خرابکاری شرافتمندانه با ریختن سیمان در سرویس بهداشتی!

هم‌میهن نوشت: چند روز پیش پس از سپری شدن ناآرامی‌های اخیر، یکی از چهره‌های مشهور خارج از کشور که شور رهبری گرفته بود، از پیروان خود خواسته بود سرویس‌های بهداشتی را با ریختن سیمان مسدود کنند و اسم این کار را خرابکاری شرافتمندانه گذاشته بود.

همان موقع خواستم نقدی به این دوست بنویسم و بگویم، یک سرویس بهداشتی را بگذارید برای مردم بماند! تنگتان نگرفته است که این‌طوری دستور می‌دهید. مع‌الاسف آن چهره خارج‌نشین دستور می‌دهد و در قطب مقابل، نهادی دیگر، اجرا می‌کند.

خبر رسیده یکی از استراحتگاه‌های بین‌راهی به خاطر بی‌حجابی مسافران پلمب شده است. جایی که پلمب شده، احتمالا تمیزترین در نوع خودش بوده. برای من که در همه سال‌های زندگی‌ام چند باری و همیشه از راه زمینی به اصفهان رفته‌ام، می‌فهمم سرویس‌بهداشتی به آن تمیزی چقدر خوب بوده و نبود چنین سرویس‌هایی، چقدر مشکلات زیادی برای مسافران ایجاد می‌کند.

البته که دستشویی مهم است. درواقع در همین محل کار ما، اگر حقوق یکی، دو روز عقب و جلو بیفتد، شاید کمی ناراحت شویم، اما اگر یک‌روز سرویس بهداشتی خراب شود. اصلا چه احتیاجی به مثال زدن است؟

آیا خاطره‌ای در ذهن ندارید که دل و روده‌تان به‌هم خورده باشد و گیر افتاده باشید؟ بیشتر مردم خاطره‌ای این شکلی دارند یا شنیده‌اند. حتی به‌گمانم کسانی که ایده چنین رفتار‌های تندی با طرف مقابل دارند، احتمالا خاطره بدی از همین اتفاقات دارند. یعنی احتمالا طرف توی جاده تنگش گرفته بوده (تنگ گرفتن یک‌عبارت مصطلح در منطقه ماست) و با سرعت دنبال یک‌جایی برای قضای حاجت می‌گشته. بعد رسیده به یکی از مراکز استراحت بین‌راهی و، چون پول نقد همراهش نبوده، راهش نداده‌اند و بنده‌خدا مجبور شده این مشکل را شکل دیگری حل کند. بعد همانجا گفته اینطوری مردم را تنبیه کنند، خیلی بهتر از گشت ارشاد نتیجه می‌دهد.

قصد تقلیل دادن اعتراضات اخیر را ندارم. به‌هرحال پاییز امسال ایران روز‌هایی را تجربه کرده که در چهاردهه اخیر بی‌سابقه بود و بعید نیست تا چهاردهه آینده هم سایه آن بر سر مردم باقی بماند و این اعتراضات فراموش نشود.

درواقع معترضان باهوش‌تر از این بودند که رهبری اعتراضات را به این افراد بدهند که اگر آن فردی که دنبال خرابکاری سرویس‌های بهداشتی عمومی بود، رهبری اعتراضات را برعهده داشت، امروز یک توالت سالم در این مملکت نداشتیم.

در طرف مقابل هم عقلانیت به‌حدی است که مجموعه تعطیل شده با نصب یکی، دو بنر تشویق به حجاب، دوباره به عرصه خدمت‌رسانی برگشته است، اما من قصدم نقد افرادی است که در هردوطرف، اینطور تصمیم می‌گیرند و عمل می‌کنند بعد هم نگاه حق‌به‌جانب می‌گیرند و ادعای‌شان گوش فلک را کر می‌کند. اما بعید است در تحلیل سیاسی آن‌ها نتیجه موثری وجود داشته باشد. تصمیمات این افراد برای کشور فاجعه است.

من هرگز نمی‌فهمم چه فعل و انفعالاتی رخ داده که از میانه آسمان دستور بازگشت هواپیمایی که حامل همسر علی دایی بوده را داده است.

سری قبلی که هواپیمایی را در میانه آسمان به زمین نشانده بودند، با هدف بازداشت ریگی بود و مایه مباهات نیرو‌های امنیتی ایران. این‌بار هواپیما را زمین نشاندند که همسر علی دایی را پیاده کنند که در استوری اینستاگرامش فلان و بهمان. درواقع کسی که هواپیما را نشانده، حتی با اعتبار نیرو‌های امنیتی که در عملیات پیچیده، هواپیمای ریگی را زمین‌گیر کرده بودند هم بازی کرده است. مثل همان که آنگونه دستورات را از دور صادر کرده است.