اظهارات تازه فاطمه رجبی درباره سران اصلاحات

"فاطمه رجبی" با تاکید بر اینکه فتنه ای که اینها دنبال می کنند فتنه خواص آگاه است که در پی به دست گرفتن قدرت از دست رفته هستند، تصریح کرد: گروهک های داخلی هم بودند که سعی در براندازی داشتند و عین فتنه هایی که الان انجام می شود و کارهایی که در ستاد موسوی و بنیاد باران صورت می گیرد و اعلامیه هایی که موسوی و کروبی و خاتمی می دهند، هیچ فرقی با اقدامات گروهک های وابسته اول انقلاب ندارند. 

"فاطمه رجبی" کارشناس مسائل سیاسی اظهار داشت: نظریه غالب در بین برخی ها این است که زمینه های انقلاب اسلامی در انقلاب مشروطه و ملی شدن صنعت نفت است، ولی با توجه به ویژگی های انقلاب اسلامی فکر نمی کنم زمینه انقلاب را بتوانیم در این دو جریان پیدا کنیم ولی می توان استفاده از تجربیات این دو جریان را در رهبری امام دید.

وی افزود: معیارها و ملاک های انقلاب مشروطه و نهضت ملی شدن صنعت نفت محدود ولی در انقلاب اسلامی گسترده بود؛ مشروطه ضد استبداد بود، ولی ضد استعمار نبود؛ بلکه به دلیل انحراف مبنایی که داشت وارداتی و وابسته بود؛ نهضت ملی نفت هم تقریبا ضد استعمار بود، ولی ضد استبداد به آن معنا که نظام شاهنشاهی را هدف قرار دهد، نبود. 

وی تصریح کرد: مشروطه، مکتب و ایدئولوژی بیگانه داشت ولی انقلاب اسلامی بر مبنای اسلام خواهی و اصل ولایت فقیه بود یعنی ضد استبداد و استعمار بود.

رجبی خاطر نشان کرد: زمینه انقلاب اسلامی را به صورت کلی می توان در آغاز مبارزات حضرت امام دید و زمان لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی که امام بدون اینکه مبسوط الید باشند ولایت فقیه را عملاً اجرا می کند و مرحله بعدی در سال 42 است که اصلاحات شاهانه اتفاق می افتد و مرجعیت و روحانیت جلودار می شوند و با آنچه خلاف شرع می دانستند، مبارزه می کنند و در هر مورد ضدیت با استبداد و استعمار از ویژگی های منحصر به فرد مبارزات بوده است.

وی اظهار داشت: در سال 43 هم باز امام پیشگام و شاید تنها فرد مبارز در زمینه کاپیتولاسیون بودند. در این زمینه اگر چه ظاهر مسئله سیاسی ولی تمام راهکارها و سخنان امام اسلامی است و براساس آموزه های قرآن مطرح می شود.امام در این جریان با اینکه ولی فقیه مبسوط الید نبودند می فرمایند وکلایی که این لایحه را تصویب کردند اگر وکیل مردم بودند دیگر نیستند، من آنها را عزل کردم. 

مریم رجبی ادامه داد: زمینه های انقلاب اسلامی را می توان مراحل سه گانه اتفاقات سالهای 41 ،42 و 43 بدانیم که به طور ویژه رهبری امام به عنوان مرجع تقلید و همکاری و همسویی دیگر مراجع و بعد آن هم خط گرفتن مردم از آنهاست.

رجبی افزود: گروه هایی مانند نهضت آزادی یا ملیون گاهی اوقات همراهی کردند و اطلاعیه دادند، ولی مردم در کل از امام و روحانیت خط می گرفتند و اسلام خواهی را مسئله ضد استعماری و استبدادی می دانستند که در آن زمان آمریکا استعمار اصلی و امام و مردم هم علیه دستگاه سلطنت قیام کردند و در نهایت در سال 57 تبدیل به یک مبارزه علیه سلطنت پهلوی و جایگزینی حکومت اسلامی می شود. 

