بررسی سوابق، صفر و صدی نیست که بخواهد باعث رد یا قبولی تو شود. ممکن است مدیرت در کل از تو خوب گفته باشد، اما یک جمله در حرفهایش، برای شرکت استخدامکننده، زنگخطر بوده است.
The cut - Alison green ؛ مشاور عزیز، اخیرا برای مصاحبه شغلی به یک شرکت رفتم. مصاحبه خوب پیش رفت. هفته بعد از آن، با من تماس گرفتند و گفتند مایلند با رئیس سابقم صحبت کنند. رئیس سابقم با من خصومت شخصی داشت و کار کردن با او برایم اصلا خوشایند نبود. به آنها گفتم رابطه خوبی با رئیس سابقم ندارم و آدم مناسبی نیست که بخواهد درباره من به آنها اطلاعات دهد. پس از این صحبتها، یک پیشنهاد شغلی دریافت کردم، مشروط به اینکه بررسی سوابق شغلیام خوب پیش برود.
سپس پیشنهاد نهایی را دریافت کردم که این جملات به آن ضمیمه شده بود: «پیشنهاد قطعی، منوط به این است که با مدیر فعلیتان صحبت کنیم و ایشان، شما را تایید کنند.» از مدیر منابع انسانی آن شرکت، جریان را جویا شدم و گفت باید به محل کار فعلیام، اطلاع دهم که در حال ترک آنها هستم و سپس اطلاعات تماس مدیرم را بگیرم. این یعنی معامله انجام شده، نه؟ به شرکتمان اطلاع دادم که قصد استعفا دارم و از مدیرم خواستم اگر ممکن است، از من تعریف کند. او هم قبول کرد.
اینها مربوط به هفته پیش است. امروز صبح، مدیر منابع انسانی شرکت جدید با من تماس گرفت و گفت قضیه پیشنهاد شغلی، کنسل است و وقتی دلیلش را پرسیدم، گفت: «اطلاع ندارم.» حالا در شرایط بدی هستم که باید شغل سابقم را پس بگیرم و هیچ ضمانتی نیست که قبول کنند. یا با استیصال دنبال یک کار جدید بگردم. سوالم اینجاست که الان چه کنم؟ آیا با منابع انسانی آن شرکت تماس بگیرم و توضیح بخواهم؟ از رئیسم بپرسم که آیا از من بدگویی کرده؟ این را هم بگویم که شرکت جدید، من را به استعفا تشویق کردند؛ و سوال آخرم این است که برای محافظت از خودم چه باید میکردم و در آینده چه کنم تا این اتفاق دوباره نیفتد؟
پاسخ: دوست عزیز، کارفرما تو را در شرایط وحشتناکی قرار داده است. نباید تا زمانی که پیشنهادشان مشروط بود، تو را تشویق به استعفا میکردند. اگر منابع انسانی مطمئن بود که بررسی نهایی سوابق، تاثیری در تصمیمشان ندارد، پس هدف از این کار چه بود؟ آنها میدانستند ممکن است چیزی بشنوند که باعث شود شرکت، پیشنهاد شغلی را پس بگیرد. پس تشویق تو به استعفا، نشاندهنده بیفکری و بیمسوولیتی آنها بوده است.
بهتر بود به منابع انسانی توضیح میدادی که صبر میکنی تا پیشنهادشان نهایی شود و شرط و شروطی نداشته باشد. اما درک میکنم که چرا این کار را نکردی. احتمالا دفعه اول بود که با پیشنهاد مشروط مواجه میشدی و نمیدانستی این پیشنهادها، واقعا قطعی و نهایی نیستند. درباره اتفاقی که افتاد، به نظر میآید مدیر فعلیات، چیزی گفته که آنها را از استخدامت منصرف کرده است. منظورم این نیست که چیز منفیای گفته.
بررسی سوابق، صفر و صدی نیست که بخواهد باعث رد یا قبولی تو شود. ممکن است مدیرت در کل از تو خوب گفته باشد، اما یک جمله در حرفهایش، برای شرکت استخدامکننده، زنگخطر بوده است. ممکن است اصلا متوجه نشده باشد که حرفش، آنها را نگران کرده است. مثلا در بررسی سوابق، همیشه درباره نقاط ضعف کارمند سوال میکنند و شاید نقطه ضعفی که او به آن اشاره کرده، برای شغل مربوطه بسیار حیاتی بوده باشد. اما این احتمال هم هست که قضیه هیچ ربطی به بررسی سوابق نداشته باشد.
