طرح ترامپ با همۀ وجوه یکطرفه و ناعادلانهاش به احتمال زیاد عملیاتی خواهد شد و متأسفانه علت اصلیاش نیز مانور آمریکا و شرکای منطقهای و بینالمللیاش بر روی چیزی تحت عنوان "تهدید ایران" علیه خاورمیانه است!
احمد زیدآبادی در کانال تلگرامی خود نوشت: طرح صلح ترامپ برای حل مسئلۀ فلسطین ناعادلانه و حماقتبار است، اما به دلایلی لزوماً محکوم به شکست نیست!
اصولاً در نظام بینالملل امور بر محور انصاف و عدالت نمیچرخد و ضرورتاً بر این مبنا پیش نمیرود. بنابراین، یک طرفه بودن طرح ترامپ یک چیز است و احتمال عملی شدن آن، چیزی دیگر!
امکان اجرایی شدن طرح ترامپ را میتوان از واکنش فلسطینیها و اعراب و دیگر کشورهای جهان از جمله اتحادیۀ اروپا به آن ارزیابی کرد. در واقع دولت خودگردان محمود عباس در کرانۀ باختری، برنامۀ روشن و تعریف شدهای برای مقابله با طرح صلح ترامپ ندارد و به تنها ابزار فشار خود علیه اسرائیل یعنی انحلال دولت خودگردان نیز به دلایل داخلی و منطقهای و بینالمللی التفاتی نشان نمیدهد. گروههای اسلامگرای مستقر در نوار غزه یعنی حماس و جهاد اسلامی نیز ابتکاری بیش از آنچه تا کنون به منصۀ ظهور رساندهاند، در چشمانداز خود ندارند و افزایش احتمالی عملیات نظامی آنها علیه اسرائیل هم از قضا بیشتر نقش کاتالیزور را در جهت عملی شدن طرح ترامپ بازی خواهد کرد تا مانعی در برابر آن!
تودۀ فلسطینی هم بر اثر فشارهای فزایندۀ اقتصادی و مشکلات ناشی از اشغال نظامی اسرائیل و سوءمدیریت دو اصطلاحاً دولت حاکم بر کرانۀ باختری و نوار غزه، خستهتر و کم رمقتر از آن به نظر میرسد که حرکتی فراگیر از خود نشان دهد همانطور که از ابتدای علنی شدن طرح ترامپ تاکنون نشان نداده است.
در این میان، برخی کشورهای مؤثر عرب از جمله مصر و کشورهای عرب حاشیۀ جنوبی خلیج فارس به طور محتاطانهای از طرح صلح ترامپ استقبال کردهاند و آن را مبنای به نسبت مناسبی برای آغاز مذاکره بین فلسطینیها و اسرائیل شمردهاند. اتحادیۀ اروپا و بخصوص بریتانیا نیز موضع مشابهی در پیش گرفتهاند. آنها گرچه از محتوای طرح ترامپ حمایت نکردهاند، اما نسبت به رد آن نیز روی خوش نشان ندادهاند.
در داخل اسرائیل نیز حزب آبی - سفید به رهبری بنی گانتز از طرح ترامپ استقبال کرده و خواهان تصویب آن از سوی پارلمان شده است. گرچه تلاش گانتز برای تصویب طرح از طرف پارلمان عمدتاً به منظور متعهد کردن جناح راست افراطی شریک در دولت نتانیاهو به رهبری نفتالی بنت نسبت به برخی مفاد طرح از جمله پذیرش کشور مستقل فلسطینی است، با این حال، حزب آبی - سفید نیز علناً طرح را پایۀ کاملاً مناسبی برای آغاز مذاکره با فلسطینیها قلمداد میکند.
در واقع تصور کشورهای عرب واروپایی از طرح ترامپ، فراهم شدن زمینهای حداقلی، اما در عین حال قابل قبول برای آغاز مذاکرات اسرائیلی - فلسطینی است به طوری که در توافق نهایی برخی از مخربترین جنبههای آن اصلاح شود.
در این بین، آمریکا نیز به چنین برداشتی از طرح ترامپ چراغ سبز نشان داده و جارد کوشنر اعلام کرده است که گوش تیم او برای شنیدن پیشنهادات اصلاحی دولت محمود عباس در صورت برگشت او به میز مذاکره باز است.
در یک جمعبندی کلی میتوان گفت که نتانیاهو به دلیل عدم دریافت مصونیت سیاسی از پارلمان اسرائیل در ارتباط با سه پروندۀ فسادش، به احتمال زیاد مجبور به ترک صحنۀ قدرت است. از این رو، احتمال تشکیل دولتی به رهبری بنیگانتز پس از انتخابات ماه آینده در اسرائیل منتفی نیست. طبعاً گانتز از این آمادگی برخوردار است که با رویکرد به نسبت متفاوت و با وعدههای شیرینتری نسبت به سلف خود وارد گفتگو با فلسطینیها شود. از طرفی کشورهای عرب و اروپایی نیز به طور مخفی یا علنی محمود عباس را متقاعد یا وادار خواهند کرد تا با ارائۀ پیشنهادات اصلاحی خود وارد مذاکره با دولت آیندۀ اسرائیل شود.
در صورت آغاز مذاکرات به نظرم دولت آتی اسرائیل حاضر شود حدود ۱۵ شهرکنشین محصور در مناطق فلسطینی را به تدریج برچیند و از میزان ازهمگسیختگی کشور فلسطینی به طور چشمگیری بکاهد. درمورد بیتالمقدس هم که موقعیت بسیار پیچیدهای در طرح ترامپ پیدا کرده است، به نظرم راههای برای سازش باز شود.
خلاصه آنکه طرح ترامپ با همۀ وجوه یکطرفه و ناعادلانهاش به احتمال زیاد عملیاتی خواهد شد و متأسفانه علت اصلیاش نیز مانور آمریکا و شرکای منطقهای و بینالمللیاش بر روی چیزی تحت عنوان "تهدید ایران" علیه خاورمیانه است!