهای قدرتمندی که با ما همسو هستند در چارچوب قانون اساسی و منافع و امنیت ملی، مانور دریایی، هوایی، ‌ زمینی و همکاری نظامی داشته باشیم و پیمان نظامی ببندیم.

یعنی شما بر این اعتقادید که ایران امروز، دیگر آن ایران دوران قاجار نیست که از همکاری با قدرت‌ها هراسی داشته باشد؟
بله! قطعا همینگونه است. ما امروز نه در داخل از کودتا یا امنیت داخلی خود هراس داریم، نه از حمله بیرونی و نه اینکه نگران قرار گرفتن در کنار یک قدرت جهانی برای مقابله با یک تهدید هستیم. البته کسانی هستند که همانند دوران گذشته تاریخی ، از اینکه ما در کنار روسیه قرار بگیریم، می‌ترسند. اما ما نباید بترسیم. روسیه دیگر آن روسیه تزاری و شوروی گذشته نیست.

نه ایران، ایران دوران قاجار و پهلوی است و نه روسیه، روسیه تزاری و شوروی است و نه شرایط بین المللی همانند گذشته است. اقتضائات امنیتی و نظامی به طور کلی تغییر کرده است.  پس ما نباید بترسیم که با کشوری برای مقابله با یک تهدید بزرگی همکاری کنیم. ما از تجربه آنان استفاده می‌کنیم آنان نیز از تجربه ما بهره می‌بردند.

شما معتقدید ما می‌توانیم در این مقطع تاریخی با روسیه در ادامه همکاری‌هایمان مانور مشترک نظامی هم داشته باشیم؟
بله از نظر من، وقتی بحث منافع و امنیت ملی در کار است، هیچ اشکالی حتی به مانور مشترک وارد نیست. البته مشروط به اینکه با رعایت اصول قانونی اساسی و طی مراحل قانونی آن، انجام و استراتژی آن در شورای عالی امنیت ملی تدوین و تبیین شود.

بنده به عنوان فردی که با نگاه امنیتی به پدیده ها و معادلات سیاسی منطقه نگاه می‌کنم معتقدم ما نباید بترسیم که با یک ابر قدرتی همسو، برای تضمین منافع و امنیت خودمان همکاری نظامی داشته باشیم. اتحاد نظامی داشته باشیم و پایگاه به همدیگر بدهیم و همکاری امنیتی با یکدیگر داشته باشیم. ایران امروز یک قدرت بالقوه و بالفعل منطقه‌ای است، با این اولویت که نه نگاه اشغالگرانه داریم و نه به فکر انتقام و جنگ هستیم.

ما با مردم عراق، کشوری که 8 سال با ما جنگید و به ما حمله کرد، بدون بازگشت به گذشته دوست هستیم و از آنان و امنیت آنان و تمامیت ارضی آنان دفاع می‌کنیم. با هرگونه اقدام برای تجزیه عراق نیز به شدت مقابله می‌کنیم. از عراق حمایت می‌کنیم. توجه داشته باشید که ما امروز بیشترین معامله و مبادلات اقتصادی با مردم عراق داریم. علاوه بر آن همکاری نظامی هم داریم. می‌توانیم با همه کشورهای منطقه هم این همکاری را داشته باشیم.

کاش سعودی‌ها نیز به جای تقابل و تنش؛ به سمت اتحاد برای مقابله با تهدیدها می‌آمدند و علیه گروه‌های تروریستی و کشورهای فرامنطقه‌ای که قصد سوء نسبت به منطقه دارند.  وارد همکاری مشترک می شدیم. چرا سعودی‌ها باید به اسرائیل اعتماد کنند ولی از ما بترسند! از ایرانی که خود را حامی همه مسلمانان می‌داند. گذشته ما ثابت کرده که هر جا مسلمانی باشد چه سنی و چه شیعه و مورد ظلم و بی عدالتی قرار بگیرد، از آنان دفاع می‌کنیم مگر مسلمانان بوسنی شیعه بودند؟ مگر مردم فلسطین شیعه هستند که ما 37 سال است که برای دفاع از آنان هزینه می‌دهیم.

