bato-adv
کد خبر: ۶۰۴۸۲۷

نگاهی از دوربین شهید حسن باقری به سال ۱۴۰۱

نگاهی از دوربین شهید حسن باقری به سال ۱۴۰۱

سال ۱۴۰۱ سال اقتصاد دانش بنیان و اشتغال آفرین، وضعیتی مشابه سال ۱۳۶۰ دارد و به عملیاتی بزرگ شبیه عملیات فتح المبین برای غلبه بر مشکلات نیاز است. برای این عملیات بزرگ لازم است یک طراحی یا به قول اقتصاددانان یک مدل بی نقصی پایه ریزی شود. سند ارزشمند اقتصاد مقاومتی و فضای تولیدات دانش بنیان و اشتغال آفرین در کنار سرمایه ایرانی و نیروی کار ایرانی، بستر مناسب در جهت داشتن یک مدل مناسب را در اختیار اقتصاددانان قرار می‌دهد.

تاریخ انتشار: ۱۵:۵۸ - ۰۸ بهمن ۱۴۰۱

امین عربیدکتر امین عربی*؛ حسن باقری فرمانده عالی رتبه جنگ، در ۹ بهمن ۱۳۶۱ هنگام شناسایی مواضع دشمن در منطقه فکّه شمالی، در جریان طراحی عملیات والفجر مقدماتی به شهادت رسید. امروز در محل شهادت حسن باقری یادمانی بر پاست که در آن روش مدیریت شهید در دفاع مقدس توسط محققین، صاحبنظران دفاعی و همرزمان ایشان تشریح می‌شود و به "محلی برای تفکر" معروف است.

آنچه به اختصار می‌توان در مورد این شهید بزرگوار گفت اینکه ایشان حقا و انصافا "نابغه جنگ" بودند. طراحی عملیات امام علی در تپه‌های الله اکبر در اردیبهشت ۱۳۶۰، ثامن الائمه در مهر ۱۳۶۰، طریق القدس در آذر ۱۳۶۰، فتح المبین در فروردین ۱۳۶۱، بیت المقدس در اردیبهشت ۱۳۶۱ و محرم در آبان ۱۳۶۱ حاصل تفکر اوست و شناخت دقیق دشمن، تهیه برآورد اطلاعات و طرح عملیات و اجرای دقیق و بی‌نقص آن با کمک همرزمانش صورت گرفت.

برای اینکه عمق دقت و دوراندیشی ایشان را درک کنیم، نظر یکی از همرزمانش را نقل می‌کنیم. ایشان که در بسیاری از ماموریت‌ها همراه شهید بود، می‌گفت: برای اینکه طراحی عملیات‌ها به درستی صورت گیرد، روز‌ها پی در پی و بی وقفه با دوربین در برج دیده بانی نشست، به منطقه رفت و از نزدیک به توانایی و حرکات دشمن پی برد، برآورد دقیق از توان خودی را ارزیابی کرد، نقاط ضعف و قوت دشمن را کشف نمود، عقبه و راه‌های مواصلاتی را به خوبی شناسایی کرد، احتیاط‌ها را کنترل نمود، شناخت دقیق از فرماندهان دشمن بدست آورد، وضعیت جوی را زیر نظر داشت و معتقد بود باید امکانات و توانمندی دشمن و امکانات و توانمندی خودی به درستی برآورد شود و توازن قوا برقرار گردد، آنگاه عملیات را اجرا و پیروزی قطعی نصیب رزمندگان می‌گردد. او در معیار فکری خود از کشتار دشمن پرهیز می‌کرد تا بتواند توان و نیروی دشمن را به خدمت بگیرد که سپاه بدر حاصل تفکر اوست.

اکنون می‌خواهیم از زاویه این دوربین و این نوع بینش وضعیت اقتصادی کشور در سال ۱۴۰۱ سال اقتصاد دانش بنیان و اشتغال آفرین را بررسی کنیم.

قدم اول اینکه سال ۱۴۰۱ سال اقتصاد دانش بنیان و اشتغال آفرین، وضعیتی مشابه سال ۱۳۶۰ دارد و به عملیاتی بزرگ شبیه عملیات فتح المبین برای غلبه بر مشکلات نیاز است. برای این عملیات بزرگ لازم است یک طراحی یا به قول اقتصاددانان یک مدل بی نقصی پایه ریزی شود. سند ارزشمند اقتصاد مقاومتی و فضای تولیدات دانش بنیان و اشتغال آفرین در کنار سرمایه ایرانی و نیروی کار ایرانی، بستر مناسب در جهت داشتن یک مدل مناسب را در اختیار اقتصاددانان قرار می‌دهد.

وقتی از مدل اقتصادی صحبت می‌شود، سیستم برنامه ریزی کشور با مدلسازی و طرح آمایش سرزمین آمیخته می‌شود در صورتی که مدلسازی فرآیندی است برای ایجاد یا انتخاب الگوی اقتصادی که مبتنی بر پایه‌های خرد و کلان اقتصادی است. مدل ابزاری در جهت درک بهتر سیستم‌ها و نه علمی برای کشف واقعیت سیستم هاست؛ لذا آگاهی از سیستم‌های موفق در گوشه و کنار جهان و داشتن بینش و دانش در زمینه اجزای سیستم، برای اقتصاد یک کشور ضروری است.

