اینکه بروز همه مشکلات (اقتصادی و غیراقتصادی) در کشور را صرفا در عاملی مثل «تحریم» ببینیم و تنها راهحل عبور از تحریم را هم مذاکره، در خوشبینانهترین حالت، دچار تقلیلگرایی شدهایم!
کیهان نوشت: این یک واقعیت است که در این کشور عدهای زندگی میکنند که، برای حل همه انواع مشکلات (سیاسی، اقتصادی، محیط زیستی، امنیتی و...) یک راهحل بیشتر نمیشناسند.
آنها، چون عامل همه مشکلات را «تحریم» میبینند، راهحل همه مشکلات را در «مذاکره با تحریمکنندگان» میبینند. کاری که ۸ سال تمام کردند و به نتیجه هم نرسیدند. کاری که خیلی از کشورها هم کردهاند و به نتیجه نرسیدهاند. هر روز، هم میگویند، هم مینویسند و هم در عمل نشان میدهند با «مذاکره» با خارجیها، میتوان همه مشکلات را حل کرد، حتی این مشکل اگر وجود فساد اقتصادی در یک سازمان اداری یا معضلی مثل قاچاق کالا، رشوه و احتکار باشد!
تحریم، حتما در بروز مشکلات موثر است، اما کارشناسان میگویند، تحریم با تمام فشارهایش سیری سینوسی دارد. یعنی در ایام ابتدایی اعمال، ممکن است کشور قربانی را تحت فشار قرار دهد و این فشار سیری صعودی به خود بگیرد، اما «گاهی» پس از گذشت مدت زمانی بنا به دلایل متعدد از جمله، تدابیری که مدیران کشور قربانی اعمال میکنند و راهحلهایی که مییابند، این روند، سیر نزولی به خود گرفته و کمکم، کماثر، بیاثر و کاملاً خنثی میشود. حتی گاهی نتیجه عکس داده باعث رشد کشور تحریم شونده در آن حوزه تحریمی میشود. از این هم بالاتر، گاهی این ابزار بُرنده دشمن علیه خود دشمن فعال میشود.
جامعهشناسان اصطلاحی دارند به نام «تقلیلگرایی» (Reductionism). این اصطلاح وقتی به کار میرود که یک پژوهشگر، بروز یک معضل را «تک عاملی» میبیند. یعنی بدون توجه به دهها عاملی که میتواند در بهوجود آمدن یک معضل دخیل باشند، یک عامل را برجسته و پژوهش خود را بر مبنای آن جلو میبرد.
نتیجه چنین پژوهشی، از قبل معلوم است و حتما تمام جوانب را کشف نخواهد کرد، لذا معضل هم حل نخواهد شد. اینکه بروز همه مشکلات (اقتصادی و غیراقتصادی) در کشور را صرفا در عاملی مثل «تحریم» ببینیم و تنها راهحل عبور از تحریم را هم مذاکره، در خوشبینانهترین حالت، دچار تقلیلگرایی شدهایم!
لذا نباید از وضعی که پس از ۸ سال مذاکره به آن رسیدهایم، تعجب کنیم. اما اگر بخواهیم خوشبینانه به قضیه نگاه نکنیم، میتوان گفت در آن جریان سیاسی که خود را «اصلاحطلب» و «اعتدالگرا» مینامد، با نوعی از تفکرات «امریکوفیلی» مواجهیم! وقتی فردی مجذوب مثلا غرب میشود، قطب نمایش در هر حالتی، همان جهت را نشان میدهد.
برای همین است که وقتی قبله آمال و آرزوهایش هم فریاد میزند، ایران موفق به دور زدن تحریمها شده و به کمک متحدانش در حال پیروزی است (اظهارات دیروز نیکی هیلی) یا هفته نامهای در تراز «اکونومیست» جلوتر رفته و مینویسد: «حالا این ایران است که آمریکا را تحت فشار حداکثری قرار داده است»، نمیتواند بشنود و دوباره میگوید هیچ راهی جز مذاکره وجود نداریم!