رهبران هر دو کشور در مواجهه با چشم انداز بازنگری در سیاست ها، از نو طراحی و برنامه ریزی کردن یا عقب نشینی از تصمیمات خود با یک معضل مواجه هستند که چالش تمام خودکامگان است: چگونه از نشان دادن هرگونه نشانهای از ضعف یا آسیب پذیری اجتناب کنند.
فرارو- این معمای کابوس رهبر مرد قدرتمند است: چگونه میتوان مسیر یک سیاست اصلی را تغییر داد بدون آن که هاله دانایی و آسیب ناپذیری سیاسی که در نهایت قدرت او بر آن استوار است به خطر انداخته شود.
به گزارش فرارو به نقل از کریستین ساینس مانیتور؛ این وضعیت اکنون برای دو تن از مستبدترین مستبدان جهان یعنی "شی جین پینگ" رئیس جمهور چین و "ولادیمیر پوتین" همتای روس او مشکل ساز شده است. آنان ممکن است راهی برای برون رفت از مخمصههای سیاست فعلی خود بیابند و نارضایتی مردمی را که حتی در کشورهای تحت کنترل شدید آنان احساس میشود خنثی نمایند.
با این وجود، چالشی که آنان با آن روبرو هستند میتواند شرایط آن چه را که "جو بایدن" رئیس جمهور امریکا روایت مرکزی سیاست جهانی قرن بیست و یکم نامیده تغییر دهد: مبارزه بین خودکامگی و دموکراسی.
ده ماه پیش در نشستی که چند روز پیش از آن که پوتین تانک هایش را به داخل اوکراین وارد کند برگزار شد پوتین و شی با اطمینان مزیتهای خودکامگی ناسیونالیستی (ملی گرایانه) خود را در مقایسه با آن چه که سستی و ضعف دموکراسیهای غربی میدیدند تبلیغ کردند.
مخمصهای که رهبران چین و روسیه با آن روبرو هستند چیزی شبیه به بررسی واقعیت ادعاهای آنان برای یافتن سبک بهتر، پاسخگوتر و موثرتر حکومت است. هم چنین، این وضعیت راههایی را برجسته میسازد که در آن دولت دموکراتیک علیرغم مشکلات و نا امیدیهای خود دارای نقاط قوت درونی است که رژیم خودکامه فاقد آن است.
این موضوع با چگونگی تصمیم گیری آغاز میشود فرآیندی که به طور اجتناب ناپذیری در یک ساختار استبدادی محدود میشود، زیرا یک خودکامه قدرت بیش تری را در دستان خود جمع میکند و صداهای اندکی فراتر از خودکامه اصلی امکان شنیده شدن دارند. حکومتهای استبدادی فاقد کنترلهای نهادیای مانند افکار عمومی، رسانههای خبری مستقل، بحثهای آزاد و احزاب مخالف قوی هستند که تصمیم گیریهای سیاسی را در دموکراسیها شکل میدهند.
این تضاد در هیچ کجا به اندازه چین مشهود نبوده است جایی که ناامیدی از سیاست رسمی "کووید صفر" که از طریق سه سال قرنطینه تحمیل شده بود ماه گذشته به اولین اعتراضات عمومی بزرگ از زمان سرکوب خونین سال ۱۹۸۹ میلادی در میدان تیان آنمن تبدیل شد. اعتراضات پس از برگزاری کنگره حزب کمونیست که به طور رسمی شی را به عنوان قدرتمندترین رهبر کشور از زمان مائوتسه تونگ مورد تایید قرار داد آغاز شدند.
از ابتدای شیوع کووید شی واکنش چین را با قرنطینه صدها میلیون شهروند و سیستم آزمایشهای مکرر و قرنطینهای که به طور فراگیر اجرا میشود تنظیم کرده بود. او سیاست کووید صفر را به عنوان شاهدی بر برتری "الگوی چین" خود نسبت به کشورهای غربی که تعداد موارد ابتلای بسیار بالاتر را تجربه کرده اند در بوق و کرنا کرده بود. با این وجود، روز چهارشنبه دولت چین عملا سیاست "کووید صفر" را کنار گذاشت و بسیاری از محدودیتهای غیر محبوب مرتبط با آن را کاهش داد.
در مسکو، تصمیم برای حمله به اوکراین توسط پوتین رئیس جمهور روسیه و گروه کوچکی از مشاوران مطیع اش اتخاذ شد. اکنون تهاجمی که به عنوان یک پیروزی کوتاه و تند در نظر گرفته شده بود شاهد مسدود شدن، حمله متقابل و عقب راندن نیروهای روسیه توسط اوکراینیها بوده است.
رهبران هر دو کشور در مواجهه با چشم انداز بازنگری سیاست ها، از نو طراحی و برنامه ریزی کردن یا عقب نشینی از تصمیمات خود با یک معضل مواجه هستند که چالش تمام خودکامگان است: چگونه از نشان دادن هرگونه نشانهای از ضعف یا آسیب پذیری اجتناب کنند.
مطمئنترین گزینه این است که هیچ تغییری ایجاد نکنید. این راهی است که پوتین در پیش گرفته است.
این امر تصمیم شی را در روزهای اخیر برای تغییر مسیر در سیاست شیوع کووید بسیار غیر عادیتر میسازد. اگرچه دولت چین نشان داده بود که محدودیتها را در طول زمان کاهش خواهد داد، اما شی در نشست اخیر در کنگره حزب کمونیست از خردمندانه بودن سیاست "کووید صفر" سخن گفته بود و مجددا تاکید کرد که به وضوح هیچ تغییر اولیه و عمدهای را در سیاستگذاری هایش در این باره ایجاد نخواهد کرد. به نظر میرسد این واقعیت که بسیاری از محدودیتها اکنون لغو شده اند عمق نگرانی شی در مورد اعتراضات عمومی را نشان میدهند.
این تغییر مسیری از سوی یک خودکامه بوده است. خط رسمی دولت چین این است که کارزار "کووید صفر" موفقیت آمیز بوده است. در حالی که محدودیتها کاهش یافته حضور ماموران پلیس در مکانهایی که معترضان دست به اعتراض میزدند تقویت شده است. هرگونه اشارهای به تظاهرات از فضای سایبری چین که پیشتر سانسور و فیلتر شده بود پاک شده و برخی از معترضان بازداشت شده اند. البته رهبران دموکرات نیز گاهی تصمیماتی را اتخاذ میکنند که درباره آن دچار اشتباه شده و با اعتراض مواجه میشوند. نتایج ممکن است درهم و برهم باشد و گاهی اوقات مجبور به تغییر سیاست، تغییر رهبر یا دورهای از بن بست میشود، زیرا بحثهای داخل و خارج از دولت تعیین میکنند که چه اتفاقی رخ خواهد داد.