احسان علیخانی، چون تهیهکننده است به خود اجازه میداد با همه بد برخورد کند، هر کاری دلش میخواهد انجام دهد و حتی به اجراها رای هم بدهد. درصورتی که کار اجرا با تهیه کنندگی کاملا متفاوت است و نباید این دو را با هم ادغام کرد.
سیدرضا اورنگ، منتقد سینما و تلویزیون، نوشت: اگر تمام حواشی که علیه این برنامه ایجاد شده را کنار بگذاریم، میبینیم با تمام شلوغ کاریها و دکور سنگین و پرهزینهای که داشته حرفهای درنیامده است.
به گزارش برنا، وی در مورد داورهای این دوره از برنامه بیان داشت: داوران یک مسابقه باید افراد متخصصی و هنرمندی باشند که مخاطب آنها را باور کند. در بخشهایی از برنامه، ما که افراد عام هستیم و از بیرون نگاه میکنیم متوجه میشدیم برخی اجراها از لحاظ ساختار نمایشی مشکل داشت، اما رویا نونهالی و امین حیایی که کار نمایش کردند متوجه آن نمیشدند. برای مثال وقتی فردی به دروغ خودش را به معلولیت زد و اشک همه را درآورد این دو داور متوجه نشدند و حتی دلشان هم سوخت. اینها نشان میدهد داوری در این برنامه از روی احساسات است و نگاه حرفهای و تخصصی وجود ندارد.
اورنگ در مورد نفر اول این مسابقه گفت: فاطمه عبادی وقتی اولین بار اجرا کرد همین داوران گفتند کار خاصی نکردی و با کمک به مرحله بعد آمد، اما همین فرد در آخر نفر اول شد و کسی که کار تئاتر انجام داده بود و برعکس تمام افراد آنجا حرکات نمایشی را درست اجرا میکرد رای منفی گرفت و بالا نیامد.
این روزنامهنگار و منتقد ادامه داد: همه میدانند در مملکت ما پشت صحنه اتفاقاتی میافتد و همه چیز از پیش تعیین شده است. در واقع آراء را به سمتی میبرند و مهندسی میکنند که مردم فکر کنند شرکت کننده خودش بالا آمده است. برای مثال پارسا خائف باتوجه به سن کم و پخته نبودن صدایش به بدترین شکل آهنگهای محلی ترکی را میخواند درحالی که آهنگهای فارسی را بهتر اجرا میکرد. این موضوع را حتی مخاطب عام هم تشخیص میداد و میفهمید، اما آریا عظیمینژاد به عنوان متخصص در این کار، دقیقا برعکس نظر میداد و معتقد بود پارسا آهنگهای ترکی را خوب میخواند. به نظر من گروههایی بودند که کارشان خیلی بهتر، حرفه ایتر و جدیدتر بود، اما مهندسی که صورت گرفته بود مسیر را به این سمت بُرد.
وی با اشاره به اجرای احسان علیخانی بیان داشت: من بارها گفتم ما مجری خوب در ایران نداریم فقط چند مجری قبل از انقلاب داشتیم که بلد بودند حرف بزنند و صحنه را به دست بگیرند. احسان علیخانی، چون تهیهکننده است به خود اجازه میداد با همه بد برخورد کند، هر کاری دلش میخواهد انجام دهد و حتی به اجراها رای هم بدهد. درصورتی که کار اجرا با تهیه کنندگی کاملا متفاوت است و نباید این دو را با هم ادغام کرد. مجری باید تمام حواسش به برنامه باشد تا توجه مخاطب را جلب کند اگر از دید تهیه کننده نگاه کند میشود همین که در برنامه «عصر جدید» دیدیم.
سیدرضا اورنگ در انتقاد به سخنان یک نماینده مجلس مبنی بر اینکه «عصر جدید» نخبه پروری کرده است، گفت: کسی که ۴۰ سال شعبده بازی کرده دیگر این کار در او استعداد نیست یا کسی که سالها دوچرخه سواری کرده استعداد محسوب نمیشود. ساختار این برنامه از ریشه مشکل دارد و علتش هم این است که حرفه ایها و مبتدیها را با هم مقایسه میکند. باید یک مسابقهای ساخته شود تا افراد حرفهای با هم رقابت کنند در کنار آن مسابقهای هم باشد که افراد مبتدی و آموزش ندیده خود را نشان دهند تا استعدادشان کشف شود. برای مثال نمیتوان یک نوجوانی که از ایل بختیار آمده و خام آواز خوانی میکند با کسی که ۳۰ میخواند مقایسه شود. این برنامه به معنی واقعی کلمه استعدادیابی نکرده است و باید این موضوع مهم را در فصلهای بعدی برطرف کند.