برای ما دفاع از مسلمانان بعنوان یک تکلیف دینی و انسانی و اخلاقی، مطرح است. اما متاسفانه القائات تندروهای آمریکایی‌ها و اسرائیل در ذهن برخی مسلمانان این ذهنیت را ایجاد کرده که گویی جمهوری اسلامی ایران برای مسلمانان یک خطر است.

ما برای هیچ کشور مسلمانی خطر نیستیم و با کشورهای مسلمان که با ناامنی‌ها مقابله کنند، آماده همکاری هستیم. امروز جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک قدرت، خود را در خدمت تمام کشورهای جهان اسلام قرار داده است.

آیا فکر نمی‌کنید دولت در مقابل عربستان موضع انفعالی اتخاذ کرده است؟
دولت اولویت اصلی‌اش حل مساله و خصومت هسته‌ای و برقراری برجام بود و البته در جای خود، کار بسیار بزرگی، از جهات گوناگون اقتصادی، فرهنگی و نظامی و امنیتی بود. مهمترین اثر برجام دفع خطرات احتمالی جنگ بود که سایه شوم جنگ را از سر کشور برداشت. چرا که تندروهای آمریکایی که زیر نفوذ اسرائیل عمل می‌کنند و رقبای منطقه‌ای ما مانند سعودی‌ به دنبال این بودند که به بهانه مساله هسته‌ای، شرایط را آنقدر برای ما تنگ و پرهزینه کنند تا بهانه‌ای برای حمله به ایران فراهم شود.

دولت نیز متمرکز بر روی این مساله شد و در این جهت موفقیت‌های بزرگی بدست آورد که برجام قله این موفقیت بود. البته لازم است دستگاه دیپلماسی بعنوان یک اولویت دومی به سیاست‌های منطقه‌ای با جدیت بیشتری بپردازد و تلاش دولت باید در سایر بخش‌های منطقه‌ای و بین المللی هم بیشتر باشد و بی شک دست اندرکاران دیپلماسی کشور در صدد تحقق این امر هستند.

همانطور که دستگاه دیپلماسی در مساله کودتای ترکیه هوشمندانه و خوب و سریع عمل کرد. یادمان نرود که دولت زودتر از همه کشورها، با دوراندیشی،  از دولت قانونی ترکیه حمایت کرده و کودتای نظامی در این کشور را محکوم کرد. و امیدوارم که در جاهای دیگر نیز به همین گونه عمل کند.

دولت باید از همه اهرم‌های ملی، مردمی‌، قومی و مذهبی در جهت تنش‌زدایی با کشورهای همسایه استفاده کند. اهل سنت ایران می‌تواند در اینجا به تنش‌زدایی‌ با کشورهای همسایه کمک کنند. ما اهل سنت را برای برقراری امنیت بیشتر، یک فرصت می‌دانیم. آنان می‌توانند در تامین خواسته‌های اقلیت شیعه که در عربستان هستند، تلاش کنند.

حتی می‌توانند در لابی سیاسی با حکومت سعودی مؤثر باشند. باید از این اهرم‌ها استفاده شود. و شاید در این جهت، و استفاده از این ظرفیت، کمی کُندکاری شده و از آن غافل بوده‌ایم.

اما از طرفی متاسفانه، گروه‌های افراطی داخلی با اقدامات نسنجیده و هیجانی، این فرصت را از دولت برای کسب موفقیت‌های بیشتر دیپلماتیک و تنش زدایی با جهان، سلب کردند. حمله به سفارت عربستان با هیچ معیار منطقی و سیاسی قابل توجیه نبود آن اتفاق توانست فرصت‌ها بعدی را از دست دولت بگیرد و بهانه به دست حاکمان سعودی که در موضع ضعف بودند بدهد تا دست به مظلوم نمایی در مجامع جهانی زده و با تبلیغات آثار مثبت توافق ایران و 6 کشور بزرگ دنیا را کاهش دهند. حمله به سفارت عربستان راه تنش‌زدایی را طولانی کرد.