مدل اقتصادی در صورتی می‌تواند موفقیت‌ها را نصیب اقتصاد یک کشور نماید که بر بستر فرهنگی، اجتماعی و واقعیت‌های سیاسی و امنیتی آن کشور بنا شود. یک مدل اقتصادی که بنای آن بر همکاری گروهی استوار است در صورتی که برای جامعه‌ای که بنای آن بر انجام امور به صورت فردی است به کار گرفته شود بدون شک، شکست می‌خورد و برعکس اگر یک مدل که موفقیت آن بر انجام امور به صورت فردی و بکار گیری نبوغ شخصی استوار است، در جامعه‌ای که به کار گروهی عادت کرده اند، بکار گرفته شود باز هم شکست می‌خورد. مدلی با پایه نبوغ فردی برای جامعه فرد محور و مدل با پایه تفکر گروهی برای جامعه گروه محور مناسب است.

گاهی مدلسازان به اشتباه پیشنهاد برنامه ریزی برای تغییر رفتار از فرد محوری به گروه محوری را مطرح می‌کنند و نتیجه‌ای نیز از اینگونه برنامه ریزی‌ها و هزینه کردن‌ها به خصوص در کوتاه مدت بدست نمی‌آید. در صورتی که اگر مدل از ابتدا بر بستر واقعیت‌ها و ویژگی جامعه که می‌تواند هم مبتی بر انجام بهتر کار‌ها به صورت فردی یا به صورت گروهی باشد، ساخته شود، بدون شک موفقیت‌هایی ارزشمندی را نصیب جامعه می‌کند.

دوربین شهید حسن باقری فقط "کار برای رضای خدا" را رصد می‌کند. سرمایه‌ی ارزشمندی که امروز اقتصاد نیازمند آن است. "کار برای رضای خدا" واقعیتی است که در مکاتب اقتصادی موفق به شکلی زیبا، یک اصل پذیرفته شده است. "کار برای رضای خدا" رعایت اخلاق است و رفاه و سعادتمندی جامعه را از طریق عنصر عدالت در تمام تصمیم گیری‌ها و برنامه ریزی‌ها تضمین می‌کند.

فساد مشابه یک مالیات مضر و منفی از نظر اجتماعی و اقتصادی در جامعه، مانع بزرگی است که تولید و رفاه اجتماعی را به شدت کاهش می‌دهد. به عبارت دقیق تر، فساد اقتصادی مانند سدی عظیم و سترگ جلوی سعادتمندی اقتصادی جامعه را می‌گیرد.

گزارش یک فساد را چه کسی باید بررسی کند؛ کسی که هیچ اطلاعی از قوانین و مقررات و راه‌های فساد خیز ندارد یا کسانی که عالمانه به موضوع می‌نگرند. مشاهده می‌شود، گاهی پرونده‌های مهم توسط افرادی که توانمندی علمی و تجربه کافی در شناخت و بررسی کامل موضوع ندارند، بررسی و تصمیم گیری می‌شود.

سعادتمندی اقتصاد وقتی حاصل می‌شود که عوامل تولید در یک برنامه کارا و اثر بخش، بکار گرفته شوند، درآمد‌ها به نحو شایسته و به صورت عادلانه توزیع شود و کالا‌ها متناسب با نیاز جامعه، تولید، توزیع و مصرف شود. شاید اولی‌ترین شرط در سعادتمندی اقتصادی به این واقعیت بر می‌گردد که کسانی که علم و توان برنامه ریزی برای اقتصاد را ندارند، سرمایه‌های انسانی نیستند و در بهترین خدمت آن‌ها این است که خود داوطلبانه این میدان پر از ریسک و بی اطمینانی را ترک کنند و بیشتر از این به کشور آسیب نرسانند و فضای کسب و کار را بدتر نکنند؛ این نزدیکتر به عدالت است.

دوربین شهید حسن باقری نشان می‌دهد، برای سعادتمندی اقتصادی طراحی یک مدل ضروری است و اطلاع دقیق و کاملی از وضعیت و شرایط حاکم بر نهاد‌های فعال در حوزه‌های فرهنگی، اجتماعی و نهاد‌های تولیدی و فنی کشور برای مدل شرط لازم است. برخی از اطلاعاتی مورد نیاز برای تصمیم سازی در آگاهی از نرخ رشد تولید ناخالص ملی، نرخ رشد جمعیت و تعداد بیکاران، توزیع درآمد، سهم بخش‌های مختلف اقتصادی، مبادلات بین المللی، برابری قدرت خرید و نرخ ارز، وضعیت بهداشت، سیستم آموزشی، مراکز فناوری، فرهنگ و رفتار نهاد‌های اجتماعی نهفته است.