وی خاطر نشان کرد: اگر مراحل سه گانه ای که انقلاب از آن نشأت گرفته است را بررسی کنیم، می بینیم که امام به عنوان رهبر انقلاب نقش ویژه ای در برابر خواص برعهده داشته اند؛ خواص بی بصیرت، ساکت و بی تفاوت و آنهایی که به دلیل روشن نبودن نتیجه انقلاب سکوت می کردند تا جایی که امام می فرماید"ای علمای قم ای علمای نجف ای علمای بلاد اسلامی بیدار شوید.به داد اسلام برسید. اسلام از دست رفت" یعنی خواص را در سطح علما می بینند که هشدار می دهند و سکوت آنها را به هر دلیلی مورد سرزنش قرار می دهند و امام با این حرکت همه را به صحنه می کشند و تقریباً اکثر علمای سطح کشور و حتی علمای عراق هم سویی داشتند.

کارشناس مسائل سیاسی تصریح کرد: نقش ویژه ای که براندازان برای نخبگان قائل می شوند و نخبگان را منحصر در برخی دانشگاهیان می دانند، امام در سال های 56 و 57 تا پایان عمر شریف چنین نقشی را برای آنها قائل نبودند و به کرات روشنفکرانی که از مسائل جامعه خبر ندارند و با مردم بیگانه هستند و در یک اتاق دربسته پاهای خود را روی هم انداخته و سیگار می کشند و می خواستند برای مردم تصمیم بگیرند را مورد سرزنش قرار می دادند.

رجبی تأکید کرد: اما خواص از نظر امام کسانی هستند که دنبال حاکمیت اسلام هستند امام از سویی هشدار می دهند و نصیحت می کنند و با ذکر مصادیق انحراف سعی می کنند که منحرفین به خود بیایند و از خط انقلاب جداشوند و موضع گیری های آشکار می کنند یعنی امام پرده نفاق را کنار زده و چشم فتنه هایی که امکان دارد طرح ریزی شده باشد کور می کنند.

وی افزود: به خاطر همین، عملکرد امام برخی خواص به خود می آیند و آنهایی که سکوت می کردند همراه می شوند و بعضی که مقاومت می کنند توسط شخص امام از صحنه خارج می شوند یعنی هدایت امام اینگونه نبوده که فقط مسامحه کنند و فرصت بدهند بلکه بعد از فرصت دادن نصیحت و تذکر با افراد تسویه می کردند و تحمل و بردباری امام در برابر خواص حدی داشت.

کارشناس مسائل سیاسی، مهمترین موضع گیری امام در برابر این نوع خواص را عزل منتظری دانست و تصریح کرد: اگر چه امام خود فرموده بودند منتظری پاره تن و حاصل عمر من است اما صحبتهای امام از سال 63 به بعد، حاکی از نصایح به منتظری بود و مکرر به او هشدار می داد که بعد از دستگیری مهدی هاشمی موضع امام هم صریح تر شد و بعد هم دیگر چاره ای نمی بینند چون فتنه ای در حواشی آقای منتظری در حال وقوع بود و ایشان را از قائم مقامی رهبری عزل می کنند.

رجبی خاطر نشان کرد: روش امام در برخورد با خواص بهترین راه برای هدایت آنها و کور کردن فتنه هایی است که اگرچه از بیرون کشور وارد ولی از طریق خواص در داخل تهدید آفرین می شود.

وی افزود: امام خواص را بزرگان دینی می دانستند که توده ی مردم از آنان تبعیت دارند و هنوز تا این زمان روشنفکران بین مردم جایگاهی ندارند تنها می توانند گروهی خاصی از دانشجویان را به خط کنند و نمی توانند در توده های مردم با همه گستردگی رسانه ها، امکانات و تریبونها تاثیری بگذارند و مردم متاثر از روشنفکران نیستند.