در عین حال دولت باید از همه اهرم‌ها برای رسیدن به این هدف استفاده کند البته سعودی‌ها شاید به دلیل جوان بودن مسئولان‌شان و غرور بیش از حدشان و نفوذ اسرائیل، تن به روش‌های دیپلماسی و دیپلماتیک ندهند اما دیر یا زود به دلیل شکست‌هایی که در یمن و سوریه به آنان وارد شده، مسوولاشان را به این واقعیت می‌رساند که راهی جز همکاری و تعامل با جمهوری اسلامی ایران ندارند.

نقش عربستان در ایجاد بحران منطقه و ناامنی در کشورهای منطقه را چگونه ارزیابی می کنید؟
عربستان باید واقعیت مردم یمن را بپذیرد، باید بپذیرد حکومت در یمن از آن مردم است و نه یک گروه خاص. باید بپذیرند که امنیت سوریه امنیت قانونی باشد و نه امنیت تحمیلی. باید پذیرای واقعیت‌های منطقه باشد و واقعیت جمهوری اسلامی ایران را بپذیرند.

این اشتباه است که آنها می‌خواهند مانع از حاکمیت اکثریت مردم عراق در کشورشان شوند. سعودی ها باید بدانند که اکثریت مردم عراق برای همیشه صدام را دفن کردند و نمی‌خواهند به مناسبات دوران صدام برگردند. حکومت الان در عراق حکومت قانونی است ما از حکومت قانونی کشورهای منطقه دفاع می‌کنیم.

ما در سوریه، در یمن و در لبنان از حاکمیت ملی و دولت قانونی حمایت می‌کنیم و از حزب‌الله دفاع می‌کنیم که بزرگترین پایگاه ضد اسرائیل است سعودی‌ها در اینجا هیچ دلیل منطقی ندارند جز اینکه عملکرد آنان، تامین کننده و تضمین کننده خواست اسرائیل است. در عین حال سیاست دولت  همواره بر حل مشکلات و گفت‌و‌گوی دو جانبه با دولتمردان آل سعود بوده است.

شما معتقدید دولت به دنبال گفت‌وگو و مذاکره با عربستان است؟
قطعا سیاست دولت این است که با هیچ کشوری در منطقه به خصوص کشورهای مسلمان، مشکل نداشته باشیم و با همکاری دو جانبه و چند جانبه به دنبال حل مشکلات و رفع تهدیدهای داخلی و بیرونی باشیم. حج امسال، که با غیبت ایرانیان برگزار می‌شود ننگ و ضعفی بزرگ برای سعودی‌ها نیست؟ حج بدون ایرانیان یک ننگ تاریخی برای سعودی‌ها است. چرا نباید امنیت حجاج ما تأمین و تضمین می شد؟! و به نظر من بیشترین سود از عدم حضور ایرانیان در مراسم عبادی – سیاسی حج را اسراییل برده است.

ما باید مشکلات فی مابین خود و سعودی‌ها را با مذاکره حل کنیم. هر کشوری به اندازه خودش در منطقه منافع دارد و هیچ کشوری نباید دچار زیاده خواهی و توهم شود. نباید سعودی‌ها به دلیل اینکه پول بیشتر دارند و از حمایت آمریکا برخوردارند به سمت زیاده‌خواهی حرکت کنند.

شما مهم‌ترین دستاورد برجام را رفع سایه جنگ از کشور عنوان کردید این در حالی است که رئیس جمهور هدف از مذاکره و توافق را چرخیدن چرخ زندگی مردم به همراه چرخیدن سانتریفیوژها عنوان کرده بودند و اینکه وضعیت اقتصادی بهبود یابد، آیا اینگونه شده است؟
آقای روحانی در همان ابتدای کار گفتند که انگیزه و هدف اصلی دولت تدبیر و امید از مذاکرات این بوده که ضمن رفع تشنج ها و اختلاف ایران با برخی قدرتها و حفظ حقوق قانونی، هم چرخ اقتصاد مردم بچرخد و هر چرخ سانتریفیوژ ها.

یعنی وضعیت امروز اقتصاد کشور بدین گونه است که هم چرخ اقتصاد می‌چرخد و هم چرخ سانتریفیوژ؟
بله! ما می‌گوییم که وضعیت امروز اینگونه است. مسیری که در گذشته می‌رفتیم قطعا به بن بست و به تعطیلی مطلق کشور می‌رسید اما تلاش های دولت کنونی در مسیر حل مشکلات، بازکردن گره‌ها و هموار کردن راه برای توسعه و رونق اقتصادی و چرخیدن چرخ دوباره کارخانه ها و فعالیت دوباره آنان است.

ما می‌گوییم تحریمی که 12 سال بر اقتصاد و امنیت کشور سایه افکنده بود زمان 6 ماه و یک سال برای خروج از آن شرایط به خصوص با کارشکنی‌هایی که بعضی دولت‌ها انجام می‌دهند کافی نیست. تندروهای آمریکا، اسراییل و سعودی‌ها به هیچ وجه تمایلی به حل مشکلات ایران و قرار گرفتن کشور در مسیر تعامل با دنیا و حضور فعال در تجارت جهانی ندارند.

اما با این وجود، و برخلاف تمامی این فشارها، آمار و ارقام در حوزه اقتصاد، نشان می‌دهد که چرخ اقتصاد، با کمی کندی، اما در حال چرخش است و انشالله آثار مثبت آن را مردم به زودی و در یک فرجه زمانی منطقی احساس خواهند کرد.

هم رئیس جمهوری و هم وزیر کشاورزی گزارش دادند که امسال برای اولین بار در کشور نیازی به خرید و واردات گندم نداریم. حتی وزیر محترم به موضوع فراتر از این هم اشاره کردند که تولید گندم در سطحی است که امکان صادارت هم برای آن ایجاد شده است.
از طرفی باید توجه داشته باشیم که نان غذای استراتژیک و حیاتی مردم است و تامین آن در اولویت قرار دارد. خب با اقدام دولت این مشکل حل و نگرانی ها برطرف شده است. تا پیش از این نگاه برای تامین این نیاز ضروری به خارج از کشور بود. به خاطر دارم که در گذشته نه چندان دور، در یک مقطعی وزارت اطلاعات خبر داد که سیلوهای ما تنها برای یک مدت کوتاهی گندم دارند لذا مجبور شدند که  گندم را با هواپیما وارد کند.

این خطرات وجود داشته و به مردم گفته نمی شد تا نگرانی ایجاد نشود. اما در حال حاضر با تلاش این دولت و در سایه گفت‌وگو های بین المللی و رفع اختلافات جهانی، نباید نگران مشکلاتی از این دست باشیم. در سایر بخش ها هم به همین صورت، سیاست های دولت تاثیرات مثبت خود را داشته است.

اینکه ما نان‌مان را از خارج بخریم، باید بدانیم که اگر تحریم و محاصره شدیم باید تن به هر کاری و ذلت بدهیم ولی امروز شما می‌بینید که ما دیگر احتیاجی به ‌خرید گندم نداریم این یعنی چرخ اقتصاد حرکت کرده است. و قطعاً سالهای دیگر بهتر خواهد بود.

یادمان باشد که تورم در این کشور، تا حدود 45 درصد هم رشد کرد، حالا آن تورم نگران کننده مهار شده بطوری که  مرکز آمار اعلام می‌کند که رشد اقتصادی در کشور به بالای صفر رسیده و مثبت است و مسئولین امر هم رشد را 4.4 عنوان می‌کنند و این برای ما بشارتی است. مسوولیت اخلاقی و حرفه ای شما رسانه ها این است که اگر آماری که دولت ارائه می‌دهد را درست می‌دانید، اعلام کنید و مردم را در جریان این اتفاقات مثبت قرار دهید.

