کم نیستند تصمیمهایی که در شش ماه اخیر توسط ستاد ملی کرونا، تصویب، اعلام و رسانهای شدهاند، اما از اجرای آنها خبری نیست! آیا این قیبل تصمیمها، تعللها و انفعالها که میتواند مفهوم ناکارآمدی یا ناتوانی را در خود داشته باشد، مشروعیت این ستاد و پیرو آن اقتدار نظام را زیر سئوال نخواهد برد؟ تکرار تصمیمات متزلزل، تحققناپذیر، بخشینگر، گاه بدون برنامه جامع و پشتوانه و مهمتر از همه بدون پیگیری ستاد ملی کرونا را در ماههای اخیر، بدون ملاحظه و تعارف، باید عاملی مهم در مسیر اقتدارگرایی از نظام تلقی کرد.
فرارو- افشین داورپناه*؛ اینکه ستاد ملی کرونا در تعطیل کرد یا تعطیل نکردن کامل شهرها برای یک یا دوهفته، خود را متزلزل و ناتوان نشان میدهد؛ اینکه یک روز از جریمه افراد بدون ماسک سخن میگوید، اما در عمل چنین تصمیمی اجرایی نمیشود؛ اینکه ستاد اعلام میکند از فلان تاریخ تردد در ساعتهایی از شبانه روز ممنوع است و در اجرای آن ناتوان عمل میشود؛ اینکه علیرغم ممنوعیت تجمعات، برخی از مردم و بهویژه برخی گروههای مشخص، به چنین تصمیمهایی دهنکجی میکنند و با هر توجیهی، در مقابل چنین تصمیمی نافرمانی میکنند و ستاد (و مجموعه دولت و نهادهای مرتبط قضایی، انتظامی و ...) نیز در برابر چنین نافرمانیهایی سکوت میکنند! ارائه آمارهای مشوش و گوناگون (ستاد چیزی میگوید، شهرداری چیزی دیگر، کارشناسان شکلی دیگر و ...) و ... همه اینها در نهایت و به تدریج به بیاعتباری و مشروعیتزدایی از تصمیات این ستاد ملی، به عنوان بخشی از حاکمیت، منجر خواهد شد.
توجه داشته باشیم که اقتدار یک نظام، یک شبه و یک روزه شکل نمیگیرد؛ در واقع متغیرهای متعددی در شکلگیری اقتدار در یک نظام، تاثیر دارند، اما گاه یک یا چند رویداد، تصمیم یا اقدام نادرست میتواند اقتدار یک نظام را به شدت مخدوش کند! از سوی دیگر «اقتدار» اگر چه مفهومی نسبی است، اما سطوحی از آن برای ادامه حیات هر نظام سیاسی لازم و ضروری است.
وقتی بین قانونگذاری و تصمیمگیریهای ملی و عملیاتی شدن چنین قوانین و تصمیمگیریهایی، شکاف و فاصله ایجاد میشود، در عمل مشروعیت و اقتدار قانونگذار و تصمیمگیرها نیز به شدت زیر سئوال میرود. در اینجا در نگاه اول، مهم نیست که چرا این قوانین و تصمیمات کشوری، تحقق پیدا نمیکند بلکه سطح مهم آن برای حاکمیت باید موضوع «اقتدار زدایی» نزد افکار عمومی باشد. آیا تصمیمهایی که گرفته شدهاند غیرکارشناسی یا غیرقابل اجرا بودهاند؟ نهادها و ارگانهای متعدد مسئول در اجرایی شدن آن، تعلل کردهاند؟ یا توان اجرای آن وجود نداشته یا امکانات تحقق آن در نظر گرفته نشده است؟ در برابر این تعلل چه برخوردی صورت میگیرد؟ چه کسی باید برخورد کند؟ ستاد ملی کرونا، تصمیمات خود را بر اساس کدام دادهها و اطلاعات واقعی اتخاذ میکند که یا با واقعیت فاصله دارند یا به دلیل سوء مدیریت، عملیاتی نمیشوند. آیا مسئولان از عواقب این شیوه اقتدار زدایانه آگاهاند؟
به نظر میرسد تعداد چنین تصمیمگیریهای بعضاً غیر کارشناسی، متزلزل، تحققناپذیر و بخشینگری، که اعتماد اجتماعی و اقتدار سیستم را به دنبال داشته است، یا خواهد دشت، از مرز هشدار گذشته است، آن هم در شرایط پیچیدهای که تنگناها و فشارهای اقتصادی به مرحله دشوار و بعضاً غیرقابل تحملی رسیده است!
*انسانشناس و عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی