نگاهی به تحلیلها، تیترها وگزارشهای طیف خاصی از مخالفان این طرح (نه همه آنها) نشان میدهد، بخشی از آنها از عاملان مستقیم یا غیر مستقیم وضع موجودند. این طیف جزو آن دسته از افرادی هستند که اصلا صلاحیت انتقاد از وضع موجود را ندارند، چون خود، عامل این وضعند.
کیهان نوشت: ساماندهی فضای مجازی، فینفسه «بد» نیست و این موضوع بحثی نیست که مختص کشورهای خاصی مثل ایران باشد. در همه کشورهای دنیا فضای مجازی مثل فضای واقعی و بیرونی، قوانینی دارد و «رهاشدگی» آن میتواند فضایی برای جولان متخلفان و جنایتکاران و حتی تروریستهای تکفیری ایجاد کند.
داعش مگر بخش قابل ملاحظهای از میزان فعالیتهای تروریستیاش را به فضای مجازی متکی نبود؟! یا مثلا در همین ماجرای شکست دونالد ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری اخیر، آنچه باعث بایکوت رئیسجمهور مستقر آمریکا در فضای رسانهای و مجازی این کشور شد، آیا چیزی غیر از قوانینی بود که آنها برای این فضا نوشتهاند؟!
بنابراین تمام کشورهای دنیا با کمی بالا و پایین، با روی کار آمدن هر نوع تکنولوژیِ همهگیر و پر کاربردی مثل فضای مجازی، قوانینی برای کاستن از خسارات احتمالی آن وضع میکنند و هیچ کشوری مخالف سر و سامان یافتن فضای مجازی نیست. از جمله این کشورها فرانسه است که یکی از شدیدترین نظارتهای حکومتی بر فضای سایبری را دارد.
وقتی تصمیمی از بالا گرفته و به پایین ابلاغ شود، چون به طور طبیعی ممکن است با مخالفت عدهای مواجه شود، ابتدا دست به اقناعسازی یا مشروعیت سازی میزنند. ابزار این مشروعیتسازی نیز «رسانه» است. برخی کشورهای غربی در این امر تخصص دارند. آنها حتی وقتی قصد لشکرکشی، جنگ افروزی و کشتار مردم بیگناه کشور دیگر را دارند، از ماهها قبل با استفاده از ابزار رسانه، شروع به مشروعیتسازی میکنند تا با همراه کردن افکار عمومی، راحتتر به اهداف خود برسند.
اقناعسازی میتواند در مورد مسائل کوچک و بزرگ، داخلی یا خارجی که ممکن است، حساسیتبرانگیز باشد، صورت بگیرد. اینجا در ماجرای طرح صیانت از «حقوق کاربران فضای مجازی»، آیا هیچ اقناع سازی و مشروعیت سازی صورت گرفته است؟! پاسخ روشن است: «خیر»!
دلایل متعددی میتواند باعث بروز این همه سرو صدا در فضای رسانهای ایران درباره این طرح شده باشد که یکی از آنها «تحریف» است. اینکه، طرحی را مورد نقد و بررسی قرار داده و مخالفان و موافقان نظر خود را اعلام کنند، ایدهآلترین شکل مواجهه با طرحهای حساس این چنینی است اما، اینکه جریانی از همان اساس و ابتدای کار، به تحریف طرح پرداخته و آن را مساوی با قطع اینترنت جا بزند، یا آن را مقدمه دیوارکشی در پیادهروها بخواند، مهمترین دلیل بروز این همه سرو صداست که ما معتقدیم، اگر بحث مهم «اقناعسازی» درست صورت میگرفت، این همه سرو صدا و تحریف اصلا فرصت بروز نمییافت.
نگاهی به تحلیلها، تیترها وگزارشهای طیف خاصی از مخالفان این طرح (نه همه آنها) نشان میدهد، بخشی از آنها از عاملان مستقیم یا غیر مستقیم وضع موجودند. این طیف جزو آن دسته از افرادی هستند که اصلا صلاحیت انتقاد از وضع موجود را ندارند، چون خود، عامل این وضعند.
در باطل بودن استدلالهای این طیف که عامل این سرو صداها هم هستند، همین بس که، با تحریف، امور خود را جلو برده و دروغی به بزرگی «این طرح به دنبال قطع اینترنت است» میگویند! حیات این عده در «غوغاسازی» و «دروغپردازی» است.
نکتهای هم خطاب به طراحان این طرح: وقتی با مخالفانی مواجه هستید که طی ۸ سال قشر متوسط یک کشور ۸۰ میلیونی را از بین برده! و امروز سر و سامان دادن به فضای مجازی را برای اقتصاد و معیشت مردم مضر میدانند! مردم را با کم کاریهای خود، وابسته به فضای خاصی از این فضای مجازی کردهاند تا کاسبیهای سیاسی و اقتصادی خود را داشته باشند، بزرگترین ابزارشان برای پیشبرد امور «دروغ» و «تحریف» است و در نهایت اینکه، برای رسیدن به مقصود، از هیچ وسیلهای دریغ نمیکنند یعنی، با بد موجوداتی مواجه هستید لذا، هیچگونه اشتباه دیگری در این مورد از شما پذیرفته نیست.
در مبحث اقناعسازی مردم، کوتاهی شد، این همه سرو صدا کردند، منتظر اشتباه بعدی تان هستند تا این فضا همچنان «قتلگاه نوجوانان و جوانان» باقی بماند!
ان شاءالله دست غوغاسالاران و دروغگویان هر چه زودتر از سر مردم و جوانان مظلوم کم و کوتاه شود...