احمد ربانی که به عنوان بخشی از جنگ آمریکا علیه تروریسم بازداشت شده بود آزاد شد. آثار هنری او زندگی در بازداشت را به تصویر میکشند: یک سلول بدون پنجره، مردی که از مچ دست آویزان شده، صندلی غذا دادن اجباری و با استفاده از زور.
فرارو- در روزهای آغازین جنگ آمریکا علیه تروریسم مقامهای امریکایی "احمد ربانی" را با تصور این که شخص دیگری است بازداشت کردند. آنان به زودی متوجه اشتباه خود شدند، اما بعدا گفتند که او خود تسهیل کننده اقدامات تروریستها بوده است.
به گزارش فرارو، ربانی این موضوع را انکار میکند و هرگز درباره ادعاهای مطرح شده علیه اش درباره ارتکاب جرم اثبات نشدند. او پس از هجده سال و نیم سپری کردن زندگی در خلیج گوانتانامو در ماه فوریه(بهمن) از هواپیما در پاکستان پیاده شد: مردی آزاد، اما درهم شکسته. سالها اعتصاب غذا و تغذیه اجباری باعث شده که او نتواند اکثر غذاهای جامد را بخورد. او میگوید: "من هرگز شبها نمیخوابم و اگر بخوابم فورا از خواب بیدار میشوم".
او میگوید با وجود تمام این مشکلات تنها راه فرارش از طریق هنر بوده است. او شروع به نقاشی کشیدن در داخل سلول اش کرد و شبانه روز کنار سه پایه ایستاده بود. گاهی اوقات فراموش میکرد که از زمان بازداشت اش در سال ۲۰۰۲ میلادی به این سو کجاست و چه اتفاقی برایش افتاده است. او تا زمان آزادی اش صدها نقاشی روی بوم کشیده بود و از تکههای پارچهای که لباسها یا ملحفههای کهنه زندان وجود داشت برای این کار استفاده کرد.
هنر یکی از معدود شواهد موجود در مورد زندگی در محوطه زندان گوانتانامو است که چند ماه پس از حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ برای نگهداری مظنونان خارجی در جنگ آمریکا علیه تروریسم افتتاح شد. ۲۰ نقاشی از ربانی در ماه مه در گالریای در شهر کراچی در پاکستان به نمایش گذاشته شد. مقامهای امریکایی اجازه ندادند که برخی از آثار او که در آن شکنجه و رنج در جریان در گوانتانامو ترسیم شده بود از آنجا خارج شود، اما هنرمندان دیگر آن تصاویر را با استفاده از توضیحات نوشته شده توسط وکیل ربانی بازسازی کردند. ربانی که اکنون ۵۳ ساله است. او در یک مصاحبه ویدئویی از خانه اش در کراچی میگوید: "آنان صرفا نه تنها به من بلکه به تمام اعضای خانواده ام آسیب رساندند".
او درسال ۲۰۲۱ میلادی از گوانتانامو آزاد شد پس از آن که یک هیئت بازبینی دولتی تشخیص داد که "تهدید قابل توجهی برای امنیت ملی" محسوب نمیشود. وکیل ربانی میگوید که موکل اش اصلا نباید بازداشت میشد. او میگوید موکل اش توسط مقامهای پاکستانی بازداشت شد، زیرا او را به اشتباه شناسایی مردند و برای دریافت پنج هزار دلار پاداش به افسران اطلاعاتی امریکایی تحویل دادند.
زمانی که ربانی در ۲۰۰۲ میلادی بازداشت شد از باردار بودن همسرش اطلاعی نداشت. او گفت که سه سال بعد از طریق نامهای متوجه این موضوع شده بود و برای اولین بار در فاصله زمانی طولانیای توانست از وضعیت همسرش مطلع شود. او پس از بازگشت به پاکستان برای نخستین بار با "جواد" پسر ۲۰ ساله اش ملاقات داشت.
