فیروز کریمی، فرهاد کاظمی و فراز کمالوند سه مربیای هستند که دستبرقضا هر سه اسمشان با حرف «ف» و فامیلیشان با حرف «کاف» آغاز میشود و در برههای از زمان توسط کمیته اخلاق بنا به دلایلی که هیچوقت به صورت شفاف رسانهای نشد تحت عنوان «مربیان منشوری» از حضور در تیمهای لیگبرتری محروم شدند.
لیگ برتر فوتبال ایران مدتی است از مصاحبههای جنجالی و تکاپوی کنار زمین مربیان افتاده؛ درواقع آن رونق همیشگی دیگر وجود ندارد. یکی از دلایل آن عدم حضور مربیانی است که در یک دهه اخیر به «ف. کافها» معروف شدند.
به گزارش شرق، فیروز کریمی، فرهاد کاظمی و فراز کمالوند سه مربیای هستند که دستبرقضا هر سه اسمشان با حرف «ف» و فامیلیشان با حرف «کاف» آغاز میشود و در برههای از زمان توسط کمیته اخلاق بنا به دلایلی که هیچوقت به صورت شفاف رسانهای نشد تحت عنوان «مربیان منشوری» از حضور در تیمهای لیگبرتری محروم شدند. بعد از محرومیت، اما آنها به لیگ برتر برگشتند و مربیگری کردند و باز هم کنار رفتند. بررسی شرایط این روزهای سه مربی مطرح فوتبال ایران که اتفاقا رزومه قابلقبولی دارند خالی از لطف نیست.
فیروز کریمی؛ از قهرمانی در آسیا تا مدیریت فنی اترک بجنورد
با وجود مقامهای قهرمانی و موفقیت در تیمهای ایرانی و کسب عنوان قهرمانی با پاس در جام باشگاههای آسیا، اما فیروز کریمی را بیشتر با مصاحبههای طنزآمیز و حرکات عجیبوغریبش در کنار زمین به یاد میآورند.
اگر نیمنگاهی به مربیگری فیروز کریمی در تیمهای فوتبال ایران شود، به فهرست بلندبالایی از تیمهای لیگ یک و لیگ برتر بر خواهید خورد. کریمی در سال ۷۰ با قهرمانی پاس تهران در جام باشگاههای آسیا افتخار بزرگی را برای فوتبال ایران به ارمغان آورد و نوید حضور یک مربی جوان و کاربلد به فوتبال داده شد. کریمی همچنین توانسته بود پاس تهران را در سال ۷۰ و ۷۱ به مقام قهرمانی در لیگ آزادگان برساند. این در حالی بود که در دهه ۷۰ سلطه پرسپولیس و استقلال بر فوتبال ایران مثالزدنی بود، بااینحال کریمی توانسته بود این دوقطبی را برای چندسال از بین ببرد. در سال ۷۳ نیز فیروز کریمی موفق شد بهمن کرج را در جام حذفی به مقام قهرمانی برساند تا دهه ۷۰ برای او رؤیاییتر از همیشه باشد.
در سال ۸۳ «عمو فیروز» سرمربی استقلال اهواز بود؛ با تیمی متشکل از جوانان جنوبی تا روزهای پایانی صدر جدول لیگ برتر را در اختیار داشت. در دقیقه ۹۲ صابر میرقربانی با شوتی تماشایی دروازه مس کرمان را باز کرد، اما داور معتقد بود توپ روی خط دروازه فرود آمده و گل صحیح نیست. با تساوی استقلال اهواز مقابل مس، شاگردان علی دایی در کرج به مقام قهرمانی رسیدند. کریمی نایبقهرمانی با استقلال اهواز را از نکات منفی کارنامه مربیگری خود میداند.