شاید سر و کله یک کارجوی بهتر پیدا شده باشد (که البته دلیل بدی برای پس گرفتن پیشنهاد شغلی از توست بهویژه که تو را تشویق به استعفا کردهاند). یا شاید شرکت در حال بازبینی جایگاه شغلی مربوطه است. یا شاید یک نفر در آن شرکت، درخواست استعفا کرده و آنها این شغل را به او پیشنهاد دادهاند تا نگهش دارند.
ما نمیدانیم قضیه چه بوده، چون کارفرما از گفتنش امتناع میکند. معمولا روال به این شکل است که کارفرماها اگر درباره سوابق تو نگرانی داشته باشند به تو نمیگویند (چون اگر معرف، یعنی مدیر فعلیات، بفهمد اطلاعاتی که به آنها داده محرمانه نیست، از این به بعد حقایق را نخواهد گفت). اما با توجه به اصرار شرکت به استعفای تو، به نظرم آنها یک توضیح به تو بدهکارند. متاسفانه نمیتوانی اصرار کنی که دلیلشان را بگویند، اما میتوانی امتحان کنی و این میتواند حقایق بیشتری دربارهشان فاش کند.
میتوانی بگویی: «شما از من خواستید استعفا دهم و من هم این کار را کردم. حالا در موقعیت خیلی بدی هستم. دیگر هیچ شغلی ندارم، در حالی که قبلا شغلی داشتم که کاملا ثبات داشت. از آنجا که اجرای دستور شما باعث بیکار شدنم شده، امیدوارم برایم توضیح دهید که ماجرا چه بوده است.» اگر مدیر منابع انسانی جواب درست و درمانی نداد، سراغ مدیر استخدامشان برو.
از نظر اخلاقی، آنها موظفند توضیح دهند، اما دلیل نمیشود که این کار را بکنند. همچنین باید با رئیست صحبت کنی. اگر دوست داری بمانی، به او بگو. البته حس بدی خواهد بود، چون ممکن است فکر کند اگر استعفایت را پس بگیرد، فردا روزی به خاطر یک شغل دیگر، دوباره استعفا خواهی داد. اما ممکن است بخواهد تو را نگه دارد که مجبور نشود دنبال یک نیروی جدید بگردد.
من جای تو باشم تا وقتی از وضعیتم در محل کار فعلی مطمئن نشدهام، کماکان به کاریابی ادامه میدهم. ممکن است حتی اگر در آن شرکت بمانی، اگر در آینده تصمیم به تعدیل نیرو بگیرند، تو در صدر جدول اخراجیها باشی، چون با خودشان میگویند «اینکه خودش میخواست برود.»
پرسیدن این سوال از رئیس که آیا او دربارهات حرف خاصی زده، یک سوال ظریف است که باید با دقت پرسیده شود و بستگی به این دارد که او چطور آدمی است. اگر حس میکنی او انسان خوب و محترمی است و از شنیدن ماجرا ناراحت میشود، به نفعت است که به او بگویی، چون شاید خودش را موظف کند که تو را نگه دارد. اما اگر فکر میکنی حالت تدافعی به خود میگیرد، بهتر است حرفش را نزنی.
راستش، شرایطی که تو در آن قرار داری نشان میدهد که پیشنهاد شغلی مشروط چقدر ایراد دارد: این پیشنهادها برای کارجو خیلی ریسک دارند. حتی اگر قبل از بررسی سوابق، از کارت استعفا نداده بودی، باید به رئیست میگفتی که در شرف رفتن هستی (یا وقتی با او برای بررسی سوابق تماس میگرفتند، خودش میفهمید). پس در هر حال، تو در موقعیت آسیبپذیری قرار میگرفتی و امنیت شغل فعلیات به خطر میافتاد.
امیدوارم یک روز، کارفرماها دست از پیشنهادهای مشروط بردارند. به عنوان کارجو، یکی از راهها این است که با شرط گذاشتنشان مخالفت کنی و بگویی این، موقعیت شغلیات در محل کار فعلی را به مخاطره میاندازد و به جای رئیس فعلی، چند معرف دیگر به آنها پیشنهاد دهی (البته اگر سابقه کارت کم باشد و شغلهای کمی در رزومهات باشد، کارت سخت میشود). از اینکه این اتفاق برایت افتاد متاسفم و امیدوارم بتوانی قضیه را حل و فصل کنی.
منبع: دنیای اقتصاد