وزارت دفاع ایالات متحده در مورد شرایطی که ربانی در ابتدا تحت آن بازداشت شد اظهار نظری نکرد. بخشهایی از گزارش ربانی در خلاصهای از گزارش طبقه بندی شده کمیته اطلاعات سنای ایالات متحده در سال ۲۰۱۴ تایید شده است. سناتور "دایان فین اشتاین" از کالیفرنیا رئیس آن زمان کمیته مذکور گفته بود که یافتهها "برنامهای از بازداشت مخفیانه نامحدود و استفاده از تکنیکهای بازجویی وحشیانه ناقض قوانین ایالات متحده تعهدات معاهده و ارزشهای ما را مستند میکند".
ربانی میگوید در زمان بازداشت به عنوان راننده تاکسی در کراچی کار میکرد. او به سه زبان اردو، عربی و انگلیسی صحبت میکرد. همین موضوع او را به منبعی ارزشمند برای مسافران خارجی تبدیل کرد. او میگوید از مسافران سوالات زیادی نپرسیده بود. او میافزاید: "من برای سیر کردن شکم اعضای خانواده ام کار میکردم. به همین سادگی".
بازداشت او به دلیل هویت اشتباه بود. افسران اطلاعاتی ایالات متحده بر این باور بودند که ربانی فردی به نام "حسان غول" یکی از اعضای ادعایی تحت فرمان "اسامه بن لادن" رهبر وقت القاعده بود.
در یکی از اسناد سیا در مورد بازجویی از ربانی آمده است: "جالب اینجاست که او حسان غول بودن را انکار میکند و مدعی است که حسان فرد دیگری است".
در این گزارش آمده که ظرف یک روز مشخص شد که ربانی واقعا مرد اشتباهی بوده است. با این وجود، در این گزارش آمده که یکی از آشنایان او به نام "محمد مدنی" به بازجویان گفت که ربانی خود با القاعده ارتباط دارد. او اطلاعاتی به آنان داد که منجر به بازداشت ۱۱ مرد دیگر از جمله "عبدالله" برادر بزرگتر ربانی یک روز پس از آن شد.
عبدالله نیز آزاد شد و بدون آن که هیچ گونه اتهامی علیه اش اثبات شود به پاکستان بازگشت. ربانی میگوید او چندین بار به اردوگاههایی در پاکستان و افغانستان که به عنوان مکانهای سیاه شناخته میشوند و مراکز بازجویی سری سیا بودند انتقال یافته بود. او میگوید در آنجا او را شکنجه کردند تا هر چیزی را که فکر میکرد بازجویان میخواهند بشنوند به آنان بگوید. او میگوید در آنجا موسیقی تکنو با صدای بلند در تمام ساعات پخش میشد. او در تاریکی، بیدار میماند و با درد میایستاد. او میگوید:" در تمام این مدت من هرگز خورشید را ندیدم".
پس از ۱۸ سال و نیم در خلیج گوانتانامو احمد ربانی مردی آزاد، اما درهم شکسته بود که از هواپیما در پاکستان پیاده شد. بر اساس گزارش سنا ربانی حداقل ۵۴۰ روز را در بازداشت سیا گذراند و تحت "تکنیکهای بازجویی پیشرفته" غیرمجاز قرار گرفت که ایستادن اجباری، مواجهه با هوای سرد و گرفتن ناگهانی زندانی با دو دست را شامل میشدند.
او میگوید متحمل آزارهای دیگری نیز شده است: کم خوابی، ضرب و شتم، موقعیتهای استرس زا. تنها چند سند مربوط به پرونده ربانی تاکنون علنی شده است. در پرونده او اشاره شده که ربانی تسهیل کننده اقدامات "خالد شیخ محمد" طراح اصلی حملات ۱۱ سپتامبر و "عبدالرحیم النشیری" متهم به سازماندهی بمباران یو اس اس کول یک کشتی جنگی آمریکایی در سال ۲۰۰۰ میلادی بوده است که هر دوی آنان در گوانتانامو در انتظار محاکمه نظامی در بازداشت بوده اند.