این واقعیتی است که نه تنها برای دولت بلکه برای ملت پیروزی بزرگ است. و بالاتر از آن، پیروزی نظام است. چرا ما باید منافع گروهی، حزبی و جناحی را بر منافع ملی ترجیح دهیم. اینکه ملت توانسته تحریم را بشکند اجماع جهانی را بشکند و چرخ اقتصاد را پویا کند، در منطقه حضور داشته باشد امنیت خود را تأمین کند این پیروزی برای همه است.

ما امروز وضعیت امنیت کشورهای همسایه را می‌بینیم و همچنین امنیت کشور خودمان را نیز مشاهده می‌کنیم که از یک ثبات خوبی برخوردار است، این امنیت از چه چیزی ناشی می شود؟
امنیت و ثبات امروز کشور ما مثال‌زدنی است البته ممکن است یک اقدام و حرکت کوچک تروریستی هم رخ دهد و این نباید مردم ما را نگران بکند. اساس جمهوری اسلامی اساس محکمی است و شجره طیبه جمهوری اسلامی بنیادی است محکم که یک طرف آن به خدا وصل است و یک طرف آن به مردم. مردم در استحکام این نظام مشارکت داشته و دارند.

در اینجا قدرت با انتخابات جابه‌جا می‌شود و نه با اسلحه. رمز پیروزی جمهوری اسلامی و تفوق آن این است که اینجا حرف اصلی را مردم می‌زنند. این مردم هستند که نقش مستقیم و غیرمستقیم در همه امور دارند. این مردم هستند که همه مقامات جمهوری اسلامی ایران را مستقیم یا غیر مستقیم انتخاب می‌کنند.

جمهوری اسلامی تا به حال با قوت این مسیر را ادامه داده است. ممکن است دعواهای سیاسی هم داشته باشیم اما در بزنگاهای اصلی این مردم  هستند که تصمیمات اصلی را اتخاذ می کنند. من براساس همین اعتقاد و استدلال، به نتیجه انتخابات 92 مطمئن بودم. نتیجه ای که علی‌رغم فشار سلیقه ای که زیاد معتقد به این نیستند که تحولات کشور ناشی از رای و تصمیم مردم و روند مدیریت با رای آنان است و البته من مطمئن هستم که مقام معظم رهبری نیز نظرشان بر اهمیت رای مردم و برتری آن بر سایر نظرات و سلایق  است.

رهبری مکرر اعلام کردند که جمهوری اسلامی تکیه بر آراء مردم دارد. در انتخابات 94 مجلس اگر چه برخی‌ها تمایلات دیگری داشتند و مایل به برگزاری انتخاباتی پرشور هم نبودند، ردصلاحیت گسترده‌ای هم صورت گرفت ولی آنچه که اتفاق افتاد مطابق با میل آنان نبود. عده‌ای می‌خواستند مجلس جور دیگری باشد اما تصمیم مردم چیز دیگری بود.

این عده چه کسانی هستند؟
برخی جریانات سیاسی در داخل. من مایل نیستم از زبان یک گروهی به نفع یا علیه گروه دیگری سخن بگویم. برخی جریانات سیاسی به دنبال این هستند که نتیجه انتخابات باب میل آنان باشد، و صندوق های رای هم زیاد تعیین کننده نباشد. به تعبیری عده‌ای بیشتر بازی دموکراسی را می‌پسندند و نه انتخابات را. در جلسات خودشان هم می‌گویند که دموکراسی یک بازی است و آن را نمایشی تلقی می کنند.

