مسئولیت اجتماعی در نقطه مقابل بیتفاوتی قرار دارد؛ هرگاه معضل یا بحرانی در جامعه پدید بیاید، هر شهروند مسئول وظیفه خود میداند برای رفع آن معضل به نوبه خود مشارکت موثر داشته باشد تا در رفع آن بکوشد.
حسن فایضی*؛ مسئولیت اجتماعی فردی یا به تعبیر قرآن "عمل صالح " شامل مشارکت فعالانه هر فرد در اجتماعی که در آن زندگی میکند است، مسئولیت اجتماعی فردی را میتوان با شرکت در حوزه خصوصی مثل پاک سازی محیط زیست، کمک به خیریه و در حوزه عمومی مثل ساختن مدرسه و کارخانه برای حل مشکلات و مسائل مهم اجتماعی، فرهنگی و محیطی تعریف کرد، مسئولیت اجتماعی کمک میکند که کیفیت سطح زندگی مردم یک جامعه افزایش یابد وآن جامعه را سعادتمند گرداند.
صاحب نظران متقدم در خصوص مسئولیتهای اجتماعی فرد نظراتی را ارائه داده اند، مدینه فاضله در اندیشه فارابی بر اساس تعاون، یاریگری، تقسیم کار و توزیع مسوولیتهای اجتماعی بین اعضای جامعه، به منظور رفع نیازهای فردی و جمعی تشکیل میشود.
به نظر فارابی وظیفه اصلی حکومت کوشش و تلاش همه جانبه برای برقرار امنیت و آرامش و استقرار گسترده شبکه آموزش و پرورش به منظور کشف استعدادها و پرورش آنها و بهره گیری صحیح از استعدادهای شکوفا شده برای واگذاری مسوولیتهای متناسب در ضمن تقسیم کار است. فارابی کار ویژه مردم اجتماع و دولت را در گفته خود تفکیک کرده است.
نظریه ارسطو نسبت به نظریات قبل از خود، قرابت بیشتری با تلقی مدرن از جامعه مدنی دارد، چرا که ارسطو سرانجام دموکراسی را به عنوان دستاورد روند منطقی فرایندهای تجربه شده بشری به رسمیت میشناسد و از مقولاتی، چون مشارکت سیاسی و پاسخگوی دولت و برخورداری مردم از حق انتخاب سخن میگوید.
در تعریف شهروند مینویسد: بهترین مصداق شهروند محض و مطلق، کسی است که حق اشتغال به وظایف دادرسی و احراز مناصب را دارا باشد و در جای دیگر میگوید: شهروند کسی است که در شهری که مسکن اوست، حق دادرسی و بیان عقیده درباره امور را داراست و با شفافیت بیان میکند که بیگانگان، بردگان، کودکان و پیران از حقوق شهروندی برخوردار نیستند.
دین مبین اسلام، مسئولیت اجتماعی فرد را در عمل صالح تعریف کرده است. عمل صالح مفهوم واضح و روشنی دارد که ما در زبان فارسی به آن"عمل نیک " میگوئیم و قرآن در مواردی آن را در مقابل "عمل سوء" قرار داده و از این طریق تفسیر آن را به «عمل نیک» تایید کرده مثلا در سوره فصلت " آیه ۴۹ و سوره جاثیه" آیه ۱۵ چنین میفرماید: «هر کس کار نیک انجام دهد به سود خود و هر کس کار بد انجام دهد به زیان خود، انجام داده است.»
نه تنها در این دو آیه، عمل صالح در برابر «عمل سوء» قرار گرفته، بلکه در سورههای نسا آیههای ۱۲۳-۱۲۴ وانعام آیه ۵۴ و جاثیه آیه ۲۱، چنین تقابلی مطرح شده است و برای انسان جای شک باقی نمیماند که عمل صالح همان عمل نیک است که ضد «عمل بد» میباشد.
عنایت کتاب آسمانی ما به این موضوع بسیار روشن است، زیرا تنها «عمل صالح» هشتاد و هفت بار به صورتهای گوناگون مانند «العمل الصالح» «عمل صالحا» و «عملوا الصالحات» و «یعلمون الصالحات» و نظایر اینها وارد شده است و این خود میرساند که عنایت اسلام به مساله «عمل صالح» کمتر از توجه آن بر «ایمان " نیست.
زیرا عمل صالح، نه تنها نشانه وجود ایمان در دلها و مایه تجلی و درخشش آن در قلمرو زندگی است، و ایمان بدون «عمل» و انجام مسئولیت، بسان درخت بی بر است که فقط به درد سوختن میخورد نه برای تربیت و پرورش.
آری نه تنها چنین است، بلکه عمل صالح نسبت به ایمان، به منزله تنه و شاخه، به ریشه آن است، که هر یک در دیگری اثر متقابل دارد و وجود هر یک مایه تکامل دیگری است و آسیب پذیری یکی موجب آسایش پذیری دیگری نیز هست.