کارشناس مسائل سیاسی تاکید کرد: خواص اول انقلاب باخواص حال حاضر خیلی تفاوت دارد، خواص آن زمان خصوصا در قشر روحانیت این کینه و عداوتی که الان در برخی از این دسته می بینید، نداشتند نمونه آن شریعتمداری است که مرجع تقلید بود مواضع او در طول دهه 40 همسو و همراه امام و در سال 56 و 57 متفاوت از امام شد که متاثر از ارتباطات با نضهت آزادی بود ولی او قصد ضربه زدن به انقلاب را نداشت و با همه نفوذی که داشت در تلویزیون توبه نامه خواند و می شود او را خواص بی بصیرت خواند، اما خواصی که امروز با آنها روبرو هستیم در دامن انقلاب رشد کرده اند و اکثرا از جایگاه علمی و یا تقوا برخوردار نیستند بلکه با سمت هایی که انقلاب به آنها داد تبدیل به خواص شدند و بر دوش مردم بالا آمدند. اینها خواص بی بصیرت نیستند بلکه کسانی هستند که می دانند چه می کنند.

رجبی تاکید کرد: تلاش فوق العاده ای که مقام معظم رهبری در این چند ماهه داشته اند هر آدم مبتدی را هدایت می کند آنها نیز اگر خواص بی بصیرت بودند هدایت می شدند؛ لذا مشخص است فتنه ای که اینها دنبال می کنند فتنه خواص آگاه است که در پی به دست گرفتن قدرت از دست رفته هستند.

وی ادامه داد: نسلهای جدید و جوان امام را درک نکرده اند و آنقدر مدعیان خط امام، دست به تحریف زده اند که برخی از جوانان نمی دانند برخورد با معضلات جامعه چگونه بوده است.

کارشناس مسائل سیاسی اظهار داشت: در آغاز انقلاب کسانی در مقابل انقلاب ایستادند و سهم خواهی و باج خواهی کردند که مردم با آنها آشنایی داشتند و حتی گروه هایی از مردم حق آنها می دانستند که سهمی داشته باشند؛ مانند گروه های مبارزاتی کمونیست،چریکهای فدایی خلق، حزب توده، و سازمان مجاهدین (منافقین) که برخی از مردم خیلی راحت نمی توانستند بپذیرند که این گروه ها منحرف هستند و به خاطر سهم خواهی از انقلاب است که در حال جنایت هستند، سران این گروهک ها برای برخی افراد سنبل بودند و کسانی بودند که مردم با اینکه با باز کردن درب زندانها آنها را به عنوان قهرمانان ملی از زندان آزاد کرده بودند ولی همگی در برابر انقلاب ایستادند و از انقلاب سهم می خواستند، ولی باید دید چطور با آنها برخورد کردند.

رجبی تصریح کرد: این گروهک ها خود اعلام نمی کردند که سهم می خواهیم، بلکه مانند این فتنه گران سبز ایده هایی را مطرح می کردند که مردم را فریب دهند، ولی امام خیلی شفاف و صریح هدف پنهان و نهایی آنها را روشن می کردند و از سهم خواهی آنها اینطور یاد می کردند که " مردم دیگ آشی را هم می زنند، اینها یک موش داخل آن می کنند و می خواهند شریک باشند" یعنی اقدامات شما با انقلاب مردم همراهی نداشته است؛ یعنی آنها مبارزه کرده بودند حتی اقدامات مسلحانه انجام داده بودند، ولی با آرمان های انقلاب اسلامی به رهبری امام نه تنها همراهی نداشتند بلکه متضاد هم بودند.

وی خاطر نشان کرد: وقتی مسعود رجوی برای کاندیداتوری آمد ،امام فرمودند کسانی که به قانون اساسی رای نداده اند، حق ندارند شرکت کنند که مردم در حمایت از سخنان امام شعار دادند " کسی که رای نداده حق نظر ندارد" ، این نیست که شما چون مبارز بودید، بگویید قانون اساسی را تحریم می کنیم و رای نمی دهیم ولی بعد بخواهید کاندیدا شوید.

کارشناس مسائل سیاسی تاکید کرد: این یعنی همین کار که آقایان موسوی، کروبی و خاتمی کرده اند که نظارت استصوابی شورای نگهبان را رد می کنند و زیر سوال می برند، تخریب می کنند و تهمت می زنند که تقلب کرده اند و بعد می گویند ما می خواهیم رئیس جمهور ملت باشیم و دقیقا کار همان گروه ها را اینها می کنند، و این دقیقا سهم خواهی است، می گویند ما چون مبارز بودیم، نخست وزیر امام بوده ایم،رئیس مجلس بوده ایم، باید سهم داشته باشیم.