ولی مردم سالاری اعتقادی است که امام و رهبری بر آن تأکید داشته و دارند. درست است به دلیل فقیه‌ بودنشان مشروعیت‌شان الهی است اما اگر مردم انتخاب‌شان نکرده بودند،  برای خودشان این مقبولیت را قائل نبودند. مگر امام نفرمودند که چون مردم من را انتخاب کردند، من دولت تعیین می‌کنم. بارها و بارها رهبری هم در مقاطع مختلف، صریح و روشن بر این مطلب و بر ضرورت توجه اصلی به رای مردم تاکید داشته اند.

ممکن است برخی روحانیون و بعضی گروه‌های سیاسی، این را نپسندند اما این یک خرده فرهنگ و سلیقه خاص یک گروه است نظام جمهوری اسلامی برآمده از آرای مردمی است. انتخابات اسفندماه گذشته و سال 92 هم تاکیدی بر این واقعیت و حقیقت، با حضور پر شور مردم ،بود.

مهم این است که جمهوری اسلامی همواره بستر برگزاری یک انتخابات آرام را فراهم کند، در چنین فضایی  مردم حتماً تصمیم خود را می‌گیرند. به هیچ‌وجه نباید تن به انتخابات ناآرام داد. انتخابات ناآرام و یا قهر کردن از صندوق‌های رأی ، قطعا برخلاف مصلحت و امنیت ملی ماست. قهر با انتخابات، و برگزاری انتخابات نا آرام، بر خلاف مصلحت و امنیت ملی کشور است.

نیاز اصلی کشور، همواره تامین امنیت از طریق برگزاری انتخابات آرام است. امنیت در انتخابات، امنیت بعدی را به ما خواهد آورد. امنیت در صندوق‌های رأی سلامت صندوق‌های رأی را به ما می‌دهد و دولت سالمی را بر سرنوشت کشور حاکم می کند. ما این تجربه را داریم و من بر این اساس در سال 92 معتقد بودم آقای روحانی رأی می‌آورد در حالی که مردم آقای روحانی را نمی‌شناختند.

اصلاح‌طلبان گزینه‌ای جز روحانی در انتخابات 96 ندارند/حیات سیاسی اصلاح‌طلبان در حمایت از روحانی است

آیا اصلاح‌طلبان در انتخابات 96 عبور از روحانی را عملی می‌کنند؟
مصلحت کشور، منافع ملی و حیات سیاسی اصلاح‌طلبان، در حمایت از روحانی است و بی تردید مصلحت هیچکس در عبور از روحانی نیست. اصلاح طلبان به همان دلیلی که در سال 92 آمدند و از نامزدی روحانی حمایت کردند حال هم باید بیایند و حمایت کنند و قاعدتا چاره‌ای جز این ندارند. برای اینکه هیچ گزینه‌ای برای این شرایط به غیر از شخصیت معتدل و بصیری چون آقای روحانی وجود ندارند.

آقای روحانی به عنوان اصولگرای معتدل، رفتاری عقلانی،  منافع ملی محور و امنیت محور دارد. برای اصلاح‌طلبان در این دوره روحانی بهترین گزینه است ممکن است لایحه‌های پایین اصلاح‌طلب این را نپسندند اما عقلای اصلاح‌طلب این را خوب می‌دانند که باید از رئیس دولتی که آستانه تحملش نسبت به حوادث و واقعیت های کشور و جامعه بالاست، حمایت کنند.

مواضع اخیر اصلاح‌طلبان در قبال عبور از روحانی و اینکه باید وی به اصلاح‌طلبان امتیاز بیشتری بدهد را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
من عضو هیچ جناح و جریان سیاسی رسمی و غیررسمی نیستم اما با بسیاری از آنان ارتباط دارم. مواقعی، برخی اختلاف نظرات به سلایق متفاوت داخلی احزاب و گروهها و جریان های سیاسی باز می گردد. اصلاح‌طلبان نیز مانند دیگر جریان های سیاسی کشور، یک طیف هستند. طیفی از نیروهای معتدل تا نیروهای تند تر. برخی اظهار عقیده های متفاوت هم در این طیف سیاسی، از همین طیفی بودن آن ناشی می شود و امری طبیعی است.

