این پروژه را شی جین پینگ، رئیس جمهور چین با استفاده از کادرهای متفکر حذبی و برای حل مسئلهای به نام «کمبود منابع چین» شکل داده است. چین در حوزه برخی منابع «کانی» از نفت تا مس، نقره و آهن، کمبود دارد و مایل است این کمبود را برطرف کند. درواقع شی طی تعدادی نشست که با کادرهای حزبی انجام داد، تئوری یک کمربند و یک جاده را تدوین کرد. این تئوری تبدیل به کتابچهای شد که در مدارس و دانشگاهها تدریس میشود و حتی هیئت مدیره شرکتهای چینی و هلدینگها از کوچک تا بزرگ و از دولتی تا غیردولتی، خواه نظامی باشند یا غیرنظامی، به تدریس این کتابچه میپردازند.
فرارو- مسعود فروزنده، تاریخ پژوه و تحلیلگر سیاسی؛ اگر قرار باشد با دیدگاهی چند مرحلهای و همه جانبه به طرح «یک کمربند و یک جاده» نگاه کنیم، متوجه میشویم که در اولین مرحله، اصلیترین موضوع این طرح، تعامل با سرمایه جهانی است. مرحله دوم این طرح شامل «تصرف بر بنادر و منابع زمینی و زیرزمینی» است. در مرحله سوم، باید به این پرسش پاسخ داد که آیا چین به دنبال تصرف منابع زمینی و زیرزمینی است؟ آیا چین به دنبال قدرتمند کردن اقتصاد خود و غارت منابع جهانی است و آیا مایل است بر جامعه پیرامونی خود سیطره سیاسی داشته باشد؟ پاسخ منفی است. آیا چین مایل است به لحاظ فرهنگی بر جامعه پیرامونی خود سیطره داشته باشد؟ پاسخ این مورد نیز منفی است. آیا چین مسئولیتهای اجتماعی خود را به خوبی در کشورهایی که بندر و اراضی آنها را اجاره میکند، اجرا میکند؟ پاسخ این است که در برخی کشورها، در زمینه آموزش، بهداشت و جاده با کمی تخفیف یا سوبسید وظایف خود را انجام میدهد.
اکنون در برخی از روستاها و بخشهای جنوب عراق، شرکتهای نفتی چین، به اصول مسئولیت اجتماعی (corporate social responsibility) پایبند هستند، اما این پایبندی به CSR فاقد هر نوع سوءگیری فرهنگی و اجتماعیست. چینیها در آفریقا نیز سوءگیری فرهنگی ندارند، اما در چاد و نیجریه نوعی از سوءگیری سیاسی مشاهده شده است. البته نه تا حدی که چین در ترکیب دولت دست ببرد یا از احزاب مخالف دولت حمایت کند یا حزب حاکم را تقویت کند. بلکه این سوءگیری سیاسی، شامل اعطای امتیاز مادی، به برخی از انجمنها و اشخاص قدرتمند و ذی نفوذ سیاسی در این مناطق است.
تمام این موارد بر ابعاد، فرهنگی و سیاسی متمرکز بود، اما لازم است از دیدگاه اقتصادی نیز به طرح «یک کمربند و یک جاده» نگاه کنیم. یک پرسش مهم این است که چین تا کنون چه میزان سرمایهگذاری در این طرح ثبت کرده است؟ حقیقت این است که هیچ اطلاعات دقیقی از وضعیت سرمایه گذاری چین در یک دهه اخیر در پروژه یک کمربند یک جاده، نداریم. آمارهای تقریبی از ۶۰۰ تا ۷۰۰ میلیارد دلار، گسترده است. حتی برخی منابع تا یک هزار میلیارد دلار (یک تریلیون) نیز صحبت میکنند.
پرسش دیگری که در این مرحله باید پاسخ داده شود این است که پروژه مذکور بر اساس چه هدفی شکل گرفته است؟ این پروژه را شی جین پینگ، رئیس جمهور چین با استفاده از کادرهای متفکر حزبی و برای حل مسئلهای به نام «کمبود منابع چین» شکل داده است. چین در حوزه برخی منابع «کانی» از نفت تا مس، نقره و آهن، کمبود دارد و مایل است این کمبود را برطرف کند. درواقع شی طی تعدادی نشست که با کادرهای حزبی انجام داد، تئوری یک کمربند و یک جاده را تدوین کرد. این تئوری تبدیل به کتابچهای شد که در مدارس و دانشگاهها تدریس میشود و حتی هیئت مدیره شرکتهای چینی و هلدینگها از کوچک تا بزرگ و از دولتی تا غیردولتی، خواه نظامی باشند یا غیرنظامی، به تدریس این کتابچه میپردازند.
این کتابچه که در حقیقت تبلور دهنده افکار شی است در جامعه پیرامونی چین نیز تدریس میشود. جالب است که این کتاب در آفریقا و سر کلاسهایی که شرکتهای چینی برای جامعه پیرامونی تعریف کرده اند، با همین عنوان یک کمربند و یک جاده به افراد مختلف، آموزش داده میشود. در این کلاسها تاکید میشود که شی به دنبال این است که ملتها را به تعالی برساند و یک وحدت جهانی را ایجاد کند و در مقابل نگاه «نئولیبرال ظالم بر جهان» که دهکده جهانی را مطرح میکنند، درواقع شی مایل است یک وحدت جهانی را از خلقها و محرومان جهان، پدید آورد.