خداوند در آیه ۲ سوره عنکبوت" أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ یُتْرَکُوا أَنْ یَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا یُفْتَنُونَ یا مردم چنین پنداشتند که به صرف اینکه گفتند ما ایمان (به خدا) آوردهایم رهاشان کنند و هیچ امتحانشان نکنند. "ایمان را شرط لازم دانسته، ولی شرط کافی ندانسته و فرموده انسانها با بیان ایمان مورد آزمایش قرار میگیرند و این آزمایش در آیات بعد همین سوره عمل صالح را بر شمرده است، قرآن کریم در آیه ۶۹ سوره عنکبوت "
وَالَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنَا ۚ وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِینَ آنان که در (راه) ما (به جان و مال) جهد و کوشش کردند محققا آنها را به راههای (معرفت و لطف) خویش هدایت میکنیم، و همیشه خدا یار نکوکاران است. "بال دوم ایمان را عمل صالح بیان کرده است تا جامعه را برای انسان، بهشت گرداند. کارکرد عمل صالح به ارتقای کیفی و بهبود سطح زندگی افراد جامعه کمک میکند. با این رویکرد "عمل صالح"، باید دید مسئولیت اجتماعی فرد در جامعه چی کارکردی دارد.
مسئولیت پذیری و عمل صالح در سنت پیامبر خدا (ص) بویژه در مدینه النبی تحقق عملی پیدا نمود و مسلمانان با الگویی پذیری از قرآن و پیامبر خدا در حوزه خصوصی و حوزه عمومی نسبت به این مهم اهتمام جدی داشتند و در دوره بر پایی حکومت پیامبر (ص) شاهد شکوفایی سطح زندگی مردم صدر اسلام هستیم.
مسئولیت اجتماعی فردی درمقایسه با مسئولیت اجتماعی گروهی مفهومی جدید؛ اما قدمتی طولانی دارد. فرموده امام حسن مجتبی (ع) " با مردم به گونهای رفتار کن که دوست داری با تو آن گونه رفتار کنند " ۱. مسئولیت اجتماعی فردی با ایجاد یک موضع فعال نسبت به تاثیرگذاری مثبت بر دیگران و محیط بیرون از دایره خود گسترش مییابد.
مسئولیت اجتماعی فردی اساس مسئولیت اجتماعی گروهی است، زیرا یک اجتماع از افرادی تشکیل شده است و در نتیجه فرهنگ مسئولیت اجتماعی را مشخص میکند. این رابطه آمیخته بین مسئولیت اجتماعی گروهی و مسئولیت اجتماعی فردی است. افراد از نظر اجتماعی مسئولیتپذیرتر شده و در واکنش به این اجتماعها باید برای برآوردن نیازهای افراد مسئولیتپذیری اجتماعی بیشتری پیدا کنند.
مسئولیت اجتماعی در نقطه مقابل بیتفاوتی قرار دارد؛ هرگاه معضل یا بحرانی در جامعه پدید بیاید، هر شهروند مسئول وظیفه خود میداند برای رفع آن معضل به نوبه خود مشارکت موثر داشته باشد تا در رفع آن بکوشد.
مسئولیت اجتماعی طیف گستردهای از فعالیتهای فرهنگی، اجتماعی، محیط زیستی و امور خیریه را در بر میگیرد و افراد جامعه در هر سطح و طبقه ای، در قبال معضلات و اتفاقاتی که در جامعه رخ میدهد مسئول هستند و تحت هیچ شرایطی این مسئولیت از آنان ساقط نمیشود.
برای مسئولیتپذیری تنها شرکت در فعالیتهای اجتماعی کافی نیست بلکه باید این مسئولیت به سبک زندگی فرد و بخشی از ارزشها و سیستم اعتقادی وی تبدیل شود تا بتوان گفت این فرد از نظر اجتماعی مسئول است.
مسئولیتهای اجتماعی گرچه امری کاملا داوطلبانه بوده و تنها خود فرد باید نسبت به آنها تصمیم گیری کند، اما باید به این نکته نیز توجه داشت که هرگونه تعهدی الزام آور است و سر باز زدن از آن به منزله کوتاهی و سهل انگاری تلقی میشود. علاوه بر این، تبعات ناشی از این سهل انگاری نیز گریبانگیر خود فرد نیز خواهد شد.
احساس مسئولیت برای مشارکت در فعالیتهای اجتماعی به ارتقای کیفی و بهبود زندگی افراد جامعه کمک میکند. به بیان دیگر، فرد مشارکت کننده گرچه داوطلبانه و گاه بی چشمداشت و تنها برای انجام مسئولیت وارد عرصه میشود، اما در نهایت نتایج و اثرات مثبت این اقدامات شامل حال او نیز خواهد شد.
زمانی که فرد با احساس تعهد وارد عرصه مسئولیت اجتماعی خویش میشود، با کمک، مشکلات مردم و جامعه را مرتفع و از عوارض ناشی از توسعه در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و ... میکاهد و بدین ترتیب اقشار جامعه کمتر متحمل رنج و سختی میشوند.
جامعهای که افراد و حاکمانش مسئولیتپذیر نیستند همیشه با مشکلات اولیه روبرو است و بالطبع پویایی و نشاط جامعه کاهش مییابد، یا بالعکس هر چه جامعه از پویایی و نشاط بیشتر بر خوردار باشد، مسئولیت پذیری اجتماعی فرد بیشتر خواهد بود. تعلیل ضعف مسئولیت اجتماعی در جامعه امروزی ما در مقابل جامعه غرب، باید در رفتار و عملکرد حاکمان و نخبگان جستجو کرد.
نتیجه اینکه در جامعه دینی با عقلانیت، آموزش و جامعه پذیری باید یک شهروند مسئول همواره مسائل اجتماعی را به عنوان حیات اجتماعی خویش میپذیرد و نسبت به مسئولیتهای خویش کوتاهی یا ساده نگری نمیکند چراکه بخوبی از تاثیر نقش خویش بر بهبود اوضاع آگاه است؛ و نیز بنا بر نتایج راهکارهای زیر ارائه میشود.
*مدرس دانشگاه