معالاسف شاید یادآوری تاریخ به ایشان تلنگری برای بازاندیشی در جهانبینیشان و مرور مجدد آنچه باشد که شاید فراموش کردهاند اگر ملت ایران میخواستند بر اساس تواناییهایشان انتخاب و حرکت کنند چگونه میتوانستند انقلاب کنند؟ و اگر رهبران ما میخواستند بدون در نظر گرفتن نصرت الهی تصمیم بگیرند نه رژیم ستمشاهی سرنگون میشد و نه به پشتوانه همین مردم و نصرت الهی پیروزی بر صدام در جنگ ۸ ساله تحمیلی که غرق در امکانات غرب و شرق بود میسر میشد.
روزنامه کیهان به یادداشت اخیر محمد جواد ظریف واکنش نشان داد و نوشت: محمد جواد ظریف وزیرخارجه سابق پس از مدتها سکوت، با انتشار یک یادداشت کوتاه در شبکههای اجتماعی در دفاع از خودش با اشاره به اینکه پیش از این برای جمله «خودمان انتخاب کردیم» مورد انتقاد فراوانی قرار گرفت با توضیح بیشتر در این زمینه نوشت: «مرحوم پروفسور روحالله رمضانی متخصص برجسته سیاست خارجی ایران در آمریکا سیاست خارجی پانصد سال گذشته ایران را چنین آسیب شناسی میکند ایران در پی به دست آوردن دوباره قلمروی بود که زمانی در تصرف داشت و اغلب نمیتوانست فاصله میان این اهداف امکانات در دسترس برای تحقق آنها را درک کند ما در طول تاریخ اهدافمان را بر اساس آرزوهایمان چیدهایم و به تواناییهایمان توجهی نکردهایم گرایش تاریخی ما برای رسیدن به آرزوها بدون در نظر گرفتن امکانات نه تنها در سیاست خارجی نمایان، است بلکه در شکلگیری خطوط متراکم خودرو پشت هر تونل کمعرض نیز دیدنی است».
وی با تصریح بر اینکه «در ۷۵ سال برنامهریزی توسعه، ما منابع ملی نابود شده و توسعه نیز حاصل نشده، چون بیشتر برنامهها به جای ترسیم مسیر جبران عقبماندگیها متناسب با امکانات و فرصتها، حدیث آرزومندی رهبران کشور بودهاند»، نوشت: «آگاهانه یا ناخودآگاه ما مردم انتخاب کردهایم آنان را که به دنبال آرزوهایمان بودهاند بستاییم هر چند برای خود و کشور خسارات فراوان به بار آورده باشند و آنان را که در حد امکانات کوشیدهاند تا از گستره خسارات ناشی از حرکات آرزومندانه بکاهند سازشکار» و حتی «خائن» بنامیم. راستی نه تنها ما مردم بلکه نخبگان ما کدامیک را بیشتر نکوهش میکنند.
آنها که با آرزوی بازپس گرفتن سرزمین از دست رفته در قرارداد گلستان بخشهای بیشتری از سرزمین و حتی استقلال ایران را به باد دادند یا آنها که با قرارداد ترکمنچای دستکم قسمتی از سرزمین تازه از دست رفته را بازپس گرفتند؟
وزیر سابق امور خارجه کشورمان با بیان اینکه «برای پیشگیری از ترکمنچایها باید انتخاب کنیم» که آرزوهایمان را در چارچوب امکانات دنبال کنیم، نوشت: «ما حتی در واژههایمان هم توجه به امکانات را ناشایست میدانیم. چرا سازشکار منفی و سازش ناپذیر مثبت است؟ مگر سازش جز به معنی دستیابی به نقطه اشتراک و توازن برای حرکت به سوی آرمانهاست؟ مگر میتوان از روش دیگری به آرمانها رسید؟ داشتن آرزو به زندگی جهت میدهد، اما توجه به تواناییها حرکت به سمت آرمانها را ممکن میسازد نیاز امروز ما درک درست و «انتخاب» هوشمندانه است. کنشگری مرزی. چشم به آرمانها و استوار بر تواناییها».
وزیر امور خارجه سابق در حالی برای دفاع از عملکرد خود به طور ضمنی به تمجید از قرارداد نگین ترکمنچای روی آورده است که به موجب این قرار داد، ایالتهای ایروان و نخجوان و بخشهایی از تالش (۳۰ هزار کیلومتر مربع)، از خاک ایران جدا شد. ضمن آنکه ایران، حق قضاوت کنسولی (کاپیتولاسیون) را به روسیه واگذار کرد و ده کرور تومان نیز به عنوان غرامت جنگی پرداخت.
در منفور بودن این قرار داد ننگین، همینبس که ظریف، ۸ بهمن ۱۳۹۷ در مجلس از قیاس برجام با ترکمنچای از سوی منتقدان به شدت برآشفته و گفته بود: «چرا افتخارات ملی را ترکمنچای مینامید؟ چرا بدعهدی رژیم جنایتکار آمریکا را به اسم جمهوری اسلامی تمام میکنیم و افتخار کشور را ترکمنچای مینامیم؟ از دولتی که به اصول بینالملل پایبند نیست چه توقعی داریم؟... این ترامپ است که باید به برجام، ترکمنچای بگوید، نه شما».