در پرونده او آمده که ربانی خانههای امن را اداره میکرد و برای عوامل القاعده و خانوادههای شان شرایط سفر را فراهم میکرد. وزارت دفاع ایالات متحده به سوالات "وال استریت ژورنال" در مورد بازداشت و نوع رفتار با ربانی پاسخی نداد. اسناد حقوقی مربوط به ربانی از جمله خلاصهای طبقه بندی نشده از حقایق ارائه شده توسط دولت ایالات متحده به دادگاه در سال ۲۰۱۳ میلادی برای اثبات بازداشت وی ارائه شده است.
در خلاصه این اسناد آمده که ربانی که "بَدر" نیز نامیده شده بود به حضور در اردوگاههای آموزشی افراط گرایان در افغانستان، کار برای رهبران بلندپایه افراط گرایان و کمک به برنامه ریزی فعالیتهای تروریستی اعتراف کرد. در اسناد اشاره شده که ربانی اعتراف کرده با اسامه بن لادن ملاقات داشته و خانههای امنی را برای نیروهای القاعده و طالبان اداره میکرد. ربانی تمام این ادعاها را انکار میکند. او میگفت حین شکنجه اعترافات دروغین را بیان کرده بود. وکلای مدافع او میگویند که این یک الگوی رایج اعتراف گیری از زندانیان گوانتانامو بود.
"توماس ویلنر" وکیل مدافع چندین زندانی گوانتانامو میگوید:"آنان افراد را کتک میزدند تا اطلاعاتی از زندانیان به دست آورند. بسیاری از اطلاعاتی که آنان به دست آوردند اشتباه بود".
در دولت اوباما تلاشهایی برای تحمل پذیرتر کردن زندگی در گوانتانامو برای زندانیان انجام شد. وکلای دادگستری گفتند که در سال ۲۰۰۹ میلادی کلاسهای پایه برای اولین بار در موضوعاتی مانند انگلیسی، علوم کامپیوتر و هنر به بازداشت شدگان ارائه شدند. ربانی که از کودکی به طراحی مشغول بود هنر را انتخاب کرد، اما قوانین کلاسها به قدری بازدارنده بودند که پس از چند جلسه از ادامه حضور در آن منصرف شد. زندانیان با یک مچ پای زنجیر شده به زمین نقاشی میکردند و هر بار که میخواستند از قلم مو یا رنگی استفاده کنند مربی باید آن را به نگهبانی میداد تا پیش از تحویل دادن آن را بررسی کند. در نتیجه، بخش عمده کلاس یک ساعته روزانه برای زندانیان به انتظار کشیدن برای دریافت وسایل نقاشی میگذشت.
در حدود سال ۲۰۱۱ میلادی یکی از دوستان ربانی او را متقاعد کرد که یک معلم جدید برنامه را تغییر داده است و او باید به کلاس برگردد. او میگوید از وکلایش خواست تا دی وی دیهایی درباره هنرمندان مشهور برایش بیاورند و یک فیلم زندگی نامهای درباره "جکسون پولاک" اکسپرسیونیست انتزاعی آمریکایی را در سال ۲۰۰۰ میلادی بارها تماشا کرد. وکلای او قلم موهایی که تماما از پلاستیک ساخته شده بودند را برایش آوردند. ربانی تنها میتوانست از رنگ اکریلیک استفاده کند چرا که رنگ روغنی این قابلیت را داشت تا در لولههای فلزی قرار گیرد که میتوانست به چاقو یا ابزارهای دیگر تبدیل شود.
ربانی طرحهایی از سلول خود، یک اتاق کوچک بدون پنجره با یک توالت در کنار تخت اش کشیده بود. نقاشیهای دیگر خاطرات زندگی پیش از دستگیری او را بازسازی کردند مانند زیارت از اماکن مقدس اسلامی مکه در عربستان سعودی. تعداد کمی از نقاشی هایش صحنههای تاریکی از رنج را نشان میدادند: مردی که با مچ دست اش از تیر فلزی بالای سرش آویزان شده بود. صندلیای که ربانی در طول اعتصاب غذا به دلیل تغذیه اجباری به آن بسته شده بود.
