حضور زنان در سینمای ایران در تمام این سالها با محدودیتهایی همراه بود، گرچه در سالهای اخیر کمی بهتر از قبل شده، اما همواره مشکلات و مسائل مختلفی بر سر راه فعالیت زنان در عرصههای مختلف وجود داشته و دارد.
حضور زنان در سینمای ایران در تمام این سالها با محدودیتهایی همراه بود، گرچه در سالهای اخیر به واسطه بازتر شدن فضا، شرایط برای فعالیت زنان در حوزههای مختلف اجتماعی، ورزشی و فرهنگی و سینمایی کمی بهتر از قبل شده، اما همواره مشکلات و مسائل مختلفی بر سر راه فعالیت زنان در عرصههای مختلف وجود داشته و دارد.
به گزارش برترین ها، فعالیت زنان در سینمای ایران قبل از انقلاب محدودیتی نداشت و بازیگران زیادی قبل از انقلاب پا به عرصه سینما گذاشتند، اما تصویر زن در سینمای آن زمان بیشتر زیر سایه قهرمان یا به قول معروف سوپراستارهای مرد فیلمهای آن موقع بود و چندان که باید دیده نمیشدند. در واقع زنان در اغلب فیلمهای پیش از انقلاب نقشهایی منفعل داشتند که در قصه فیلمها چندان پیشبرنده و محرک هم به حساب نمیآمدند.
در سالهای ابتدایی پس از انقلاب هم به دلیل تغییراتی که به خصوص در زمینه رعایت حجاب و پوشش به وجود آمده بود، فضا چندان برای فعالیت هنرپیشههای قدیمی فراهم نبود و حتی فیلمهای زیادی هم به همین واسطه محدودیتها هیچ وقت به نمایش درنیامدند که آثار بهرام بیضایی و چند فیلم مسعود کیمیایی از مهمترین آنهاست.
از اواسط دهه ۶۰، اما اوضاع کمی بهتر شد و مخاطبان سینما با زنانی در فیلمها مواجه شدند که خودشان دارای اراده و تصمیم گیرنده بودند. بازیگران زنی که شخصیتهای مستقل یا به نوعی کنشگر را در فیلمهای مختلف به تصویر کشیدند و تصویر زن را در ذهن بیننده در مقایسه با فیلمهای قبل از انقلاب به کلی تغییر دادند.
برای مثال قهرمان در اغلب فیلمهای مسعود کیمیایی مردها بودند، اما با حضور بازیگران کاریزماتیکی، چون فریماه فرجامی و هدیه تهرانی در فیلمهای او، شخصیتهای زن قوی و باارادهای را در چند فیلم این کارگردان به نام شاهد بودیم که نمیتوان به راحتی از آنها گذشت. در سالهای بعد بازیگران دیگری مثل فاطمه معتمد آریا، گلاب آدینه و کمی بعدتر لیلا حاتمی و ترانه علیدوستی هم توانستند با نقشهایی که بازی کردند تصویر جدید از زن بااراده و مستقل خلق کنند.
در سالهای اخیر به واسطه بازتر شدن فضا برای فعالیت زنان در سینما علاوه بر کارگردانهای زنی که پا به عرصه گذاشتند، بازیگران زن هم در نقشهای متفاوتتر و با ویژگیهای کنشگرانهتر یا جسورانه تری ظاهر شدند. زنان دیگر از آن شخصیتهای منفعل و تکراری فاصله گرفتند و جایشان را به زنانی مستقل، تصمیم گیرنده و صاحب تفکر و اراده دادند.
در دهه ۶۰ و ۷۰ با وجود محدودیتهایی که وجود داشت، اما تعدادی از بازیگران زن بودند که در کنار زیبایی ظاهری، شخصیت زنانی با اراده، قوی، مستقل و پر از نفوذ را به تصویر کشیدند و آنها را در سینمای ایران ماندگار کردند. زنانی که منفعل و در حاشیه نبودند، اهل مطالعه و مطالبه گر بودند و حرفی برای گفتن در دنیای مردانهای که در فیلمها ساخته شده بود داشتند. در این گزارش سعی کردیم به مرور نقشهایی که این بازیگران بازی کردند و به نمادی از زن مدرن امروزی صاحب اندیشه تبدیل شدند و نقش محوری هم در تحقق این اتفاق داشتند، بپردازیم.
سوسن تسلیمی با بازی در فیلمهای بهرام بیضایی یک تنه تصویر زنی که تا پیش از انقلاب در فیلمها از زن وجود داشت و بیشتر هم به زن فریب خورده یا نهایتا زنان اغواگر ختم میشد، را تغییر داد. بهرام بیضایی در آثارش جایگاه ویژهای برای زنان قائل بود و سوسن تسلیمی در چند فیلم او از جمله «چریکه تارا»، «مرگ یزدگرد» و «باشو غریبه کوچک» با بازی متفاوتش خوش درخشید.
البته که برخی از این فیلمها به دلیل مشکلات و محدودیتهای مربوط به حجاب هیچ وقت اجازه نمایش پیدا نکردند. تسلیمی، اما از سردمداران تحول تصویر زن در سینماست. او در قامت زنی عصیانگر و با جذبه در کمال زیبایی با چهره خاصش زنانی را خلق کرد که پس از سالها هنوز هم جایشان در سینما خالی است. اوج هنرنمایی تسلیمی هم در سه فیلم «چریکه تارا»، «مرگ یزدگرد» و «باشو غریبه کوچک» بود، او با استفاده از چهره و تکنیکهای بازیگری اش به درستی توانست زنی صاحب اراده و تفکر را به نمایش بگذارد.
خیلی از طرفداران فریماه فرجامی همیشه حرف از زیبایی ظاهری مثال زدنی او میزنند، اما مگر میشود بازیهای در خشان او در فیلم «خط قرمز» مسعود کیمیایی را به خاطر نیاورد. او در «خط قرمز» که به دلیل محدودیت بازیگرانش اجازه نمایش پیدا نکرد تصویر زنی پر هیاهو را جلوی دوربین کیمیایی برد که هنوز هم مثال زدنی است.
فرجامی به واسطه داشتن چهرههای مینیاتوری و چشمانی بانفوذ و البته توانایی بازیگری اش در فیلمهای زیادی بازی کرد، اما حضور او در چند اثر از جمله «پرده آخر» واروژ کریم مسیحی و «نرگس» رخشان بنی اعتماد تصویر او را به عنوان زنی که از پس نقشهای پرقدرت و بانفوذ به راحتی بر میآید تثبیت کرد. جالب اینکه فریماه فرجامی اولین بازیگر زنی بود که در سینمای بعد از انقلاب دستمزدش بیشتر از مردان بازیگر آن دوران بود.
کمتر کسی است که پیگیر و علاقهمند به سینمای ایران باشد و نقش آفرینی ماندگار بیتا فرهی در فیلمهای «بانو» و «هامون» را به یاد نداشته باشد. بیتا فرهی در «هامون» و نقش مهشید در مقابل حمید هامون آنقدر توانمند ظاهر شد که بیراه نیست اگر او را نماد زن روشنفکر و مدرن در سینمای آن دوران بدانیم. مهشید در «هامون» زنی صاحب تفکر بود، مقابل هامون میایستاد و حرفهای روشنفکری میزد و همین کافی بود تا در بحبوحه محدودیتهایی که آن سالها زن و حضورش در سینما داشت، مهشید به یک نقطه عطف در کارنامه هنری بیتا فرهی تبدیل شود.
این بازیگر خوش چهره و همیشه شیک در ادامه مسیر بازیگری اش در فیلم «بانو» مهرجویی هم خوش درخشید و بار دیگر با بازی مقابل خسرو شکیبایی تصویر زنی مصمم و صاحب فکر را از خود به نمایش گذاشت. زنی که حرفی برای گفتن دارد، مغرور، اما در عین حال مهربان است، مطالعه میکند و البته بی شباهت به خود واقعی بیتا فرهی هم نیست، حیف و صد حیف که سینمای ایران او را خیلی زود از دست داد.
دهه ۶۰ و ۷۰ اوج درخشش گلچهره سجادیه در سینما بود، او در سالهای بعد هم جسته و گریخته فعالیتهایی در سینما داشت، اما هیچ وقت نتوانست موفقیتی که در آن سالها به دست آورد را تکرار کند. زیور در «دندان مار» یکی از مهمترین و به یادماندنیترین نقشهایی است که سجادیه بازی کرد، نقش او در این فیلم کیمیایی تاثیر زیادی بر درام قصه دارد، البته که تجربه خوب همکاری این بازیگر با مسعود کیمیایی در آثار بعدی این کارگردان هم تکرار شد و سجادیه در «ردپای گرگ» هم نقش زنی متفاوت و مستقل را مقابل دوربین کیمیایی برد. این بازیگر گزیده کار که در اواخر دهه ۶۰ با سریال «رعنا» بیش از پیش بر سر زبانها افتاده بود، در فیلم «سرزمین خورشید» احمدرضا درویش هم توانست چهره زنی مصمم و بااراده را از خودش به یادگار بگذارد.
ستاره سالهای نه چندان دور سینمای ایران، در کارنامه هنری اش نقش خوب و درخشان کم نداشته، اما اگر بخواهیم نام او را در فهرست زنانی که در این گزارش درباره آنها نوشتیم بیاوریم، باید به سراغ نقش آفرینی اش در فیلم «کاغذ بی خط» ناصر تقوایی برویم.
هدیه تهرانی به دلیل چهره اش همیشه زنی با صلابت به نظر میرسد. این صلابت و استقلال هدیه تهرانی در رویای «کاغذ بی خط» به اوج خودش میرسد، جایی که او برای زنانگی اش تلاش میکند، مقابل جهانگیر، همسرش میایستد و برای اندیشه اش میجنگد و ثابت میکند که حرفی برای گفتن دارد. او در «شوکران» بهروز افخمی نقش زنی با ویژگیهای متفاوت در سینمای ان زمان را بازی کرد که البته صلابت خود بازیگرش در مشخصههای نقشی که از او دیدیم بی تاثیر نبود.
نیکی کریمی با فیلم «عروس» بهروز افخمی به عنوان یک چهره تازه وارد درخشید و بازی اش در این فیلم مورد توجه خیلیها قرار گرفت. اما یکی از متفاوتترین شخصیتهایی که با این بازیگر خوش سیما در سینما بازی کرد، پری در فیلم «پری» داریوش مهرجویی بود. پری دختری مطالبه گر بود، اهل ادبیات بود و مطالعه میکرد و در پس همین مطالعات شخصیتی مستقل هم پیدا کرد. او در فیلم «سارا» هم نقشی با ویژگیهای متفاوت را مقابل دوربین مهرجویی برد.
نیکی کریمی در دهه ۷۰ با بازی در این فیلم تصویر زنی را به نمایش گذاشت که به دنبال رشد معنوی است و برای رسیدن به آن تلاش میکند، او موفق شد با بازی در این دو فیلم داریوش مهرجویی نامش را به عنوان زنی که ویژگیهای مدرن دارد و این مشخصهها در رفتار و تصمیم هایش ددیه میشود هم ثبت کند.