در گذشته شما سخنانی درباره کشور عراق داشتید که با حاشیه‌های زیادی همراه بود، معتقد بودید که رسانه‌ها آن را به خوبی منعکس نکرده‌اند. در این باره توضیحی دارید؟
در آن قضیه متاسفانه برخی در داخل بهانه به دست خارجی‌ها دادند و آنها برداشت اشتباه کردند و باعث نگرانی شد. نکاتی به ما نسبت دادند که هیچ کودکی هم آن سخنان را نمی‌گوید. من در دفاع از حاکمیت مردم عراق و دولت عراق سخن گفتم که ما باید از مردم عراق. در مقابل داعش و تجاوزهایی که به آنان می‌شود دفاع کنیم چراکه منافع مردم عراق و ایران در خیلی موارد یکی است و همپوشانی دارد.
قابل انکار نیست که ما منافع مشترک فرهنگی فراوانی با عراقی ها داریم. نجف اشرف مرکز تشیع است. ایران هم به عنوان یک کشور شیعه امام اولش در عراق است. امام حسین (ع) در عراق است. مرقد مطهر بیشتر امامان ما در آنجاست. ما از نظر فرهنگی و تاریخی، بیشترین پیوند را با عراق داریم. بسیاری از مراجع تقلید عراق، ایرانی هستند و خیلی موارد هم هست که ما از مراجع عراقی تقلید می‌کنیم.

مردم ایران و عراق، با وجود حادثه دردناک جنگ هشت ساله، به جهات مختلف بسیار به هم نزدیکند. در فرصت اربعین حسینی 2 میلیون نفر ایرانی به عراق و عتبات عالیات سفر می‌کنند، این همه ناشی از پیوندهای فرهنگی و مذهبی است و  مثل این وضعیت در هیچ جای دیگر پیدا نمی‌کنید.

سخنان دو سال پیش من هم، در جهت تقویت حاکمیت عراق بود و نه چیزی به عکس آن. و متاسفانه این رسانه‌ها بودند که عمدا یا سهوا جور دیگری به انعکاس سخنان پرداختند و موجبات نگرانی بخش‌هایی را ایجاد کردند. البته همان روزها من در مصاحبه با شبکه العالم به تکذیب محتوای خبر مبادرت کردم و سوتفاهم ها نیز مرتفع شد و در آنجا گفتم آنچه به من نسبت داده‌اند دروغ است اما معمولا این وقت‌ها تکذیب به جایی نمی‌رسد.

وزیر خارجه قطر در چند روز گذشته اعلام کرده فعالیت در منطقه خاورمیانه در فضای خشونت دیگر امکان‌پذیر نیست و جنگ در منطقه و کشورهای سوریه و یمن و عراق و لبنان باید خاتمه پیدا کند، شما فکر می کنید اتخاذ چنین موضعی ناشی از چه تحولاتی است؟
این موضع گیری اگر صحت داشته باشد موضعی عاقلانه است و ما از این موضع استقبال می‌کنیم و چنانچه در موقعیت جناب آقای ظریف باشم، از وی دعوت می‌کنم به ایران بیاید و همکاری جمعی برای مقابله با تروریسم و ایجاد آرامش و امنیت در منطقه را از همینجا آغاز کنیم.

تغییر موضع منطقه‌ای ترکیه را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
کودتا نافرجام نظامی، ترکیه و مسوولان آن را از خواب بیدار و هوشیارشان کرد. ما همواره می‌گفتیم برخی سیاست های حمایت از برخی گروههای تروریستی تندرو در سوریه همانند داعش، به زیان خود ترکیه تمام خواهد شد. امیدواریم این تغییر موضع و نزدیکی ترکیه به کشورهای مهم منطقه از جمله، ایران و روسیه برای مقابله با خطرات و تهدیدات داعش و تروریسم، به نفع امنیت منطقه و خود ترکیه و سایر کشورهای درگیر باشد.
bato-adv
مجله خواندنی ها