اما اواخر دهه ۸۰ موجی از محرومیتها به سراغ مربیان لیگبرتری آمد که یکی از مربیان فیروز کریمی بود که با احکامی عجیب به مدت دو سال نتوانست در لیگ برتر مربیگری کند، هرچند که خودش هیچوقت متوجه دلیل محرومیتش نشد، اما به صراحت میگوید که هیچوقت عزیزالله محمدی را نخواهد بخشید: «من هیچ قصوری نکرده بودم. من ۴۰۰ بازیکن در لیگ دارم. نصف مربیها شاگرد من بودند. اگر یک کدام از آنها بگوید که پولی یا چیزی به من داده کافی است. از اینهمه فوتبالیست و مربی که ما تحویل دادیم یک کدام از آنها بهجز مارکار آقاجانیان که روز پدر برای من یک لباس آورد. مطمئن باشید در قیامت جلوی عزیز محمدی را میگیرم و میگویم او حق من را ضایع کرد و او باعث شد دو فصل در لیگ نباشم. وقتی هم دو فصل نباشی، چیزی برای شما نمیماند. به نظر من هیچ مربی منشوریای در فوتبال ایران نداریم».
البته فیروز کریمی سال گذشته با حضور در برنامه ورزش از نگاه ۲ درباره منشوریبودنش توضیح جالبی داد: «قبلا هم گفته بودم منظور دوستان فری کلهپز بوده است، اما درخصوص منشوریبودن باید بگویم که سازمان لیگ جداولی دارد که در آن با توجه به مصاحبههایی که من انجام داده بودم، نمرات منفی کسبشده باعث شد تا یک سال را در لیگ یک بگذرانم و صلاح بر این بود که یک فصل را در لیگ یک بوده و در فصل دوم نیز من به انتخاب خودم در لیگ آزادگان مربیگری کردم». فیروز کریمی پنج تیم را از لیگ یک به لیگ برتر رسانده و فصل گذشته نیز موفق شد نفت مسجدسلیمان را در آخرین بازی، در لیگ برتر نگه دارد. اما بااینحال او که طبق گفته خودش از چهار تیم لیگبرتری پیشنهاد داشت، تصمیم گرفت مدیر فنی تیم اترک بجنورد باشد تا فعلا از فوتبال و حواشی آن دور باشد.
فرهاد کاظمی: من قاتل نیستم!
نام فرهاد کاظمی با محله جوادیه، تیم ابومسلم مشهد و سپاهان عجین شده است. او که با افتخار از سکونتش در جوادیه میگوید، همیشه گفته که علت محرومیتش را متوجه نشده، اما ظلمی را که عزیزالله محمدی در حقش کرد فراموش نمیکند. شروع موفقیتهای سپاهان در لیگ برتر، با فرهاد کاظمی شکل گرفت. در سالی که ورزشگاه آزادی زیر کشت رفته بود و سرخابیها باید در ورزشگاه تختی تهران میزبان سایر رقبا بودند، سپاهان با مربیگری فرهاد کاظمی و درخشش ادموند بزیگ و محرم نویدکیا در ورزشگاه ۵۰ هزارنفری آن زمانِ نقشجهان میدرخشید.
کاظمی در نهایت توانست در فصل دوم لیگ برتر با عبور از تیمهای پرسپولیس و پاس اولین مقام قهرمانی را برای سپاهان در لیگ برتر کسب کند تا نامش را بهعنوان یک مربی کاربلد در حد لیگ برتر علم کند. کاظمی فصل بعد سپاهان را به مقام ششم رساند؛ اما در جام حذفی توانست با عبور از استقلال قلعهنویی در فینال جام حذفی با سپاهان به مقام قهرمانی برسد؛ اما سالهای بعد برای کاظمی آنطورکه باید پیش نرفت و در هفت فصل سه بار اخراج از تیمهای تحت هدایتش را تجربه کرد. البته که کاظمی نشان داد تجربه و تبحر خاصی در صعود از لیگ یک به لیگ برتر دارد، چراکه توانست پیکان را در سالیان مختلف سه بار از لیگ یک به لیگ برتر برساند. همچنین کاظمی موفق شد راهآهن را در لیگ برتر فصل چهاردهم و سیاهجامگان را در لیگ برتر فصل پانزدهم در لیگ برتر حفظ کند؛ آنهم در هفته پایانی.
