داستان اتفاقات پس از بازی ذوب آهن و استقلال و درگیری بین نکونام و تصویربردار وارد فاز شکایت کشی شده به همان مسیری میرود که فوتبال ما را به این حال و روز انداخته است
وقتی بعد از پایان یک مسابقه مهم هفتگی که یکی از مدعیان، نتیجه مطلوب را نگرفته همیشه منتظر یک حاشیه هستیم. حاشیهای که در کوتاه مدت، صحبت های بعد از بازی را تحت تاثیر قرار میدهد و در بلند مدت کسی سراغ ایرادات فنی ناکامی در نتیجهگیری را نمیگیرد! اما چطور میشود از یک نقشه تا این حد نخ نما سالها استفاده کرد؟ به خاطر رفتار غلط متولیان فدراسیون فوتبال در برخورد با چنین تخلفاتی!
همیشه بعد از ۲۴ یا ۴۸ ساعت آن حاشیه کنار زمین تبدیل به شکایت دو باشگاه از یکدیگر میشود. در برخورد اول همه فکر میکنند که باشگاه به وظیفه ذاتی خود عمل کرده و به دنبال دفاع از نفر خود و اعتبار و حیثیت باشگاه است اما همیشه در متن این شکایتها داستان به مسیر دیگری میرود! در همین مورد مشخص به بیانیههای دو باشگاه استقلال و ذوب آهن نگاه کنید؛ اصل ماجرا این بود که نکونام معتقد بود تصویربردار وارد منطقه امن سرمربی شده و این تخلف است و تصویربردار نیز ادعا داشت که نکونام به او توهین کرده است.
هر کجای دنیا اگر بود برای قضاوت در این پرونده سراغ طرفین درگیری میرفتند. بالاخره قانون چه میگوید؟ آیا تصویربردار تلویزیونی حق داشته به قول استقلالیها ۹۰ دقیقه توی حلق سرمربی مهمان باشد و در طرف مقابل آیا نکونام حق داشته که خود شخصاً به او اعتراض کند؟ حتی حرفها و ادعاهای پس از ماجرا نیز قابل بررسی است، اتهامی که استقلالیها به طرفداری تصویربردار از تیم رقیب زدند. درک میکنید که چه اتهام سنگینی است؟ و از این طرف ادعای فحاشی یک اسطوره فوتبال ایران به یک تصویربردار....
همین ماجرا آنقدر بزرگ بود که باید پیگیری میشد. پای اخلاق و شرافت فوتبال در میان بود، پای هویت یک کاپیتان بزرگ و شغل محترم یک تصویربردار تلویزیون و از همه مهمتر خود فوتبال که نباید آلوده به بیاخلاقی شود، وسط بود. چه کسی پی این ماجرا را گرفت؟ حالا ببینید که در بیانیههای دو باشگاه چه نوشته میشود؟ کمترین اثری از داستان نیست در عوض ذوب آهن شکایت میکند که استقلال سقف نقل و انتقالات را دور زده و بیشتر از حد مجاز هزینه کرده است! اصلا قبول، در جای خود باید بررسی شود اما چه ربطی دارد به دعوای نکونام و تصویربردار؟ بالاخره کدامشان راست میگفت؟ آیا تصویربردار طرفدار رقیب بود و بدون در نظر گرفتن الزامات حرفهای مثل یک جیمی جامپ برای به هم زدن تمرکز سرمربی استقلال ماموریت داشت؟ و آیا سرمربی استقلال واقعاً توهین کرده بود؟ چرا کسی پشت این ماجراها را نمیگیرد؟
و از اینجا به بعدش را نیز همه فوت آبیم! پرونده شکایت و شکایت کشی بایگانی میشود و چند روز دیگر همه فراموش میکنند و آن وقت روز از نو، روزی از نو! هرکس در این فوتبال به کار خود ادامه میدهد و نتیجه همینی میشود که الان میبینیم! البته یک فرض دیگر هم در فوتبال هست، وقتی ماجرایی بالا بگیرد فرصتی عالی برای کمیته انضباطی است تا با یک جریمه ۸ یا ۹ رقمی از طرفین ماجرا برای درآمدزایی استفاده کند و تمام!