وی در عین حال به تبع شمس پهلوی به دین مسیح پیوست و کاتولیک شد. محمدرضا شاه افشای این را که خواهرش مسیحی است برای سلطنت مضر می دید.
عزت الله مین باشیان که بیشتر به نام مهرداد پهلبد و عنوان داماد رضاشاه شناخته می شود، در صد و یک سالگی در کالیفرنیا درگذشت، با مرگ وی بخش عمده ای از خاطرات و گوشه های همچنان در پرده مانده دربار آخرین پادشاهی ایران، به گور رفت.
بی بی سی نوشت: عزت الله مین باشیان نام و فامیل خود را در سال ۱۳۲۵ همزمان با ازدواج با شمس (خدیجه) پهلوی، دومین دختر رضاشاه، تغییر داد و مهرداد پهلبد شد. در این زمان تاریخ تولد وی نیز در مدارک سه سال بزرگتر ذکر شد، تا پنهان ماند که وی از همسرش جوانتر بوده است. وی در عین حال به تبع شمس پهلوی به دین مسیح پیوست و کاتولیک شد. محمدرضا شاه افشای این را که خواهرش مسیحی است برای سلطنت مضر می دید. حتی در سال ۱۳۵۳ که شمس و پهلبد در واتیکان، به دیدار پاپ رفتند، به دستور او، چاپ خبر و عکس آن ها در روزنامه ها ممنوع شد.
پهلبد را باید یکی از پرثباتترین وزرا، در دوره سلطنت خاندان پهلوی دانست. در روزگاری که به چشم برهم زدنی، زمام وزارتخانهها با کوچکترین تلاطمات سیاسی و البته تغییرات کابینهها از دست وزرا خارج میشد، پهلبد از همه این قواعد و تحولات مستثنی بود.
او از حمایتی برخوردار بود که مصونیتی آهنین برای او ایجاد میکرد و هیچ نخستوزیری را به صرافت برکناری او نمیانداخت. مهرداد پهلبد داماد بزرگ خانواده پهلوی و به عبارتی همسر خواهر بزرگ محمدرضاشاه، یعنی شمس پهلوی بود و این را بهطور قطع باید یکی از دلایل عمده وزارت طولانیمدت او بر وزارتخانه فرهنگ و هنر کشور دانست.
دوران وزارت طولانی پهلبد همزمان با آغاز ورود هنر مدرن به ایران است. آغاز هنر نوگرا و ظهور اسامی بزرگی مانند محسن وزیری مقدم، هانیبال الخاص و حسین کاظمی را باید از دلایل رونق هنر در دهه ۴۰ دانست. در حوزه گرافیک، سینما، ادبیات، عکاسی و سایر هنرها افرادی در حال ظهور بودند که به مرور به نامهای بزرگی در فرهنگ این کشور تبدیل شدند. وزارت فرهنگو هنر اما با ظهور این پدیدههای مدرن و مواجهه با هنر معاصر همواره دوپهلو برخورد میکرد.
گاهی در مواجهه با مثلا فیلمساز جوان از فرنگ برگشتهای مانند کامران شیردل مساعدت و در حوزه امکانات فنی همکاری میکرد اما پس از پخش فیلم «اون شب که بارون اومد» و بردن جایزه جشنواره جهانی تهران آن را به محاق توقیف میبرد یا در برخورد وحشیانه ساواک با نویسنده نمایشنامه «گاو» کوچکترین اعتراضی نمیکرد یا حتی در برابر بازداشت خواننده، آهنگساز و ترانهسرایی که آلبوم موسیقیشان به مذاق دستگاه سلطنت خوش نیامده بود کوچکترین عکسالعملی نشان نمیداد.
رویه حمایت و بیاعتنایی به هنرمندان در دوره وزارت پهلبد با توجه به میزان حساسیت ساواک به یک هنرمند و همچنین میزان نزدیکی و وفاداریاش به سیاستهای حاکم شکل میگرفت. در نتیجه و به تبع این بیتفاوتی به سایر صداها، هنر مدرن و پیشروی دهه ۴۰ و اوایل دهه ۵۰ به هنری انقلابی تبدیل شد که صدای اعتراضش به آرامی با فیلمهایی مانند «قیصر» که در دوره صدارت پهلبد بر وزارت فرهنگ ساخته شد، شنیده میشد. صدایی که به گوشهایی بسیار هوشیارتر از پهلبد برای شنیدن آن نیاز بود.
ميشه برا خيل عظيم مناصب دولتي استفاده كرد