ماجرای محرومیت فرهاد کاظمی به دلایلی که عنوان نشد، تحت اسم رمز «منشوریها»، اما از زبان خودش در گفتگو با خبرآنلاین شنیدنی است: «من پیش مسئول حراست سازمان تربیتبدنی، مسئول حراست فدراسیون فوتبال، آقایان کفاشیان، تاج و شریفی رفتهام و همه آنها گفتهاند هیچ مشکلی ندارم و محدودیتی برای مربیگریام وجود ندارد، اما همهچیز روی کاکل عزیزمحمدی و علیپور میچرخد. این دو نفر به من ظلم میکنند و کارشان نهایت ظلم است. کاری که این دو نفر میکنند، قدرت نیست زیرا اگر قدرت داشتند، خیلی راحت میگفتند فرهاد کاظمی به این دلایل اجازه مربیگری ندارد. آقایان هیچ مدرکی نشان نمیدهند تا تخلف من را اثبات کنند؛ اما وقتی اولیایی و زمان که مدیران پاس و ابومسلم بودند، با من مذاکره کردند، به آنها گفتند با کاظمی قرارداد نبندید. مگر من قاتلم که اینگونه با من رفتار میکنند؟».
فرهاد کاظمی این روزها در لیگ یک هدایت بادران تهران را بر عهده دارد؛ هدف او مشخص است؛ صعود به لیگ برتر که او نشان داده تبحر خاصی در آن دارد و میخواهد برای چهارمینبار به این مهم برسد، هرچند رتبه نهم بادران در لیگ یک نشان میدهد که حداقل امسال برای او چنین آرزویی در حد رؤیا باقی خواهد ماند.
فراز کمالوند؛ پارس جنوبی و ایستگاه آخر
مربی محبوب تبریزیها که توانسته بود تیم تراکتور را به لیگ برتر برساند، سه سال خیلی خوب را برای «تیتیهای تبریز» رقم زد. فصل ۱۳۸۷ تا ۹۰ برای کمالوند و تراکتور با نتایج قابل قبولی سپری میشد که در فصل ۹۰ این تیم تنها یک امتیاز تا کسب سهمیه آسیایی کم آورد، اما شایعه منشوریبودن این مربی باعث شد تراکتور قید ادامه همکاری با کمالوند را بزند و امیر قلعهنویی را جانشین او کند. کمالوند به پاس همدان رفت و بعد از یکسالونیم بار دیگر به تبریز و شهرداری این شهر پیوست. البته عزیزالله محمدی که در ابتدای دهه ۹۰ یکی از کسانی بود که احکام منشوریبودن مربیان را ابلاغ میکرد، درباره محرومیت کمالوند بعد از جلسه با او پاسخ عجیبی داد: «درباره علت این تصمیم نمیتوانم صحبت کنم. با خود آقای کمالوند صحبت کردیم و دیگر نیازی به بازگویی مطالب مطرحشده وجود ندارد. او پس از شنیدن این دلایل آنها را قبول کرد و قانع شد. کمالوند برای حضور در رقابتهای لیگ برتر محدودیتی ندارد و تنها در تبریز حق مربیگری نخواهد داشت».
در هر صورت کمالوند بعد از یکسالونیم بار دیگر به تبریز بازگشت، اما مانند دو مربی قبلی مشخص نشد علت محرومیت مقطعیشان چه بود که عزیزالله محمدی هیچوقت در هیچ مصاحبهای حاضر نشد دلایل آن را ذکر کند. آخرین تیمی که تحت هدایت کمالوند قرار داشت، پارس جنوبی جم بود که بهدلیل عقبنشینی وزارت نفت از تیمداری، کمالوند تصمیم گرفت از سمت خود استعفا دهد و کنار برود.
ماجرای حضور «ف. کافها» در تیمهای لیگ برتری و محرومیتشان موضوعی بود که هیچوقت از سوی کمیته اخلاق فدراسیون فوتبال بهصورت شفاف اعلام نشد که اگر این مربیان متخلف هستند چطور بعد از دو سال به لیگ برتر و مربیگری برگشتند و اگر متخلف نبودند، چطور دو سال اجازه فعالیت در فوتبال و لیگ برتر را نداشتند و چرا هیچوقت موضوع محرومیت آنها بهطور شفاف رسانهای نشد؟