آرزوی همه ما سربلندی، رشد و تعالی اقتصادی است. رشد و پیشرفت از طریق انتخاب مدل‌های مناسب بدست می‌آید و گزینش مدل‌های نامناسب جهت‌های غلطی در توسعه اقتصادی ایجاد می‌کند و هزینه‌های زیادی برای اقتصاد به همراه دارد. مثال‌های زیادی از شکست‌ها و موفقیتِ برنامه‌ها اقتصادی کشورمان وجود دارد، ولی به صورت دقیق مورد تحلیل قرار نگرفته؛ از این رو مثالی از موفقیت یک مدل در کشور‌های غربی را بیان می‌کنیم.

آلمان مراحل صنعتی شدن را بعد از کشور انگلستان آغاز کرد. تصمیم به صنعتی شدن دو دیدگاه مختلف را پیش روی برنامه ریزان و مدل سازان آلمان قرار داد. این دو دیدکاه در حوزه تجارت بین الملل قرار دارد. یکی مبتنی بر تجارت آزاد بود که در انگلستان طرفداران قدرتمندی داشت و دیگری در آلمان، مبتنی بر حمایت از صنایع جدید داخلی، که مطابق نظریه اقتصاد دان آلمانی به نام لیست پیش رفت.

دو نکته در رابطه با این دو دیدگاه وجود دارد. اول اینکه هزینه توسعه برای کشور‌ها با گذشت زمان افزایش می‌یابد. به این دلیل که کشوری که راهبرد توسعه را زودتر انتخاب می‌کند به صورت گام به گام توسعه می‌یابد و هزینه می‌کند و کشور بعدی برای رقابت باید سریعتر حرکت کند و در نتیجه هزینه‌ها را برای رسیدن به سرعت بیشتر و موفقیت بهتر در رقابت صنایع در بازار جهانی، باید یک جا پرداخت کند.

کشور‌هایی که دیرتر وارد مسیر توسعه و رقابت با کشور‌های صنعتی می‌شوند، ناگزیرند، هزینه بیشتری در فناوری‌های جدید برای افزایش توان رقابت داشته باشند. نکته دوم اینکه نا اطمینانی یا ریسک در بازار کشور‌های در حال توسعه به دلیل اطلاعات ناقص، بیشتر از بازار کشور‌های در حال توسعه است و در نتیجه خطر پذیری کشور‌های در حال توسعه و همچنین میزان بی توجهی به درآمد آینده در این کشور‌ها بیشتر است و در نهایت از میزان سرمایه گذاری کاسته می‌شود.

کارآفرینان در چنین کشور‌هایی به دلیل زمان زیاد دسترسی به فناوری و تسهیلات به رغم احتمال موفقیت بیشتر، از سرمایه گذاری صرف نظر می‌کنند.

اساس تجارت آزاد از آموزه‌های اقتصاد کلاسیک است و براساس نظریه مزیت نسبی، کشور‌هایی که در تولید یک کالا دارای برتری هستند یعنی با نهاده‌های کمتر، محصول بیشتری تولید می‌کنند، اقدام به تولید آن کالا می‌نمایند و با صادرات این کالا و وارد نمودن کالا‌هایی که برتری کمتری در آن دارند، از تجارت نفع می‌برند. نقطه مقابل آن نظریه لیستی است که معتقد است در اقتصاد به صورت ایستا، نظریه مزیت نسبی صحیح است، ولی در یک اقتصاد پویا با تغییرات تکنولوژی و تغییر قیمت این نظریه نمی‌تواند معتبر باشد.

آلمان حمایت از صنایع جدید و نو پا را انتخاب کرد و با وضع تعرفه بر کالا‌های وارداتی و سهمیه بندی آنها، در صنایع خود برای تولید محصولات جدید که به صنایع نوزاد مشهور هستند به خودکفایی رسید و درآمد‌های حاصل از افزایش قیمت کالا‌های وارداتی را صرف تامین کالا‌های عمومی کرد. حمایت از صنایع نوزاد در صورتی که مجموع درآمد‌های حاصل شده بیشتر از هزینه‌ها باشد، قابل دفاع است.

در واقع آلمان از طریق راهبرد حمایت از صنایع داخلی و دستیابی به برتری نسبت به سایر کالاها، برنامه توسعه خود را جلو برد. راهبرد حمایت از تولید داخل در صورتی موفق می‌شود که در کنار الزام به برتری در فناوری، حمایت سایر نهاد‌ها اجتماعی را به همراه داشته باشد. همراهی نهاد‌های اجتماعی، زمانی حاصل می‌شود که مشارکت عمومی امکان پذیر باشد و جامعه افزایش رفاه جامعه را لمس نماید.

در این روز‌ها اقتصاد کشور به دوربین حسن باقری برای رصد برنامه‌ها نیاز دارد؛ دوربینی که صاحب آن اهل شعار و سخنرانی نبود؛ در محیط کار خود، با فکر و برنامه ریزی، کنترل و اجرا و نظارت دقیق پیش رفت و موفقیت‌های زیادی را در عمر کوتاه خود نصیب کشور نمود و حسب شهادت دوستان همرزمش آنقدر عالمانه و مدبرانه عملیات‌ها را طراحی کرد که هرگز اما، شاید و تردید به خود راه نداد.

*عضو انجمن اقتصاددانان ایران

bato-adv
مجله خواندنی ها
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv