بعد از انتخابات ریاست جمهوری دور دوازدهم پالسهایی از برخی چهرههای اصولگرا مشاهده شد که حکایت از آن دارد که برخی چهرههای اصولگرایی مانند سعید زیباکلام، عزتالله ضرغامی و... مواضعی اتخاذ میکند که فاصله زیادی با اصولگرایان دارد به اصلاحطلبی(نه به معنی جریانی بلکه به عنوان مفهومی) نزدیکترند. همین مسئله شوخی عارف را تا حدودی جدیتر میکند و این سوال مطرح میشود که آیا واقعا در نهایت همه اصولگرایان اصلاحطلب میشوند؟
فرارو- آیا در نهایت همه اصولگرایان، اصلاحطلب میشوند؟ این موضوعی است که برای پاسخ مثبت به آن دلایل بسیاری وجود دارد اما با اینحال قطعیت ندارد ولی با نگاهی گذرا به فعالیتهای سیاسیون طی چند سال اخیر متوجه میشویم که بخشی از جریان اصولگرایی یا به اصلاحطلبان نزدیک شدند یا به نوعی اصلاحطلب شده اند.
به گزارش فرارو در روزهایی که مراسم برای نخستین سالگرد آیت الله هاشمی رفسنجانی برگذار میشد فعالان سیاسی سخت مشغول اظهار نظر درباره شخصیت وی بودند و در لابه لای این گفتوگوها به نکات جالبی اشاره میکردند. یکی از همین موارد در گفتوگوی اخیر محمدرضا عارف رئیس فراکسیون امید مطرح شد.
او در این گفتوگو عنوان کرد: « شاید عملکرد جریان راست و این واقعیت که یک جریان نمیتواند به تنهایی کشور را به سامان برساند آیت الله هاشمی را مقداری فراجناحیتر کرد، به خصوص در دهه ۸۰ و از سال ۸۴ به بعد این ویژگی ایشان بیشتر نمایان شد. البته جریان اصلاحات همواره به آقای هاشمی احترام میگذاشت و احترامی که ما به آقای هاشمی میگذاشتیم ربطی به زمان نداشت، چه قبل از دهه ۸۰ و چه بعد از آن.»
وی عنوان کرد:«اما جریان راست از ایشان فاصله گرفت و فکر میکنم از یک زمانی عقلای این جریان متوجه شدند که چه اشتباهی کردند اما با فضاسازیها و تندرویهایی که بعضاً در کشور میبینیم مجال اینکه آقای هاشمی در آن جایگاه فراملی قرار بگیرد و جریان اصولگرا هم به اندازه اصلاحطلبان از ایشان حمایت کند، گرفته شد. گرچه هیچگاه اصولگرایان آقای هاشمی را جدا از خود تعریف نکردند منتها تلقی جامعه این بود که آقای هاشمی در دهه ۸۰ به بعد گرایششان به سمت اصلاحات رفته است و من هم به مزاح میگویم که فکر میکنم همه سیاستمدارانی که اصولگرا هستند در نهایت اصلاحطلب خواهند شد.»
اما آیا این صرفا یک شوخی است؟ به هرحال وقتی به عرصه سیاست کشور در چند دهه اخیر نگاهی میاندازیم نمونههای مشابه کمی وجود ندارد که از جریان اصولگرایی خارج و تا امروز بسیار به اصلاحطلبان نزدیک شدهاند. بدون شک نوع رویکرد اصولگرایان در مواجهه با مسائل روز و مشکلات و افراد زمینه ساز این مسئله بودهاست.
زیرا همین موضوع باعث شد افرادی مانند حجتالسلام ناطق نوری، علی لاریجانی، علی مطهری و... فاصله زیادی با این جریان سیاسی بگیرند. البته نباید این نکته را هم فراموش کرد که همین مسائل شکاف میان مردم و جناح راست سیاسی را عریض و طویل کرد.
