bato-adv
ایده‌‌آل‌‌های زیبایی در قرون وسطی سخت‌‌تر بوده یا امروز؟

حفظ زیبایی با اعمال شاقه!

حفظ زیبایی با اعمال شاقه!
جراحان زیبایی امروزی با انجام جراحی برای زنانی مانند مدونا برای مشکلات ظاهری زیبایی شناختی‌شان، در تلاش برای پایبندی به معیار‌های زیبایی شناختی‌ای باشند که قدیسان قرون وسطایی مانند راهبه در صومعه و ویلگفورتیس برای برانداختن آن تلاش می‌کردند.
تاریخ انتشار: ۱۲:۵۴ - ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۲

فرارو- "مدونا" خواننده پس از حضور در مراسم گِرَمی امسال به دلیل ظاهرش در فضای مجازی به شدت مورد هجمه قرار گرفت به ویژه درباره آن چه که استفاده بیش از حد او از جراحی پلاستیک قلمداد می شد. این خواننده ۶۴ ساله، اما بلافاصله پاسخ داد: "من یک بار دیگر گرفتار تابش خیره کننده سن‌پرستی و زن ستیزی هستم که در دنیایی که ما در آن زندگی می‌کنم به شدت نفوذ کرده است".

به گزارش فرارو به نقل از کانورسیشن، این داستانی آشناست. معیار‌های زیبایی شناختی از زمان‌های بسیار قدیم در فرهنگ‌های مختلف به اشکال گوناگون تعبیه شده اند. معیار‌هایی که از زنان و به طور فزاینده‌ای از همگان انتظار دارند سطح معینی از زیبایی را رعایت کنند که اغلب مبتنی بر مفاهیم دوگانه از اشکال ایده آل زنانگی یا مردانگی یا هر دوی آنان است.

ایده‌ آل‌ های زیبایی در قرون وسطی مانند امروز سخت بودند/ زنان در قرون چگونه

بدن زن در طول تاریخ مورد آسیب شناسی قرار گرفته از مفهوم "رحم سرگردان" افلاطون گرفته که برای توضیح هر بیماری جسمی و عاطفی زنانه مورد استفاده قرار می‌گرفت تا نظریه هومورال قرون وسطی که زنان را سرد و مرطوب قلمداد کرده و بدین خاطر آنان را بیش‌تر مستعد ابتلا به بیماری‌های خاص قلمداد می‌نمود.

ارتباط زیبایی با سلامتی و زشتی با بیماری در بحث‌های فمینیستی معاصر درباره وسواس فرهنگی مدرن نسبت به ظاهر زنان به عنوان یک اپیدمی مطرح شده است. جای تعجبی ندارد که مواردی از اضطراب، افسردگی، اختلالات خوردن و بدشکلی همگی می‌توانند به تجربه مدرن و در واقع پیشا مدرن افراد از معیار‌های زیبایی مرتبط باشند.

"نائومی وُلف" در کتاب خود به نام اسطوره زیبایی در سال ۱۹۹۱ میلادی استدلال کرد که معیار‌های زیبایی زنان غربی به عنوان سلاحی برای رکود در پیشرفت زنان استفاده می‌شود. با این وجود، در فرهنگ قرون وسطی چنین فشار‌هایی دوچندان بود، زیرا زیبایی با اخلاق همسو بود: زیبایی با خوبی و زشتی با بدی همراه بود.

"النور جانگا" در کتاب خود به نام "رفتن به قرون وسطی درباره نقش زنان در جامعه" به چنین موضوع فرهنگی‌ای پرداخته است. او در کاوش پر جنب و جوش خود درباره نقش‌های اجتماعی زنان در قرون وسطی نشان می‌دهد که چگونه در قرون وسطی این موضوع امری کلیدی برای قدرت بود که به شدت به ثروت، امتیاز، جوانی و دوشیزگی مرتبط بود تا نوعی کامل از زنانگی را ایجاد کند.

او هنجار‌های جنسیتی قرون وسطی را بررسی کرده تا راه‌هایی را که نقش زنان از طریق آن تغییر کرده و نکرده را در نظر بگیرد. جانگا با تمرکز بر معیار‌ها و تضاد‌های زیبایی زنان، جنسیت و تمایلات زنانه و نقش زنان به عنوان کارگر، همسر و مادر، به این فکر می‌کند که این مطالعه در مورد زنان در قرون وسطی چه معنایی دارد. او می‌نویسد: "در حالی که برخی از ساختار‌هایمان تغییر کرده ما کماکان با زنان به عنوان موجوداتی پست‌تر از مردان رفتار می‌کنیم".