رجبی افزود: وقتی مردم با رای خود، فردی را انتخاب نمی کنند، غیر از آن هر چه که باشد سهم خواهی و باج خواهی است و در مقابل اینها ایستادن از طرف مردم و رهبری واجب است و تبعیت از رفتار امام است.

وی ادامه داد: کسانی که در سالهای اول انقلاب ایستادند و سهم خواهی و باج خواهی کرند ،بسیار بالاتر و جلوتر از کسانی هستند که الان باج خواهی می کنند، باج خواهان امروز با پا گذاشتن روی دوش مردم و تحمیل خود به انقلاب مطرح شدند، در صورتی که باج خواهان اوائل انقلاب زحماتی کشیده بودند و مبارزه کرده بودند، اگرچه نادرست بوده است که امام در برابر آنها ایستادند و آنها را از صحنه خارج کردند.

کارشناس مسائل سیاسی اظهار داشت: به محض پیروزی انقلاب و حتی قبل از 22 بهمن و شکل گیری نظام جمهوری اسلامی ایران، سلطنت طلبان در صدد نابودی نظام بودند ، و فعالیتهای آنها از زمانی که شاه برای 3 ماه به عنوان استراحت از ایران فرار کرد، تا کنون ادامه دارد.

رجبی با اشاره به اینکه آمریکایی ها در بدو پیروزی انقلاب بسیار توطئه کردند که انقلاب به پیروزی نرسد، تصریح کرد: وقتی رئیس جمهور کشور در اول انقلاب خائن از آب در آمد و فرار کرد، او هم وعده 3 ماهه داد و آنها به شدت پیگیر براندازی نظام هستند تا به قدرت بازگردند.

وی افزود: براندازی نظام جمهوری اسلامی در مواردی به شکل کودتا دنبال شد که مهمترین آن کودتای نوژه بود که سلطنت طلبان با معدودی از ارتشی های طاغوتی دنبال می کردند که افشا شد. 

او خاطر نشان کرد: گروهک های داخلی هم بودند که سعی در براندازی داشتند و عین فتنه هایی که الان انجام می شود و کارهایی که در ستاد موسوی و بنیاد باران صورت می گیرد و اعلامیه هایی که موسوی و کروبی و خاتمی می دهند، هیچ فرقی با اقدامات گروهک های وابسته اول انقلاب ندارند.

رجبی تصریح کرد: البته براندازی در حدود سال 63 به بعد تغییر شکل داد و شکل نرم پیدا کرد که با حرکات فرهنگی و تبلیغات پیگیری شد.

وی ادامه داد: ظهور اصلاح طلبی با چند برنامه برای فروپاشی نظام های غیر مطلوب از نظر آمریکا است، برنامه این فروپاشی و براندازی نظام از طریق رای است که خاتمی با این هدف آمد و موفق نشد و در انتخابات دهم نیز تمام فشار خود را آوردند که با شکست روبرو شدند و لذا از ابتدای انقلاب تا کنون در هیچ مقطعی از تلاش برای براندازی بی نصیب نبوده ایم، گرچه شکل آن تغییر کرده است.

این کارشناس مسائل سیاسی یادآور شد: فردی که کودتای نوژه را افشا کرد یکی از اعضای ارتش و موثردر کودتا بود که یک لحظه پشیمان می شود و گزارش کودتا را شب آخر می دهد و تمام تلاش خود را می کند که خود را به حضرت آیت الله خامنه ای برساند و به هیچ کس از مسئولین اطمینان نمی کند.

رجبی در پایان خاطر نشان کرد: کودتای مخملی و انقلاب رنگی نوعی از براندازی است که جایگزین کودتای نظامی شده است و حوادث بعد انتخابات دهم ما چیزی کمتر از انقلابات رنگی که در دنیا بوده نداشته است، ولی اگر خواص بی بصیرت بودند مردم با بصیرت بالایی از خود نشان دادند و این جریان به شکست انجامید و ما همیشه آماده مقابله با فتنه های داخلی هستیم.