«اگر دیپلمات ها در قالب کشورهای عضو گروه پنج بعلاوه یک و ایران، نتوانند راه حلی میانه جهت احیای برجام بیابند، احتمال اینکه منطقه خاورمیانه هدفِ بی ثباتی های بیشتر در آینده نزدیک قرار بگیرد، کاملا وجود دارد. البته که تحقق این سناریو تا سال ها تبعات منفی خود را در منطقه خاورمیانه نشان خواهد داد».
فرارو-پایگاه خبری "تی آر تی وُرلد" در گزارشی ضمن اشاره به آخرین تحولات مرتبط با مذاکرات احیای برجام و به طور خاص تسلیم پاسخ ایران به پیشنهاد اتحادیه اروپا و انتظارها جهت ارائه پاسخ رسمی اروپا و آمریکا به مواضع ایران، به طور خاص سعی کرده به این سوال پاسخ دهد که اگر تلاش ها جهت احیای برجام شکست بخورند، این مساله چه تاثیری بر معماری و معادلات امنیتی منطقه خاورمیانه خواهد داشت؟
تی آر تی وُرلد در این رابطه می نویسد: «تلاش های اخیر با ابتکار اتحادیه اروپا جهت احیای توافق برجام، خوشبینی های زیادی را در میان بسیاری از ناظران و تحلیلگران حوزه سیاست خارجی مبنی بر شانس بالای احیای برجام در شرایط کنونی ایجاد کرده است. با این همه، همچنان برخی دلایل وجود دارند که مثلا شاهدیم کارشناسان موسسه "گلدمن ساکس" در ارزیابیِ 16 آگوست خود می گویند که "دستیابی به یک توافق در کوتاه مدت همچنان بعید است".
به گزارش فرارو، احتمالِ اینکه روند مذاکرات احیای برجام فرو بپاشد، پرسش های مهمی را در مورد اینکه معماری امنیتی منطقه خاورمیانه چگونه دچار تغییر و تحول خواهد شد، ایجاد کرده است؟ از چشم اندازِ جلوگیری از اشاعه هسته ای در یک منطقه پُر از چالش که وقوع تحولات در آن، روندی سریع و متغیر دارد، شکست تلاش ها جهت احیای برجام حامل تهدیدات و خطراتی جدی است.
توافق برجام که در سال 2015 میان ایران و شش قدرت جهانی حاصل شد، برنامه هسته ای تهران را متوقف و تحت کنترل در می آورد و در نقطه مقابل، امتیازات اقتصادی را نیز در حوزه لغو تحریم ها و توسعه مراودات تجاری بین المللی این کشور با جهان به همراه داشت.
در ابتدا اینطور به نظر می رسید که توافق برجام به خوبی کار می کند. با این حال، یک سال پس از آنکه "دونالد ترامپ" رئیس جمهور سابق آمریکا کشورش را در سال 2018 به صورت یکجانبه از توافق برجام خارج کرد و تحریم های گسترده ای را علیه تهران وضع کرد، "صبر راهبردی" ایران نیز به پایان رسید و این کشور بار دیگر قطار پیشرفت های اتمی خود را ورای مفاد برجام به حرکت درآورد.
فارغ از سرنوشت برجام، منابع دیگری از بی ثباتی در خاورمیانه وجود دارند که تحلیلگران این منطقه به خوبی می دانند که ریشه های آن ها اساسا در کوتاه مدت خشک نمی شوند و از بین نخواهند رفت. در این میان به طور خاص می توان به خصومت و دشمنی میان ایران و رژیم اسرائیل اشاره کرد.
خواه توافق برجام احیا شود یا نشود، اسرائیل همچنان می تواند روی ادامه انجام حملات و اقدامات خرابکارانه خود علیه ایران و یا متحدان منطقه ای آن حساب باز کند. در عین حال به احتمال فراوان جمهوری اسلامی ایران نیز به رویه های خود در حوزه سیاست خارجی که عملا حوزه مانور اسرائیل را محدود و حاکی از این هستند که تهران، اسرائیل را تهدید جدی علیه امنیت ملی خود می داند، ادامه خواهد داد.