با همه این تفاسیر بعد از انتخابات ریاست جمهوری دور دوازدهم پالسهایی از برخی چهرههای اصولگرا مشاهده شد که حکایت از آن دارد که برخی چهرههای اصولگرایی مانند سعید زیباکلام، عزتالله ضرغامی و... مواضعی اتخاذ میکند که فاصله زیادی با اصولگرایان دارد به اصلاحطلبی(نه به معنی جریانی بلکه به عنوان مفهومی) نزدیکترند. همین مسئله شوخی عارف را تا حدودی جدیتر میکند و این سوال مطرح میشود که آیا واقعا در نهایت همه اصولگرایان اصلاحطلب میشوند؟
اصولگرایان چاره دیگری ندارند
در همین خصوص حسین کنعانی مقدم فعال سیاسی اصولگرا در گفتوگو با فرارو عنوان کرد: «در ایام انقلاب اسلامی مردم با آرمانهایی انقلاب کردند که به عقیدهشان باید در نظام سیاسی که بر کشور حاکم میشود وجود داشته باشد و مسئولان آنها را سرلوحه خود قرار دهند. حالا با گذشت حدود 40 سال ما در یک شیب تاریخی در رابطه با انقلاب اسلامی قرار داریم و از یک عقبه ای باید عبور کنیم.»
وی افزود: «این عقبه این است که آیا ما مانند آرمانهای انقلاب به دنبال حق طلبی هستیم و یا به دنبال قدرت طلبی؟ اگر به دنبال حق طلبی باشیم پس تمام چارچوبها و نهادهای نظام را قابل نقد و بررسی میدانیم اما اگر به دنبال قدرت باشیم طبیعتا قدرت را نقد نمیکنیم چراکه که خود را هم بخشی از آن میدانیم .»
او تصریح کرد: «این اتفاق در نهایت منجر به کاهش آرای سیاسی و کاهش حضور در عرصه سیاست میشود و به نظر میرسد که جریان اصولگرایی چاره ای ندارد جز اینکه به سمت حقطبی برود و حقوق و ملت و شهروندی و قانون اساسی را مورد نظر قرار دهد و با کسی که نسبت به این قضیه در تضاد است، برخود کند.»
این فعال سیاسی با شاره به اظهارات و مواضع برخی از چهرههای اصولگرا که تا حدود زیادی به دیدگاهها و منش اصلاحطلبان نزدیک است، گفت: «گویا برخی از اصولگرایان بعد از مشاهده نتایج انتخابات اخیر متوجه شدند که مسیری که در حال طی کردن آن هستند صحیح نیست و موجب شده پایگاه اجتماعی خود را از دست بدهند و حالا قصد دارند مسیر درست را انتخاب کنند. واقعیت این است که مردم هرگاه احساس کنند نگاه و نظراتشان با یک جریان فاصله زیادی دارد هیچگاه به آنها روی خوش نشان نخواهند داد.»
وی افزود: «این اتفاق با همین رویکرد اندک اندک چهرههایی را به دور خود جمع میکند و مردم هم در صحبتهایی مختلف آنچه که از چهرههای سیاسی میخواهند، همین موضوع است، مردم به دنبال این هستند که سیاستمداران حق را بگویند و از باطل دوری کنند. این فضا اگر شکل بگیرد بسیاری از چهرهها مانند آقای ناطق نوری، قالیباف و جلیلی و... به دنبال این خواهند بود که به دنبال احقاق حقوق مردم باشند.»
کنعانی مقدم در پایان با اشره به تاثیرات مثبت این قبیل موضعگیریها عنوان کرد:«علاوه بر این ادامه این روند و همهگیر شدن این نوع تفکر و دیدگاه در میان اصولگرایان میتواند تاثیرات مثبتی برایشان در افکار عمومی داشته باشد و از یک سو موجب افزایش و تقویت پایگاه اجتماعیشان شود و از سوی دیگر زمینه حضور موفقیتآمیز در عرصه سیاست و انتخابات را فراهم کند. البته این به شرطی است که این روند که این روزها برخی از اصولگرایان در پیش گرفتهاند ادامه پیدا کند تا مردم بتوانند به آنها اعتماد کنند.»
