قبل از اینکه آن روز من لباس سپاه را بپوشم، در توییتر کلی مطرح کرده بودم که ما دفاع میکنیم، اما بلافاصله وقتی کیهان گفت: «ترامپ آنقدر ابله بود که کاری کرد فردی مثل محمود صادقی هم لباس سپاه را پوشید»، گفتم: «بلاهت کیهان از بلاهت ترامپ کمتر نیست». به خاطر اینکه لباس سپاه لباس شرف و افتخار است، لباس عزت و سربلندی این کشور است و بهخاطر حفظ این شرف و سربلندی... ما از دخالت سپاه در سیاست انتقاد میکنیم، از دخالت سپاه در اقتصاد انتقاد میکنیم. اما سپاه وقتی نقش خود را بازی میکند که درواقع نقش نظامی و دفاع از انقلاب و دفاع از کشور است، نهتنها لباس نمادین میپوشم، بلکه من حاضرم جبهه بروم، مسالهای ندارم.
محمود صادقی گفت: من از کلیت عملکرد مجلس با عنایت به گزارشهای مستند دفاع میکنم، هم در حوزه نظارتی و هم در حوزه قانونگذاری. میخواهم بگویم آن سیاهنماییای که شده درواقع تماماً سیاهنمایی نیست. متاسفانه تصویر غیرواقعی از مجلس در اذهان مردم ایجاد کردند. البته من خودم انتقاد دارم.
به گزارش اعتمادآنلاین، محمود صادقی از نمایندگان اصلاحطلب و منتقد وضع موجود در مجلس دهم است. او در مصاحبهای از عقاید سیاسی خود، نگاهش به شورای نگهبان و آیت الله جنتی، اصل ولایت فقیه، میزان درآمد و عملکرد مجلس میگوید. آنچه در ادامه میخوانید خلاصهای از این گفتگو است:
مرجع تقلیدتان چه کسی است؟
آیتالله وحید خراسانی.
آقای دکتر محمود صادقی به ولایت فقیه اعتقاد دارید یا نه؟
عمیقاً.
شورای نگهبان از شما شکایت کرده؟
نه. آنقدر هم مساله باز نشده بود. خودشان باعث شدند مساله در این حد باز شد. آیتالله جنتی که من بسیار برایشان احترام قائل هستم، برخلاف برخی که در انقلاب ریشه ندارند، ایشان در انقلاب ریشه دارند و برای انقلاب هزینه دادند. جزو افرادی است که خودش یک وارستگیهایی از لحاظ زندگیاش دارد. جدای از اینکه با دیدگاهشان موافق نیستم، ولی جایگاه خاص خودش را دارد. آقای جنتی یک سخنرانی کرده بود و گفته بود مجلس خردهخرده جای پولدارها میشود. برخی از نمایندگان مجلس فرق شخص حقیقی و شخص حقوقی را نمیدانند و از این قبیل...
من یک توییت زدم گفتم، البته من در نطقم گفتم ما عصاره فضائل شورای نگهبان هستیم. یعنی اگر شما از نمایندگان مجلس انتقاد میکنید، بخشی از فرایندش خودت هستی. آقای کدخدایی هم در مصاحبهاش حداقل ۲۰ درصدش را پذیرفتند. بالاخره این خروجی یک سیستمی است که بخش مهمی از این سیستم شورای نگهبان است.
بعد من یک توییت کردم گفتم: «حضرت آیتالله جنتی! آیا خبر دارید که فساد به زیرمجموعه شما هم رسوخ کرده؟ اگر تامین بدهید کسانی حاضر هستند بگویند که در جریان رد و تایید صلاحیتها چه پیشنهاداتی به آنها شده است»؟ این توییت من بوده. این توییت منشا یک شکایت از جانب شورای نگهبان شده. همین توییت را ضمیمه شکوائیهشان کرده و شورای نگهبان شکایت کرده، دادستانی برای هیات نظارت فرستاده که من عیناً تصویر آن را در توییتر بازنشر کردم.
قرار است که سرنوشت این شکایت چه شود؟
شکایت شده، در هیات نظارت مطرح شده، هیات نظارت به من گفت: شهود بیاور. شهود بردم. دفتر حقوقی شورای نگهبان گفته که شهود را به آنجا ببرم.
چند نفر به عنوان شاهد بردید؟
البته من نه در دفتر حقوقی در جای دیگر ذیربط شورای نگهبان است- حالا نمیخواهم اسمش را بگویم- رفتم، ادلهام را بیان کردم، بیش از آن چیزی که در هیات نظارت گفتم.