ظریف آن زمان، ترکمنچای را نقطه مقابل افتخارات ملی میشمرد، اما ۵ سال بعد، با این پیش فرض که برجام در واگذاری امتیازات به دشمن، شبیه آن قرارداد بوده، به تحسین ترکمنچای میپردازد تا فجایع برجام را توجیه کند!
در واقع همان جماعتی که تا دیروز از مقایسه برجام با ترکمنچای برآشفته میشدند امروز زبان به تحسین آن گشودهاند؛ این تلاش برای سفیدسازی خودشان، توجیه وادادگیهایشان، سرپوش گذاشتن بر خودتحقیری ذاتیشان و مهم جلوه دادنِ برجامی است که دستاوردش تاکنون تقریبا هیچ بوده است!
دولت روحانی و شخص ظریف با رویکرد غلط و تحقیرآمیز «رعیت و اربابی» مدعی بودند که «آمریکا کدخداست» و «امضای وزیر خارجه آمریکا تضمین است» و «رئیسجمهور آمریکا مودب و باهوش است» و...
ظریف- آذر ۹۲- در اظهارنظری حقارتآمیز گفت: «آیا فکر کردید آمریکا که میتواند با یک بمب تمام سیستم دفاعی ما را از کار بیندازد از سیستم دفاعی ما میترسد؟»!
ظریف و روحانی در دوره ۸ ساله گذشته تمام همت خود را صرف جلب اعتماد و رضایت آمریکا و اروپا کردند و در آخر از دستاورد تقریبا هیچ در دولت اوباما به مزایای نزدیک به صفر در دولت ترامپ رسیدند.
اعتماد بیجای دولت روحانی و شخص ظریف به آمریکا موجب شد تا دولت تمام تعهدات خود را پیشاپیش و یکطرفه انجام داده و پس از آن تازه به انتظار بنشیند تا آمریکا که به قاتل زنجیرهای توافقات مشهور است، تعهداتش را اجرا کند!
آمریکا برخلاف ادعای دولتمردان سابق که میگفتند نمیتواند از برجام خارج شود، خارج شد؛ چون همین طیف به ترامپ تضمین دادند حتی در صورت خروج آمریکا، به تعهدات برجامی خود ادامه میدهند!
حالا که تشت رسوایی برجام و امضا کنندگان آن از بام افتاده و خسارات ۸ سال معطل کردن ظرفیتهای کشور به پای این توافق بیش از پیش عیان شده، جناب ظریف به جای عذرخواهی در پیشگاه ملت به زبان به تحسین قرار داد ننگین ترکمنچای گشوده است چرا که خود نیز با دست فرمان ترکمنچای پای برجام را امضا کرده است.
از سوی دیگر ظلم بزرگ جناب ظریف این است که تلویحا اقتدار امروز را با دوره انحطاط پهلوی و قاجاریه یکی وانمود میکند؛ در حالیکه به استناد عباراتی هم، چون «امضای کری تضمین است»، «برجام فتح الفتوح است»، «امکان ندارد آمریکا از برجام خارج شود»، «تحریمها لغو شده و امکان ندارد برگردد» و... رویکرد شخص او و روحانی در برجام، برخلاف ادعای واقعگرایی، آرزواندیشی و خاماندیشی بود.
نکته قابل تامل دیگر اینکه به اعتبار این سخن عمیق و پر معنا که «اگر آرزوی مردم را گرفتی بدون وعده میتوانی عزتشان را هم بفروشی و در پاسخ بگویی این ذلت انتخاب شما بود»، معلوم شد کسانی که سالها با ژست عزت سعی در فریب مردم داشتند، باطنشان و کلامشان ترغیب مردم به پذیرش ذلت بودهاند.
معالاسف شاید یادآوری تاریخ به ایشان تلنگری برای بازاندیشی در جهانبینیشان و مرور مجدد آنچه باشد که شاید فراموش کردهاند اگر ملت ایران میخواستند بر اساس تواناییهایشان انتخاب و حرکت کنند چگونه میتوانستند انقلاب کنند؟ و اگر رهبران ما میخواستند بدون در نظر گرفتن نصرت الهی تصمیم بگیرند نه رژیم ستمشاهی سرنگون میشد و نه به پشتوانه همین مردم و نصرت الهی پیروزی بر صدام در جنگ ۸ ساله تحمیلی که غرق در امکانات غرب و شرق بود میسر میشد؛ و اگر بنا بود ملت ایران در دوران تحریم به اندازه تواناییهایشان آرزو کنند، گستره وسیعی از پیشرفتها و دستاوردهای عظیم در صنایع دفاعی، صنعت هستهای، نانو تکنولوژی، بهداشت و درمان وعلوم پزشکی، علم و فناوری، هوافضا، کشاورزی، صنعت نفت، گاز و پتروشیمی و... با ماحصل اقتدار منطقهای و بینالمللی چگونه به دست میآمد؟
و ذکر این نکته که موضوع آرزوها و تواناییها بیشتر از آنکه با هم دارای نسبت باشند، دو موضوع جدا از هم هستند، و بیش از آنکه مناسب استفاده برای سیاسینویسی در کهنسالی باشند مناسب استفاده در انشاهای کودکان هستند تا این کودکان در کهنسالی بدانند تنها افراد ضعیف و نادان بهاندازه تواناییشان تلاش خواهند کرد.