باید توجه داشت که این واقعیت بنیادین که تنش های ایران و رژیم اسرائیل در فضای احیا یا عدم احیای برجام تغییری نخواهند کرد را باید پذیرفت. پس از انعقاد برجام در سال 2015 نیز این تنش ها به پایان نرسیدند و از این همین رو هیچ دلیلی ندارد که فکر کنیم قرار است این قاعده در آینده تغییر کند. حتی اگر برجام احیا شود، سطح تنش ها میان ایران و اسرائیل همچنان بالا خواهد بود. اسرائیل ادعا خواهد کرد که حصول توافق با ایران این کشور را جسور می کند و درست به همین دلیل سطح تلاش ها جهت مهار این کشور نیز باید افزایش قابل ملاحظه ای پیدا کند. با این حال، اگر تلاش ها جهت احیای برجام به نتیجه نرسند، خصومت ها میان ایران و اسرائیل احتمالا روند بسیار خطرناکی را طی خواهند کرد.
در غیاب توافق برجام، انتظار می رود که اسرائیل بر شدت ماموریت های مخفی خود علیه تاسیسات اتمی ایران بیفزاید و به طور کلی سطح تنش ها در ابعاد مختلف میان ایران و رژیم اسرائیل، افزایش قابل ملاحظه ای پیدا کند. بدون یک توافق، به احتمال فراوان، ایران روندِ پیشرفت های اتمی خود و به ویژه در زمینه غنی سازی اورانیوم را تسریع و تشدید خواهد کرد که این بدان معناست که اسرائیل باید هر چه سریع تر اقدامی را با محوریت متوقف کردن توانمندی های اتمی تهران انجام دهد.
در شرایط کنونی، ایران و اسرائیل در یک مرحله قبل از این سطحِ تنش حضور دارند و عملا در جنگ در سایه و مخفی با یکدیگر به سر می برند. احیای برجام، روند پیشرفت های اتمی ایران و قرار گرفتن آن در شرایط دولتی که در آستانه گریز هسته ای است را به تعویق می اندازد، ولی هیچگاه نمی تواند ایران را از رسیدن به این نقطه باز دارد.
عربستان سعودی و امارات متحده عربی در ابتدای اقدام ترامپ جهت خارج کردنِ آمریکا از توافق برجام در سال 2018 و تحمیل کارزار فشار حداکثری علیه تهران، با رژیم اسرائیل و آمریکا در این رابطه همراه شدند. با این حال، از این دو دولت عربی بعید است که در صورت احیای برجام، دربست در خدمتِ رویه ها و اقدامات اسرائیل علیه ایران باشند.
برخلاف اسرائیل، ریاض و ابوظبی با احتیاط قدم در مسیر تنش زدایی دیپلماتیک با ایران گذاشته اند و در عین حال تمایل خود را جهت تنش زدایی از روابط شورای همکاری خلیج فارس با ایران نیز نشان داده اند. رهبری عربستان سعودی و امارات اساسا به این درک رسیده اند که نباید هزینه های اتخاذ سیاست های تنش زا در رابطه با ایران را به جان بخرند. تجربه ای که به طور خاص در دوران حضور ترامپ در قدرت به نحو محسوسی به آن ها ثابت شده است. در واقع این دسته از کشورها با این درک که کارزار فشار حداکثری دولت آمریکا علیه ایران می تواند تبعاتی داشته باشد که گریبانگیر آن ها نیز شود، سعی داشته اند تا سیاست های خاصی را اتخاذ کنند و خود و به طور کلی شورای همکاری خلیج فارس را دور از سناریوهای فاجعه بار قرار دهند.
امکان دارد که روابط ایران با کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس، با توجه به تشدید تلاش های آن ها جهت تنش زدایی از روابط دوجانبه خود، تا حد زیادی به سمتِ عادی شدن و به وضعیت قبل از اوج گیری بحران ها در قالب روابط دو طرف در ژانویه سال 2016 میلادی باز گردد. از نگاهِ ایران، این مساله تا حد زیادی فارغ از اینکه نتیجه مذاکرات هسته ای چه شود، در راستای منافع ایران قرار دارد.
در این راستا بسیاری از ناظران و تحلیلگران بر این باورند که دولت ایران به طور کلی، و دولت "ابراهیم رئیسی" به طور خاص به این نکته تاکید دارند که توسعه روابط با کشورهای منطقه عملا مساله ای جدا از توافق برجام است. در واقع، فارغ از اینکه سرنوشت برجام چه باشد، ایران مایل است تا در چهارچوب سیاست موسوم به "اول همسایگان"، به توسعه روابط با کشورهای همسایه خود بپردازد.
