روز ۱۹ ژوئن سال ۱۹۴۱معادل ۲۹ خردادماه ۱۳۲۰ یک گروه خبری مامور فیلمبرداری از عملیات نبش قبر شدند. در همین حین پیرمردی که در مقبره کارگری میکرد التماس میکرد در تابوت را نگشایند، ولی پاسخی جز خنده حضار دریافت نکرد. میخهای درشت درپوش تابوت با دیلم بیرون کشیده شدند و پروفسور میخاییل. ام. گراسیموف از برجستهترین محققان علم آناتومی پیروزمندانه جمجمه تیمور را برداشت و آن را مقابل گروه فیلمبرداران بالای سرش گرفت. فیلم به سرعت به مسکو فرستاده شد و استالین جمجمه تیمور فاتح را دید.
طبق روایتها هر کس به مقبره تیمور لنگ نزدیک شود یا آن را باز کند، دچار اتفاق ناخوشایندی میشود. با این حال جمعی از پژوهشگران و باستانشناسان شوروی سابق به ریاست پروفسور میخاییل. ام. گراسیموف یکی از برجستهترین محققان علم آناتومی قبر تیمورلنگ را باز و جسد او را برای تحقیقات و چهرهشناسی به موسکو منتقل کردند.
به گزارش همشهری، در زمان استالین، رهبر حزب کمونیست اتحاد شوروی، یک هیات علمی به ازبکستان اعزام شده بود. این هیات تصمیم داشت برای بازسازی چهره تیمور لنگ از روی جمجمه او، مقبره تیمور لنگ را باز کند.
استالین نیز با این کار موافقت کرده بود. چون او میخواست چهره فاتح بزرگ را ببیند. هدف از نبش قبر تیمورلنگ اجرای طرح بازسازی مشاهیر مدفون در اتحاد جماهیر شوروی بود.
تیمور را بیشتر به خاطر فتوحات بیرحمانهاش از هند و روسیه میشناسند؛ کسی که دستور میداد از سر کشتهشدگان، مناره بسازند. وحشت زیادی از حملات او در سراسر آسیا، آفریقا و اروپا وجود داشت و طبق گفته پژوهشگران لشکرکشیهای او باعث مرگ ۱۷ میلیون نفر، یعنی حدود ۵ درصد از جمعیت جهان در آن زمان شده بود.
پس از نبش قبر تیمور متوجه شدند که بعد از پانصد سال اسکلتش سالم مانده است، روی جمجمهاش هم هنوز مقداری از ریش او که حنایی رنگ بود وجود داشت و پای چپش کوتاهتر از پای راستش بود.
وقتی این هیات کار خود را شروع کرد به استالین هشدار دادند که خدای خفته جنگ را نباید بیدار کرد، اگر چنین شود قطعا فاجعهای بروز خواهد کرد و تیمور در روز سوم بعد از بازگشایی تابوت بازخواهد گشت و جنگ را خواهد آورد. این را پیرمردی در بازار سمرقند به مردم گفته بود. اما استالین به این حرف فقط خندیده بود.
در نهایت روز ۱۹ ژوئن سال ۱۹۴۱معادل ۲۹ خردادماه ۱۳۲۰ یک گروه خبری مامور فیلمبرداری از عملیات نبش قبر شدند. در همین حین پیرمردی که در مقبره کارگری میکرد التماس میکرد در تابوت را نگشایند، ولی پاسخی جز خنده حضار دریافت نکرد.
میخهای درشت درپوش تابوت با دیلم بیرون کشیده شدند و پروفسور میخاییل. ام. گراسیموف از برجستهترین محققان علم آناتومی پیروزمندانه جمجمه تیمور را برداشت و آن را مقابل گروه فیلمبرداران بالای سرش گرفت. فیلم به سرعت به مسکو فرستاده شد و استالین جمجمه تیمور فاتح را دید.
تصویری از نبش قبر تیمور لنگ
در پایان همان روز اخباری به استالین رسید که طبق گزارشهای یک سرگروهبان فراری آلمانی، جنگ در سپیده دم روز بعد آغاز خواهد شد. استالین همچنان در ناباوری بود که در ساعت سه و نیم صبح در حالی وی در استراحتگاهش در «داچا» خوابیده بود از طریق تلفن از واقعه باخبر شد.
بزرگترین جنگی که بشریت تا آن روز به چشم دیده بود با بمباران بلاروس توسط جنگندههای نازی آغاز شده بود. درست سه شب بعد از گشودن تابوت تیمور لنگ، جنگی آغاز شد که ۲۰ میلیون کشته روی دست روسها گذاشت.
آیا استالین گرفتار نفرین و انتقام تیمورلنگ شده بود؟ بیشک چنین موضوعی نمیتواند صحت داشته باشد و خرافاتی بیش نیست، چون آلمانیها از مدتها قبل و حدود ۶ ماه پیش از این کار به فکر حمله به شوروی بودند؛ این یعنی حتی اگر گراسیموف، تیمور را نبش قبر هم نمیکرد، هجوم سراسری آلمانها آغاز میشد، اما با این وجود همزمانی این دو اتفاق بسیار شگفتانگیز است. گویی استالین با نبش قبر تیمور لنگ انگشت در لانه زنبور کرده بود!