عضو هیئت علمی دانشگاه قم معتقد است که ما باید فعالیت زیادی بکنیم تا بتوانیم به کل دنیا بقبولانیم که همه نه تنها برای جهان آخرت که دست کم برای زندگی صلحآمیز و زیست پاک در این دنیا نیازمند علمی هستیم که معلم آن، عالمی با علم الهی که بری از آزمون و خطاست می باشد.
ایکنا نوشت: محمدرضا فخرروحانی، عضو هیئت علمی دانشگاه قم در پاسخ به این پرسش که انسان مدرن چه نیازی به مهدویت دارد؟ گفت: بحث مهدویت قبل از آنکه بحثی اسلامی باشد، بحثی بینالادیانی و انسانی است. به این معنا که مهدویت نه تنها در سایر ادیان، بلکه در بسیاری از جوامع بشری که متدین به ادیان ابراهیمی نیستند هم وجود دارد. اعتقاد به منجی در طول تاریخ همواره در جوامع بشری وجود داشته است. بنابراین در خصوص بحث حضرت حجت(ع) ما به بحث مشترک انسانی میرسیم که هر انسان عاقلی به آن اعتقاد دارد. با عقل عرفی میتوان به این نتیجه رسید که وقتی با وجود بینظمیهای بسیاری که در عالم بشریت وجود دارد و تلاش مصلحان نیز نتوانسته است جهان را به سمت عدالت ببرد، شخصیتی باید وجود داشته باشد که بتواند عدالت جهانی را محقق کند.
وی افزود: مسیحیان، یهودیان و هر یک از ادیان اعتقاد خاص خود را در خصوص منجی و آخر الزمان دارند، اما اینکه همه ادیان اعتقاد به یک منجی در آخرالزمان برای اصلاح امور دارند، امری ثابت است که در بسیاری از کتب به این مسئله تصریح شده است. اما باید پرسید ما چه کارهایی در این زمینه کرده و چه کارهایی باید انجام دهیم.
فخرروحانی تصریح کرد: اگر ما بخواهیم هر فرهنگ، مکتب و اندیشهای را معرفی کنیم، این کار باید با معرفی عناصر اصلی خاستگاه آن مکتب فکری صورت گیرد، بنابراین اگر ما بخواهیم حضرت حجت(ع) و زمینههای جهانی حرکت ایشان را برای بشر امروزی معرفی کنیم، بهترین راه معرفی این پدیده حتمی الوقوع بر اساس بیان قرآن و کلام اهل بیت(ع) خواهد بود. به غیر از این، ادعیهای که از خود حضرت حجت(ع) به ما رسیده است، که بخصوص که در آستانه ماه مبارک رمضان هستیم، میتوانیم به دعاهای صادر شده از سوی حضرت حجت سلام الله علیه استناد کنیم. ما میبینیم که حضرت امام زمان(ع) به حرکت خود به صورت جهانی نگاه میکنند، به عبارت دیگر حرکت ایشان تنها محدود به دین و منطقه خاصی نیست و غیر از مفهوم جهانیسازی و جهانیشدگی که امروزه به عنوان یک خاستگاه فرهنگ سیاسی مطرح است، در گذشته بسیار دور تاریخ بحث تفکر و حکومت جهانی و جهانیسازی در اندیشه اسلامی وجود داشته است.
وی ادامه داد: باید توجه داشت محل تمایز اندیشه جهانی اسلامی و صورت متداول و امروزین آن است که امروز جهانیسازی و جهانیشدگی در نقطه مقابل اندیشه توحیدی است و عنصر الهی به هیچ وجه در آن وجود ندارد. این اندیشه بسیار انسانگرایانه و صرفا در راستای منافع بشری است، اما آن جهانیسازی و حکومت جهانی از چشمانداز حضرت حجت(ع)، از دیدگاه خاص توحیدی است؛ بنابراین وقتی حضرت حجت(ع) ظهور میکنند، ارزشهای توحیدی که فطرت بشرخواهان آنهاست، مطرح خواهد شد.
عضو هیئت علمی دانشگاه قم افزود: آنچه ما باید انجام دهیم آن است که بیابیم در آموزههای دینی چه مطالبی فراخور ذهن مخاطبان جهانی میباشد که اگر ساده است، به شکل ساده ترجمه شوند و اگر ساده نیستند باید به گونهای ترجمه شوند که حتیالامکان برای مردم در هر جایی که هستند قابل فهم باشند. باید این را یادآور شد که یکی از موانع مطرح کردن و نشر مفاهیم دینی در دنیای کنونی این است که خیلی از مترجمین ممکن است تصور کنند که مخاطبین آنها اعتقادات خودشان را دارند و تنها زبان عربی و فارسی را نمیدانند. این تفکر اشتباه است و وقتی شما مطلبی را برای دیگران ترجمه میکنید، باید مطلب را چنان ساده کنید که قابل فهم برای آنها باشد در غیر این صورت ترجمه یک متن اعتقادی از یک زبان به زبان دیگر، ممکن است ارزش علمی داشته باشد، اما لزوما کاربردی برای مخاطبین جهانی آن نخواهد داشت.