" کلایو استفورد اسمیت" وکیل ربانی میگوید: "می توانید تصور کنید که آنان چرا این تصاویر را منتشر نمیکنند. این مسئلهای صرفا مرتبط با امنیت ملی نیست بلکه مایه شرمساری ملی ما امریکاییها است".
هشت اثر ربانی که شکنجه و رنج را به تصویر میکشد در ابتدا از زندان گوانتانامو اجازه خارج شدن پیدا نکرد. وکیل ربانی پس از بازدید از گوانتانامو توضیحاتی درباره آن سه اثر ارائه کرد و هنرمندان دیگر براساس آن توصیفات آثاری را خلق کردند.
در نقاشی صندلی تغذیه دیده میشود که بیشتر شبیه یک صندلی برقی است با هفت بند چرمی که سگکهای آن باز میشود دو بند برای مچ پا، دو بند برای بالای پاها، دو بند برای مچ دست و یک بند بر روی سینه فرد قرار میگرفت.
یک سرباز و یک پرستار مسئول لوله گذاری بودند. آب ابتدا از طریق یک لوله به سوراخ بینی وارد میشود. سپس پزشک و پرستار با استفاده از دو گوشی پزشکی میتوانستند گوش دهند تا بفهمند آیا لوله همان طور که در نظر گرفته شده است به معده رفته است یا به داخل ریه. این وضعیتی بود که میتوانست مشکلات پزشکی جدی ایجاد کند. یک کیسه تغذیه با آب در آنجا وجود داشت که از یک لوله بلند و باریک که در یک پایه مربع با چهار چرخ قرار گرفته آویزان شده بود.
در اواخر سال ۲۰۱۷ میلادی ربانی یکی از هشت هنرمند گوانتانامو بود که آثارشان در کالج عدالت کیفری جان جی در نیویورک به نمایش گذاشته شد. در آن زمان زندان گانتانامو به تدریج در حال برچیده شدن بود. در مجموع ۷۷۹ مرد در مقطعی در آنجا بازداشت شدند. اکثر آنان همانند ربانی در نهایت بدون اثبات ارتکاب جرم آزاد شدند. از ۳۰ بازداشتی که باقی مانده اند دو نفر محکوم شده اند و ۹ نفر در انتظار محاکمه به اتهاماتی از جمله توطئه، قتل بر خلاف قانون جنگ، ربودن یا به خطر انداختن کشتی یا هواپیما و تروریسم در پرونده ۱۱ سپتامبر هستند. هفت زندانی سابق به اتهامات مرتبط با ارتکاب جنایات جنگی اعتراف کردند و به خارج از گوانتانامو منتقل شدند. ۹ نفر در طول بازداشت جان باختند.
"باراک اوباما" رئیس جمهور اسبق امریکا با این استدلال که بازداشتگاه گوانتانامو به اعتبار امریکا لطمه زده و صدها میلیون دلار در سال برای مالیات دهندگان امریکایی هزینه به همراه داشته متعهد شد تا آن مرکز را تعطیل کند. او در این مسیر با مخالفت کنگره مواجه شد و در عوض تصمیم گرفت بازداشتگاه را کوچکتر کند. "دونالد ترامپ" رئیس جمهور بعدی امریکا فرمان اوباما برای تعطیلی بازداشتگاه گوانتانامو را لغو کرد. دولت بایدن تلاشهایی را برای انتقال زندانیان به مکانی دیگر احیا کرد.
ربانی میگوید انتظار ندارد از نظر جسمی و روحی هرگز به طور کامل بهبود یابد. او میگوید: "برخی چیزها هرگز درست نمیشوند". آثار نقاشی ربانی پس از آزادی او در اوایل سال جاری در کراچی به نمایش گذاشته شدند.