فکر میکنید چه فرجامی داشته باشد؟
واقعاً نمیخواهم مچگیری کنم. میخواهم این فرایند اصلاح شود. مثلاً اگر اشکالی وجود دارد، من نظارت شواری نگهبان را قبول دارم، خیلی از اصلاحطلبان ممکن است از من ناراحت شوند، من حتی نظارت استصوابی را با خوانش خودم قبول دارم. به نظر من باید یک نهادِ ناظرِ مستقل از نهاد مجری وجود داشته باشد، نظارت کند که رأی مردم خوانده شود.
اقای صادقی! نطق بیعمل نمیشود مثل عالم بیعمل...
نه. بخشی از این نطق، مطالبهگری است و بخشی هم به خودش مربوط میشود. باید آن را عمل کند، ولی تذکر، سوال، استیضاح، نطق پیش از دستور، میاندستور، اضطراری، تذکر شفاهی، کتبی همه از جنس سخن است، از جنس نطق است و نباید این را دستکم بگیریم. قانون اساسی برای همین نطق مصونیت گذاشته است. چرا؟ چون فکر میکند نماینده خط قرمزی ممکن است بگوید تحت تعقیب قضایی قرار بگیرد، مصونیت پارلمانی ایجاد کرده برای چی؟ برای آن نطق.
این را برای خودتان جزو وظایفتان تعریف کردهاید که خط قرمزها را عقب ببرید؟
در واقع یکی از کارکردهایی که سعی کردم داشته باشم، شکستن تابو بوده... تابوشکنی... فکر میکردم از قبل تابوهای تصنعی در طول زمان ایجاد شده و مجلس به راحتی میتواند تابوها را بشکند. خوشبختانه من توانستم بعضی از این تابوها را بشکنم.
به طور کلی درآمد آقای محمود صادقی چقدر است؟
من عضو هیات علمی دانشگاه هستم و طبق قانون هر نمایندهای که در جایی استخدام بوده، میتواند مامور باشد که حقوق آنجا را بگیرد. حقوقم را از دانشگاه میگیرم. مبلغی حدود ۹ میلیون تومان که تا ۱۱ میلیون تومان نوسان دارد.
اگر اجازه دهید میخواهم ماجرای ۶۳ حساب قوه قضاییه را بهطور خلاصه با هم مرور کنیم. ماجرای ۶۳ حساب قوه قضاییه با چه بینشی، از چه کانالهای اطلاعاتی و ارتباطی و با چه هدفی به این حسابها ورود کردید؟ میخواستید مچگیری کنید؟
خیلی راحت از زاویه نظارتی مجلسی بگویم. مجلس دو نقش دارد: قانونگذاری و نظارتی. در بخش نظارتی یکی از نظارتهای مهم مجلس نظارت بر خرج و دخل دستگاههاست. نظارتی از زاویه اصل ۵۳، ۵۴ و ۵۵ خزانهداری متمرکز، تفریغ بودجه، دیوان محاسبات.
این بحثی بود که همه دستگاههایی که به نحوی اصل ۵۵ قانون اساسی از بودجه عمومی استفاده میکنند، باید بودجهشان محاسبه شود، تفریغ شود، دیوان محاسبات خرج و دخلش را گزارش کند. یک شب مقابل تلویزیون خودمان نشسته بودیم، اصلا منبع تلویزیون خودمان بود، شبکه ۲ آقای طیبنیا، وزیر اقتصاد وقت، مصاحبه میکند و میگوید این حسابهایی که قوه قضاییه داشته کاملاً جنبههای قانونی و شرعی دربارهاش رعایت شده. من گفتم کدام بخش را میگوید؟! تازه اولینبار بود که میشنیدم. بعد تحقیق کردم گفتند حسابهایی است که مردم وجوهی که دارند تودیع میکنند، اینها را خود قوه قضاییه سپردهگذاری میکند، سودهای حاصل از اینها را استفاده میکند...
از چه کسی سوال پرسیدید؟
وقتی بررسی کردم از بعضی از افراد دیوان محاسبات و افراد عادی بودند یعنی منابع پشتپردهای نبودند. منتها، ولی گاهی اوقات به دلایل پیشینه و نگاهی که دارید، یک پرنده که میپرد، به آن پرنده حساس میشوید در حالی که ۱۰ پرنده هم که از مقابلتان رد شوند آنها را نمیبینید. طوفان هم که بیاید ممکن است متوجه چیزی نشوید... به لحاظ نگاهی که به وظیفه نمایندگی مجلس دارم، وقتی الان اتفاقی که میافتد با گذشته و با زمانی که استاد دانشگاه بودم یا وکیل دادگستری بودم فرق میکند.
چند نفر در مجلس مثل شما فکر میکنند، مثل شما رفتار میکنند و اینقدر برایشان مهم است؟
نمیدانم. آمار نگرفتم. بخشی از نمایندگان که پیشکسوت ما بودند مانند آقای مطهری الگوی خیلی خوبی برایم بودند و همچنان هستند. برخی که کار خوشان را میکنند، ولی شاید بازتاب رسانهای ندارد. ولی تعداد قابلتوجهی هم هستند که به خود من، برخی از دوستان اصولگرا در مجلس، بسیار هم این کار را تحسین میکنند، ولی میگویند که نمیخواهند این هزینهها را بدهند. حتی برخی در حوزهها انتخابیهشان خیلی صادقانه میگویند...