زیبایی به مثابه سلاح

برخی از مقدسین قرون وسطی معیار‌های "سنتی" زیبایی زنانه را زیر پا گذاشته بودند تا از سبک زندگی‌ای که مانع عفت و اهداف معنوی آنان می‌شدند اجتناب ورزند به عبارت دیگر، موانعی که از دید آنان زیبایی روح را لکه دار می‌کردند. برخی از زنان مذهبی در قرون وسطی ظاهرا بر زیبایی برتر درونی خود تاکید می‌ورزیدند.

برخی از تاکتیک‌های آنان افراطی بودند. برای مثال، در یک صومعه زنانه در مرز‌های اسکاتلند زنی حضور داشت. زمانی که وایکینگ‌های غارتگر به صومعه حمله کردند او که از آلوده شدن وحشت داشت سعی کرد با تغییر شکل صورتش مهاجمان را دفع کند. او تیغی برداشت و با آن بینی اش را برید و لب بالایی خود را تا دندان‌ها برید و منظره هولناکی را به حضار نشان داد. بسیاری او را تحسین کردند و کارش را الگویی مادرانه قلمداد نمودند.

ایده‌ آل‌ های زیبایی در قرون وسطی مانند امروز سخت بودند/ زنان در قرون چگونه

اگرچه صورت مثله شده راهبه باعث فرار وایکینگ‌ها شد با این وجود، آنان بعدا بازگشتند تا صومعه را آتش زده و زنان را زنده زنده بسوزانند. با این وجود، راهبه‌ها با شهادتشان روح شان زیبا و پاک باقی ماند دقیقا همان چیزی که می‌خواستند.

در افسانه‌ای قرن پانزدهمی "ویلگفورتیس" شاهزاده‌ای جوان، پرتغالی و مسیحی که مصمم بود همواره باکره باقی بماند با فرمان والدینش با یک پادشاه بت پرست سیسیلی ازدواج کرد. او به دلیل امتناع ورزیدن از پذیرش خواسته والدینش توسط پدرش حبس شد و مورد شکنجه قرار گرفت. ویلگفورتیس دعا کرد و از خدا خواست تا او را زشت کند. دعای او مستحاب شد و به طرز معجزه آسایی سبیل دار و ریش دار شد. خواستگارش که از نابودی زیبایی او وحشت زده شده بود او را طرد کرد و پدر خشمگین آن دختر نیز فرمان داد که او را به صلیب بکشند.

ویلگفورتیس هنگام مرگ بر روی صلیب از زنان دیگر التماس کرد که از طریق او دعا کنند تا از غرور و میل جنسی رهایی یابند.

دگردیسی ویلگفورتیس در معیار‌های کد گذاری شده زنانه زیبایی قرون وسطایی از طریق ریش و سبیل او مانند خودزنی راهبه در صومعه عملی ناشی از مقاومتی فیزیولوژیکی بود. ویلگفورتیس برای بد شکل شدنش دعا می‌کند و خداوند ریش صورت را به او عطا می‌کند تا خواستگارش را دفع کرده و زیبایی روح اش را تضمین کند.

زیبایی ابدی؟

جراحان زیبایی امروزی با انجام جراحی برای زنانی مانند مدونا برای مشکلات ظاهری زیبایی شناختی‌شان، در تلاش برای پایبندی به معیار‌های زیبایی شناختی‌ای باشند که قدیسان قرون وسطایی مانند راهبه در صومعه و ویلگفورتیس برای برانداختن آن تلاش می‌کردند.

در واقع، خدایان جراحی زیبایی همانند خدای مسیحیت قرون وسطی، پرستندگان خود را قادر می‌سازند تا ظاهرشان را با احساسات درونی شان یعنی حالات روحی شان مطابقت دهند.

همانند دوره قرون وسطی در گذشته زنان امروز در مورد معیار‌های زیبایی که از لحاظ تاریخی در آن محصور بوده اند بحث و جدل می‌کنند و تغییرات را در آغوش می‌گیرند و اجازه می‌دهند روح شان به بیرون فوران کند در حالی که تصمیم می‌گیرند زیبایی برای خود و بدنشان چه معنایی داشته باشد. جستجوی جوانی و زیبایی  به ندرت بدون درد است، اما همان طور که می‌دانیم این یک سلاح قدرتمند می‌باشد.

مجله خواندنی ها
مجله فرارو
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین