انگار قدرتی بیرونی هم به کمک رئیس فدراسیون والیبال میآید که هر بار شایعه استعفایش به دلیل بازنشستگی مطرح میشود باز با تبصرهای روی صندلیاش باقی میماند. اینکه او حمایت چه افرادی را دارد که با وجود ناکامی والیبال بزرگسالان ایران در یکی، دو سال اخیر همچنان بدون خم به ابرو آوردن به کار ادامه میدهد موضوعی نیست که بشود برایش تحلیل قطعی داشت، ولی واقعیت امر این است که اگر قرار باشد والیبال در تورنمنتهای آتی همچنان یکی از رشتههای محبوب باقی بماند، باید این «ترکیب بازنده» که متشکل از رئیس و سرمربی کنونی والیبال است به هم بخورد
روزنامه شرق نوشت: بیستودومین دوره رقابتهای والیبال قهرمانی آسیا در شرایطی در ارومیه به پایان رسید که ایران، میزبان این رقابتها، مهمترین و سختترین بازی را واگذار کرد تا به راحتی اجازه دهد جام قهرمانی نصیب ژاپنیها شود. ایران در ارومیه در حالی در دیدار فینال مقابل ساموراییها به صف شد که تیمی بسیار معمولی نشان داد و حتی نتوانست یک ست هم از رقیب آسیای شرقیاش بگیرد.
این نتیجه در شرایطی به دست آمد که تیم ملی چندی پیش در چارچوب رقابتهای لیگ ملتهای والیبال هم به ژاپنیها باخته بود و انتظار میرفت با توجه به امتیاز میزبانی و حمایت تماشاگران خودی، حداقل این بار در فینال آسیا، کاری کند و یکی از باختهای متعددی را که در طول تاریخ برابر ژاپن داشته، جبران کند. اتفاقی که نهایتا رخ نداد تا در اقدامی بیسابقه، تماشاگران حاضر در سالن که تعدادشان هم اصلا کم نبود، رو به تشویق تیم ژاپن بیاورند. در واقع تماشاگران ایرانی هم که از بازی ضعیف تیم ملی شاکی شده بودند، تصمیم گرفتند به جای حرصخوردن از سبک بازی تیم ملی، رو به تشویق تیم ژاپنی بیاورند که بسیار حرفهای و اصولی تیم بهروز عطایی را در ارومیه زمینگیر کرد و جام قهرمانی را به دست آورد.
به این ترتیب، تیم ملی والیبال ایران در این رقابتها که در مرحله گروهی و تکبازی حذفیاش کار بسیار سادهای داشت، به جدیترین رقیبش در این تورنمنت دوباره باخت تا مشخص شود که دیگر خبری از قدرت اول آسیا بودن نیست. به عبارت سادهتر والیبال ایران دیگر نه تنها در دنیا حرف زیادی برای گفتن ندارد بلکه همین حالا در آسیا هم تبدیل به تیمی شده که باید منتظر لغزش ژاپن باشد به این امید که بتواند ست یا پوئنی به دست بیاورد.
«معمولیشدن» والیبال ایران که در دهه گذشته یکی از قدرتهای جهانی شده بود، در بازیهای اخیر لیگ ملتهای والیبال به خوبی خودش را نشان داد به طوری که ایران با ۱۰ شکست از ۱۲ بازی و کسب ۱۱ امتیاز، بدترین نتیجه ممکن در تاریخ لیگ ملتها، از زمان حضورش در این تورنمنت را ثبت کرد و با ایستادن در رده چهاردهم جدول ۱۶ تیمی به کار خودش پایان داد. زنگ خطر در همان تورنمنت به خوبی به صدا درآمده بود و مشخص بود که بهروز عطایی، سرمربی جدید و ایرانی تیم ملی، از لحاظ فنی، توانایی رقابتکردن با اندیشههای مربیان بزرگ دنیا را ندارد.
اگرچه انتظار میرفت با ثبت آن ناکامی بزرگ، خیلی سریع عذر بهروز عطایی خواسته شود و کار به مربی دیگری سپرده شود، ولی در تصمیمی بحثبرانگیز، محمدرضا داورزنی از عطایی حمایت کرد و با عذرخواهیکردن، وعده داد که با قهرمانی در آسیا، آن نتایج بد به فراموشی سپرده شود. اتفاقی که حالا مشخص شده مطابق با انتظار، وعدهای بیش نبوده است.
داورزنی حتی حاضر نشد به خروجی جلسه با کارشناسان و خبرههای ورزش والیبال که خودش ترتیب داده بود هم گوش کند. ماجرا از این قرار بود که در نشست کمیته فنی فدراسیون والیبال که با حضور ۲۴ نفر از مربیان، پیشکسوتان، صاحبنظران و کارشناسان این رشته ورزشی برگزار شده بود، ریشه مشکلات اخیر والیبال را در عملکرد ضعیف سرمربی تیم ملی والیبال ایران دانسته بودند. در ۲۷ سرفصلی که برای حل این مشکلات عنوان شده بود، حداقل ۱۹ مورد وجود داشت که مقصر ناکامی والیبال ایران در این روزها را کادر فنی دانسته بودند. داورزنی، ولی پای بهروز عطایی نشست تا حالا مشخص شود تصمیمش تا چه اندازه غلط بوده است.
البته که بهروز عطایی تنها مشکلی که این روزها والیبال ایران با آن دست و پنجه نرم میکند نیست چراکه به نظر میرسد برای برونرفت از بحران کنونی نیاز به خونی تازه در رگهای فدراسیون والیبال است. داورزنی رئیس گذشته است و اندیشههای مدیریتیاش برای والیبال مدرن امروز دیگر جواب نمیدهد. او در یکی، دو سال اخیر یا عذرخواهی کرده یا وعده جبران داده که هیچکدام دردی را دوا نکرده است.
در اتفاقی عجیبتر اینکه انگار قدرتی بیرونی هم به کمک رئیس فدراسیون والیبال میآید که هر بار شایعه استعفایش به دلیل بازنشستگی مطرح میشود باز با تبصرهای روی صندلیاش باقی میماند. اینکه او حمایت چه افرادی را دارد که با وجود ناکامی والیبال بزرگسالان ایران در یکی، دو سال اخیر همچنان بدون خم به ابرو آوردن به کار ادامه میدهد موضوعی نیست که بشود برایش تحلیل قطعی داشت، ولی واقعیت امر این است که اگر قرار باشد والیبال در تورنمنتهای آتی همچنان یکی از رشتههای محبوب باقی بماند، باید این «ترکیب بازنده» که متشکل از رئیس و سرمربی کنونی والیبال است به هم بخورد.
این اتفاقی است که در هر دو جهت، نیاز به تغییر دارد؛ هم زمان خروج داورزنی از چرخه مدیریت فرارسیده و هم اینکه تیم ملی با این همه ستارهای که در اختیار دارد نیاز به یک سرمربی نامآشنا و کاریزماتیک دارد تا دوباره روزهای شیرین گذشته را تجربه کند. البته که ظاهرا قرار نیست چنین روزی در آیندهای نزدیک رقم بخورد، چون ترکیب مذکور که یک بار در لیگ ملتها شکست خورده و یک بار هم در آسیا، قرار است همچنان به همکاری ادامه دهند.
این موضوع به طرز عجیبی در تضاد با خواست هواداران تیم ملی والیبال است که در روز فینال علنا شعار «حیا کن، رها کن» را خطاب به بهروز عطایی در سالن والیبال سر دادند. شعاری که حالا رئیس فدراسیون والیبال ایران، محمدرضا داورزنی، صراحتا میگوید بیاثر است و تیم ملی همچنان با بهروز عطایی به کارش ادامه میدهد. داورزنی میگوید: «جا دارد به نوبه خودم از مردم عزیز و والیبالدوستان عذرخواهی کنم که نتوانستیم در این مسابقات وعدهمان را عملی کنیم، اما مطمئن باشند که تلاش میکنیم نقاط ضعفمان را برطرف کنیم. در چند وقت گذشته فشار زیادی به بازیکنان و سرمربی تیم ملی ما وارد شد. تلاش ما این است که بتوانیم تصمیم درست بگیریم. تصمیم در هیجان و فشار بعضا منجر به نتایج غلط میشود؛ قطعا فدراسیون به فکر آینده والیبال کشورمان است و از یک طرف پشتوانهسازی کرده و از طرفی اهداف پیشرو را در پیش دارد که باید تصمیم درستتری بگیرد تا انتظارات مردم برآورده شود. قطعا فدراسیون نسبت به این موضوع بیخیال نیست و قطعا بیش از هر جماعتی، خود جامعه والیبال و بچهها ناراحت هستند. من دیروز روی سکو ناراحتی شدید را در چهره بچهها میدیدم. خود بچهها بیشتر از همه ناراحت هستند و تلاش ما هم این است که تصمیم درست را برای آینده بگیریم».
صحبتکردن از «تصمیم درست» آنهم پس از هشداری که کارشناسان والیبال به رئیس فدراسیون دادهاند، موضوعی برای ردگمکنی است، چون تجربه اخیر نشان داد داورزنی نه تنها مشاوره خوبی نمیگیرد، بلکه اگر هم چنین شود بعید است به آن عمل کند. او در واکنش به قطع همکاری سریع با بهروز عطایی هم میگوید که مربی مورد علاقهاش فعلا به کار ادامه میدهد. «فعلا هیچ تصمیم دیگری نمیتوانیم بگیریم تا بازیهای آسیایی و انتخابی المپیک را پشت سر بگذاریم. مردم عزیز مطمئن باشند که برای لیگ ملتهای آسیا سال آینده و المپیک پیشرو فدراسیون تصمیم درستتری خواهد گرفت که این انتظارات برآورده شود. تلاشمان را میکنیم که با آمادگی کامل وارد بازیهای آسیایی شویم. این مسابقات برای ما و بچهها اهمیت ویژهای دارد و از طرفی هیچ امکان دیگری نداریم. میدانید که مسابقات آسیایی به گونهای است که براساس لیستی که از قبل اعلام شده، امکان حذف یا اضافه کردن بازیکن یا کادرفنی دیگری نداریم و از آن طرف هم تیم بلافاصله به انتخابی المپیک میرود. با همین کادرفنی به مسابقات هانگژو میرویم و امکان تقویت هم نداریم. برای برزیل شاید با هماهنگی کادرفنی، کمک بیشتری به آقای عطایی کنیم، اما در بازیهای آسیایی هیچ امکانی برای اضافهکردن کادر یا بازیکن جدید نداریم. تلاشمان را میکنیم که یک ریکاوری انجام بدهیم تا با آمادگی بیشتری به هانگژو برویم. اما مردم نگران المپیک پاریس نباشند، قطعا فدراسیون تلاش میکند تا بهترین تصمیم را بگیرد».
حالا بازیهای آسیایی رقابتی است که یک بار دیگر ترکیب بازنده تورنمنتهای اخیر باید در آن حاضر شود؛ ترکیبی که احتمالا تا از میزان هواداران این رشته در ایران کم و کمتر نکنند، دستبردار نخواهند بود.
پ ن پ: همین حالا هم فدراسیون در رده سنی جوانان و نوجوانان عالی کار کرده و تیم را به قهرمانی جهان رسانده.
چیزی شبیه دوران سرمربی گری آقای شمس و کاپیتانی وحید شمسایی در فوتسال شده ، بازیکان سالاری داره تیم نابود میکنه ...