فخرروحانی با بیان اینکه در این صورت وقتی این کار را انجام میشود، باید بدانیم که ما مروجین حکومت جهانی حضرت حجت(ع) هستیم، گفت: هدف حرکت ایشان مانند حرکت زمان رسول الله(ص) به سوی نجات بشریت است و ما باید جنبه جهانی این حرکت را در ادعیه، زیارتنامهها و متونی که در این زمینه وجود دارد، توجه داشته و بعد آن را به جهانیان معرفی کنیم.
وی در پاسخ به این پرسش که با توجه به اینکه جهان مدرن دستاوردهایی دارد و توانسته است رفاه زیادی ایجاد کند، آیا قرار دادن مهدویت در مقابل مدرنیته درست است؟ گفت: اگر انسان مدرن به این مسئله رسیده است که امروز میتواند کارهایی برای بشریت انجام دهد، در بهترین حالت کاری که انسان مدرن برای بشریت انجام میدهد برای عده خاصی و البته منفعتطلبانه است. اگر انسان مدرن میگوید محیط زیست مهم است شاید مرادشان قارههایی باشد که کشورهای پیشرفته در آنجا هستند و اگر تبدیل این قاره به قارهای تمیز و بهتر به قیمت از بین رفتن قارههایی چون آسیا و آفریقا باشد، شاید چندان برایشان اهمیتی نداشته باشد.
وی ادامه داد: بنابراین انسان مدرن آنچنان که ادعا میکند، انسانمدار نیست و عملکرد برخی از مدعیان این را نشان میدهد. از سوی دیگر اگر نوع انسان مدرن انسانی علممحور است، علمی که او به دست میآورد عموما با آزمون و خطا به دست آمده است و اگر آزمایشی یک یا دو هزار بار انجام شود و درست باشد آن را میپذیرد، اما اگر شخصی که در رأس حکومت است معصوم باشد، هیچوقت آزمون و خطایی مطرح نخواهد بود؛ زیرا او دانشی خداداد دارد که هم راه را میانبر میکند و هم اینکه ما چیزی از امام معصوم دریافت میکنیم که به خیر همه بشریت است. ما باید فعالیت زیادی بکنیم تا بتوانیم به کل دنیا بقبولانیم که همه نه تنها برای جهان آخرت که دست کم برای زندگی صلحآمیز و زیست پاک در این دنیا نیازمند علمی هستیم که معلم آن، عالمی با علم الهی که بری از آزمون و خطاست.
وی تصریح کرد: از اینرو بشر مدرن علیرغم همه پیشرفتهای خود، در بسیاری از زمینههای علمی همچنان دچار نقص و کاستی است. اگر شما از هر دانشمندی در هر رشتهای بپرسید که آیا همه علمی که در آن تخصص دارد را میداند، یقینا جواب خواهد داد که ما تنها در حد تجربیاتی که انجام داده میدانیم و دانش داریم و فردا ممکن است تئوری، نظریه و یا فرضیهای مطرح شود که قبلا به ذهن ما خطور نکرده است. حتی اگر دست کم جنبه علمی را در نظر بگیریم باز هم برای رسیدن به علم حقیقی باید به علم الهی برسیم که خداوند آن را به حضرت حجت(ع) داده است. البته شان ایشان بسیار بالاتر از آن است که ما تنها ایشان را عالم بدانیم، اصل این است که ایشان جهان را پر از عدل کرده و انسان را به فلاح میرسانند و این نکته در متونی که به ما رسیده است، تصریح شده است.
عضو هیئت علمی دانشگاه قم افزود: یکی دیگر از موانع معرفی حضرت این است که به ظرایف موجود در این زمینه توجه نمیشود، متنی که باید ترجمه بشود را باید ابتدا سادهسازی کرده و همراه با توضیحات ارائه و ترجمه کرد؛ برای مثال ما اعتقاد به عصمت داریم و اینکه معصوم مصون از خطا و اشتباه است. همه ما نیازمند چنین شخصیت معصومی هستیم و این نکته باید در دنیا جا بیافتد. ما وقتی در فضای جهانی سخن میگوییم خیلی از مخاطبان ما مسلمان نیستند و ما باید همه افراد، فارغ از اینکه چه دینی دارند، را به سوی منجی همه انسانها دعوت کنیم.