کمپین های ایرانی در فقدان عنصر رهبری، سازماندهی و ارتباط با نهادهای دولتی و تصمیم گیر حتی در صورت نیل به برخی دستاوردها، در ایجاد تغییرات اجتماعی پایدار پیشاپیش محکوم به شکست هستند
هادی سلیمانی قره گل* در سال های اخیر به خصوص با شکل گیری رسانه های اجتماعی، مقوله جدیدی در قالب راه اندازی کمپین به عنوان ابزاری برای دستیابی به اهداف اجتماعی و سیاسی وارد فضای اجتماعی کشور شده است. در ادبیات عمومیِ راه اندازی کمپین، چهار نوع مختلف برای کمپین در نظر گرفته می شود؛ کمپین سیاسی، کمپین تبلیغاتی، کمپین نظامی و کمپین مدنی.
با توجه به مصادیق انضمامی موجود در فضای سیاسی و اجتماعی کشور، آنچه موضوع این نوشتار است کمپین مدنی است؛ کمپین مدنی درصدد است از طریق بسیج مشارکت عمومی و بهره مندی از ابزارهای دموکراتیکی چون لابیگری، بروز تغییرات اجتماعی را تحریک کند.
در اشکال نوعیِ (Typical) کمپین های مدنی، این شکل از حرکت ها توسط گروههای خاص یا توسط سازمان های غیردولتی حرفه ای دنبال می شوند و فراتر از اهداف انسان دوستانه در بسیاری از موارد به دنبال تغییرات جدی در مناسبات جامعه به خصوص در ارتباط با دولتها هستند. کمپین های دارای اشکال مختفی از قبیل «تقاضانامه» (Petition) یا اقدام سیاسی و اجتماعی مستقیم است.
در ایران مدرن به تعبیری نخستین و در واقع موفق ترین کمپین مدنی، تحریم استعمال توتون و تنباکو در دوره ناصری است. این رخداد یکی از لحظات شکل گیری آگاهی جمعی پراکتیکال در همان عصر است که پیامدهای جدی را در صورتبندی اجتماعی ایران بر جای گذاشته است.
راه اندازی کمپین در ایران از حیث فراگیری و بسامد پدیده ای جدید محسوب می شود و افکار عمومی و کنشگران اجتماعی تجربه زیادی در مشارکت و همراهی با آن ندارند.
بر اساس جستجو در شبکه های اجتماعی با کلید واژه کمپین، با عناوین مختلفی روبرو می شویم؛ کمپین حفاظت از محیط زیست، کمپین اطلاع رسانی سرطان سینه، کمپین فرهنگیان کشور، کمپین حمایت از شاغلین تلگرامی، کمپین دعا برای فرج امام زمان، کمپین خرید خودرو صفر ممنوع، کمپین مرگ بر آمریکا، کمپین پیگیری مطالبات دانشجویان و فارغ التحصیلان دکتری، کمپین مطالبات مردم، کمپین دعا برای استاد شجریان و ... . عمده این کمپین ها که برخی هم توسط سلبریتی ها راه اندازی می شوند، حالتی صرفا مجازی داشته، صرفا بر اساس امکانات شبکه های اجتماعی محقق شده، فاقد کمترین نشانه از نهادمندی هستند و همانگونه که مشاهده می شود اهداف مختلفی را دنبال می کنند.
تنها نمونه کمپینهای هدفمند، و رو به گسترش، مواردی هستند که ماهیت سیاسی- اجتماعی داشته و توسط مجموعه هایی بیرون از ایران هدایت می شوند. در وضعیت انهدام عرصه عمومی، برخلاف نمونه های تیپیکال، ویژگی کمپین های ایرانی- به غیر از موارد محدود سیاسی- غیرنهادمندی، فقدان نمایندگی و راه اندازی توسط جریان های بدون سر و رهبر است. در فقدان نمایندگیِ کمپین، و ساز و کار هدایت و راهبری، مذاکره و پیگری اهداف، در نگاهی خوشبینانه دستاوردهای کمپین متاثر از شانس و تصادف و فاکتورهای بیرون از خود خواهد بود و در نگاهی بدبینانه از طریق تشدید فضای توده ای، ابزاری برای سودجویی و بهره گیری مخالفان سیاسی خواهد شد.
با توجه به سرعت بالای شکل گیری کمپین های غیرسازمان یافته ناظر به مسائل اجتماعی و اقتصادی، در حال حاضر ما با نوعی جامعه کمپین زده روبرو هستیم که در آن ابزار کمپین نه عنصری برای دستیابی به هدف که سمپتومی از اعتراض فراگیر و غیرسازمان یافته تلقی می شود. در این کمپین ها پیام ناکارآمدی دولت در ایفای مسئولیت های خود مخابره شده و خطوط ترسیم کننده دولت ضعیف و جامعه قوی پر رنگ تر می شود. کمپین های ناظر به اعتراض به عملکرد دولت در حوزه اجتماعی و اقتصادی، با توجه به پیش فرض گرفتن قدرت جامعه و نیروهای اجتماعی، در شکل دادن به تصویری خیالین از جامعه ای منسجم و یکپارچه سهیم می شوند و همزمان از طریق نشانه گرفتن عملکرد دولت، تصویر ذهنی از دولت مقتدر و مشروع را کم رنگ می کنند.
ذیل فاکتور کمپین، در وضعیت کنونی نه خود جامعه، که تصویر خیالین جامعه در حال قدرتمند شدن است و به همان میزان هم خود دولت و هم تصویر ذهنی دولت در حال ضعیف تر شدن می باشد. ولی این تمام داستان نیست؛ علی رغم اینکه فعالیت و کنشگری حول کمپین ها خود می تواند سطحی از همراهی و همبستگی را ولو در سطح مجازی ایجاد کند ولی هم در کامیابی و هم در ناکامی خود نیز تبعات و پیامدهای سنگینی خواهد داشت.
شکست کمپین های ایرانی تصویر برساخته از جامعه نظام مند و یکپارچه را مخدوش می کند و پیروزی آنها موجب تضعیف تصویر دولت، بدون ایجاد ظرفیت های مدنی جایگزین در جامعه می شود. فراتر از این، کمپین های ایرانی در فقدان عنصر رهبری، سازماندهی و ارتباط با نهادهای دولتی و تصمیم گیر حتی در صورت نیل به برخی دستاوردها، در ایجاد تغییرات اجتماعی پایدار پیشاپیش محکوم به شکست هستند و شکست های اینچنینی در برابر دستاوردهای کمپین های سیاسی موجب گرایش اهداف اجتماعی به سوی اهداف سیاسی خواهد شد.
*دانشجوی دکتری جامعه شناسی دانشگاه خوارزمی