با این حال این دستورکار با توجه به مجموعه ای از مولفه ها نظیرِ "توافق ابراهیم" و تمایل واشینگتن جهت تقویت پیوندهای اسرائیل با کشورهای عربی در صورت شکست مذاکرات مرتبط با احیای توافق برجام، ماهیتی پیچیده را به خود می گیرد.
این موضوع ما را به مسائلی که پیرامون نقش اسرائیل در چهارچوب معمای امنیتی منطقه خلیج فارس مطرح میشود و پیامدهای آن برای ایران، هدایت می کند. اگر برخی دولت های عضو شورای همکاری خلیج فارس و تل آویو به تقویت پیوندهای نظامی و اطلاعاتی خود ادامه دهند، ایران خود را در موضع ضعیف تر خواهد دید. تحت این شرایط، انتظار می رود که ایران نیز رویه های انتقام جویانه ای را در پیش گیرد.
در این راستا اینطور به نظر می رسد که ایران با رونمایی از کشتی های خود که توانایی حمله پهپاد را نیز دارند، به نوعی این سیگنال را می رساند که برای مقابله با تهدیدات ناشی از ورود اسرائیل به منطقه خلیج فارس، رو به "عملیاتی های ترکیبی" آورده است. ایران همچنین تهدید کرده که اگر اسرائیل اقدام به تهدید این کشور از طریق کشورهای عربی کند، ایران هر کشور عربی را که در این روند همکاری کند، هدف قرار خواهد داد. از سوی دیگر، اسرائیل نیز تاکنون بارها از انجام حملات پیش دستانه علیه ایران سخن گفته که این مساله عملا موقعیتی خطرناک را در منطقه ایجاد خواهد کرد.
در این چهارچوب، حتی تهدیدات بالقوه نیز می توانند به نوعی زمینه را جهت اقدام اسرائیل علیه ایران در داخل خاک این کشور و یا علیه متحدان منطقه ای آن فراهم کنند. دستورکاری که اگر عملیاتی شود، با واکنش شدید و سنگین ایران رو به رو خواهد شد.
تنها راه برای ایران جهت دستیابی به نوعی تنش زدایی ادامه دار و با دوام با عربستان و عادی سازی روابط با امارات متحده عربی، استفاده از ظرفیت های درهم تنیدگیِ اقتصادی است. این معادله در صورتی عملیاتی تر خواهد شد که توافق برجام احیا شده و تحریم ها علیه ایران لغو شوند.
با این حال اگر تحریم ها علیه ایران همچنان پابرجا باشند، این مساله بزرگترین مانع بر سرِ راه هرگونه توسعه مراودات اقتصادی نه تنها میان ایران و همسایگانش بلکه گسترش روابط اقتصادی و تجاری میان ایران و اغلب کشورهای جهان خواهد بود. در نهایت باید گفت، اگر شدت تحریم ها علیه ایران حفظ و یا افزایش یابد، تهران نیز مقاومت حداکثری خود را در برابر کارزار فشارحداکثری آمریکا افزایش خواهد داد. مساله ای که تبعات زیادی را برای کشورهای منطقه و البته خودِ آمریکا به همراه خواهد داشت.
در این چهارچوب، ایران جهت تقویت بنیان های اقتصاد مقاومتی خود، روابط اقتصادی اش را با قدرت های دیگر نظیر چین، روسیه، هند، کشورهای آسیای مرکزی و البته کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس گسترش خواهد بخشید. البته که در این رابطه و احتمال موفقیت ایران، بحث و مناظرات گسترده ای در جریان است.
در هر حالت، اگر دیپلمات ها در قالب کشورهای عضو گروه پنج به علاوه یک و ایران، نتوانند راه حلی میانه جهت احیای برجام بیابند، احتمال اینکه منطقه خاورمیانه هدفِ بی ثباتی های بیشتر در آینده نزدیک قرار بگیرد، کاملا وجود دارد. البته که تحقق این سناریو تا سال ها تبعات منفی خود را در منطقه خاورمیانه نشان خواهد داد.»