اصولگرایان باید در برخی موارد مانند اصلاحطلبان باشند
همچنین علی دورانی دیگر فعال اصلوگرا طی گفتوگو با فرارو در خصوص رویکردهای جدید و متفاوت برخی اصولگرایان گفت:« باید در نظر داشت که به طور کلی اصلاحطلبان و اصولگرایان جدا از خصیصههای منفی، نکات مثبت بسیاری دارند و همین مسئله موجب میشود بعضا در برخی مسائل به یکدیگر نزدیک شوند و این به هیچ عنوان اتفاق جدید و یا عجیبی نیست. البته یکی مشکلات اساسی که جریان اصولگرایی به آن دچار است، عدم نگاه واقعبینانه به جریان رقیب است.»
وی ادامه داد:«متاسفانه آنها طی چندین دهه اخیر نگاه منفی عجیبی و غیر واقعی نسبت به اصلاحطلبان داشته اند و سال 88 هم این نگاه به اوج خود رسید و به نوعی موجب شد که تا امروز ادامه پیدا کند و سدی در برابر آغاز گفتوگو میان این دو جناح سیاسی شد. علاوه بر این مشکل دیگری که اصولگرایان دارند و اصلاحطلبان به ان دچار نیستند این است که اصولگرایان طی سالهای اخیر به صورت پیوسته و مداوم از تمامی نهادها(انتصابی یا انتخابی) حمایت کرده اند اما اصلاحطلبان برخلاف آنها هرگاه مشکلی را مشاهده کردند بدون در نظر گرفتن نهاد مربوطه انتقادات خود را مطرح کردهاند یا حتی بعضا خیلی صریح و تند نظرات خود را نسبت به نهادها عنوان میکنند.»
او تصریح کرد:«لذا بدون شک این انتقاد جدی به اصولگرایان وارد است و آنها باید این را قبول کنند که هیچ رسالتی بردوش آنها نیست که از همه نهادها حمایت کنند. آنها باید متوجه شوند که اگر قرار است در جامعه حضور داشته باشند و پایگاه اجتماعی خود را تقویت کند، مانند اصلاحطلبان هر زمان که اقدام اشتباهی از سوی برخی نهادها انجام شد، به آن واکنش نشان دهند و آنرا مورد نقد قرار دهند.»
این تحلیل گر مسائل سیاسی اظهار کرد:«البته گویا برخی از اصولگرایان طی ماههای اخیر به این مسئله پی برده اند و در صدد جبران گذشته است و بعضا میبینیم که انتقادهایی را نسبت به قوه قضائیه مطرح میکنند. این نشان میدهد که آنها متوجه شدهاند که شرایط کشور صرفا به واسطه عملکرد دولت یازدهم و دوازدهم ایجاد نشده و نارضایتیها به نهادهای دیگر هم مرتبط است.»
وی تاکید کرد:«ولی نباید این را به معنی نزدیک شدن اصولگرایان به اصلاحطلبان دانست. این اتفاق صرفا به اینمعنی است که اصولگرایان در حال ایجاد تغییراتی در رویکرد و تفکرات خود هستند و به این نتیجه رسیده اند که مشکلات و مطالبات مردمی فراتر از نهادهای انتخابی است و بعضا مشکلاتی وجود دارد که از نهادهای انتصابی بیرون میآیند. در همین راستا بعضا رویکردشان نزدیک به اصلاحطلبان میشود.»
همچنین دورانی افزود:« واقعیت این است که نباید این اتفاق را به تمام جریان اصولگرایی نسبت داد. انچه که ما شاهدش هستیم صرفا از سوی برخی چهرها مطرح میشود و هنوز در این جریان سیاسی همهگیر نشده. یعنی صرفا برخی افراد در این جریان حضور دارند که به این سطح از آگاهی رسیدهاند که برای حل مشکلات کشور نیازمند این هستیم که فراتر از رقابیتهای جریانی و گروهی نگاه کنند »