دلیل حمایت شما از سپاه و اینکه لباس سپاه را به تن کردید چیست؟ آیا از ترس بازداشت یا ردصلاحیت در انتخابات بعدی بود؟ حالا این حرفها را میزنم که شورای نگهبان مرا تایید کند، مرا رد نکند...
این اعتقاد قلبی خودم است، ما جزئی از این نظام هستیم، بیرون نظام نیستیم. از پیش از انقلاب، پدر من از سال ۴۱ در مبارزه بوده، خود ما تا حدی از دوره نوجوانی و جوانی بودیم، در دوره جنگ بودیم، هرچه که هست، خوب و بدش، ما جز بانیان این نظام بودیم و الان من شدیداً به این نظام تعلق دارم و همان تصویری که از زمان جنگ و دفاع مقدس از سپاه داشتم، همان تصویر در ذهنم مانده، به این دوستان هم گفتم من افتخار میکردم لباس بسیجی میپوشیدم و جبهه میرفتم، سپاهیها فرمانده ما بودند، در حالیکه ما به آنها از پایین به بالا نگاه میکردیم. الان لباس سپاه را روی سرم و روی چشمهایم میگذارم.
سپاه چه در دوران جنگ، چه بعد از جنگ، چه همین حالا مدافع انقلاب بوده، مدافع تبعات ارضی کشور بوده، بهخصوص زمانی که ترامپِ عهدشکنِ هنجارشکنی که این همه دردسر برای کل دنیا درست کرده، در لیست تروریستی میگذارد، یک اقدام طبیعی است که من از سپاه دفاع کنم. قبل از اینکه آن روز من لباس سپاه را بپوشم، در توییتر کلی مطرح کرده بودم که ما دفاع میکنیم، اما بلافاصله وقتی کیهان گفت: «ترامپ آنقدر ابله بود که کاری کرد فردی مثل محمود صادقی هم لباس سپاه را پوشید»، گفتم: «بلاهت کیهان از بلاهت ترامپ کمتر نیست». به خاطر اینکه لباس سپاه لباس شرف و افتخار است، لباس عزت و سربلندی این کشور است و بهخاطر حفظ این شرف و سربلندی... ما از دخالت سپاه در سیاست انتقاد میکنیم، از دخالت سپاه در اقتصاد انتقاد میکنیم. اما سپاه وقتی نقش خود را بازی میکند که درواقع نقش نظامی و دفاع از انقلاب و دفاع از کشور است، نهتنها لباس نمادین میپوشم، بلکه من حاضرم جبهه بروم، مسالهای ندارم.
شما وقتی میخواستید کاندیدای انتخابات مجلس باشید و در لیست امید قرار بگیرید چقدر از این وضعیت مجلس آگاهی داشتید؟ چقدر از کیفیت و مختصات ساحت مجلس شورای اسلامی آگاهی داشتید؟
شاید شما تعجب کنید اینکه من فکر میکنم مجلس خیلی ضعیفتر از اینها باشد. یعنی انتظار خودم این بود که شاید سه یا نهایتاً ۶ ماه در این مجلس بیشتر دوام نیاورم.
شما با چه هدفی کاندیدای نمایندگی مجلس شدید؟
هدف که... یک بخشی به خاطر همین بود که صدای مردم باشیم.
صدای مردم یعنی بازتاب صدایشان در رسانه باشید یا صدای مردم در متن/ بطن قدرت باشید؟
یعنی در یکی از ارکان حاکمیت صدای مردم باشیم. یکی از ارکان سهگانه حاکمیت صدای مردم از تریبون باشیم... یک بار از وزیر اقتصاد سوالی پرسیدم، مثلاً در مورد حسابهای قوه قضاییه پرسیدم، گفتم اگر به یک قاضی مال حرام بدهید چطور میتوانید انتظار داشته باشید که قضاوت عادلانهای کند؟ آقای پزشکیان که نایبرئیس بود گفت: از تریبون نظام، نظام را تضعیف نکنید و این حرفها را نزنید. درواقع این تریبون را تریبون نظام میدانست. در حالیکه این تریبون باید تریبون مردم باشد. یعنی تریبون مجلس باید تریبون مردم باشد، مردم هم جزوی از نظام و رکن نظام هستند. در این هرم حاکمیت قاعده هرم مردم هستند، اما مردم صدایشان شنیده نمیشود، در کف خیابان حرف میزنند، ولی از تریبون رسمی. چون حرفی که در مجلس زده میشود...