یمن از نظر ژئوپلیتیکی یکی از مهمترین کشورها در منطقه غرب آسیا – اگر نگوییم خاورمیانه - به شمار میرود. اگر گفته شود مهمترین کشور مشرف به دریای سرخ و تنگه استراتژیک بابالمندب یمن است سخن به گزافه نیست. از طرفی تنها راه ارتباطی رژیم صهیونیستی با دنیای خارج از طریق دریای سرخ بندر ایلات در منتهیالیه جنوبی فلسطین اشغالی میباشد که هم اکنون در تیررس موشکهای انصاراله قرار دارد. از اینرو رژیم صهیونیستی همواره تلاش نموده است تا ارتباط خود را با کشورهای مشرف به دریای سرخ گسترش دهد. اما به نظر میرسد عملیات طوفانالاقصی نه تنها معادلات رژیم صهیونیستی در پروژه ارتباط با کشورهای مذکور را تحت تاثیر قرار داده - نمونه بارز آن تقابل یمن با رژیم صهیونیستی در راستای دفاع از مقاومت فلسطین- بلکه تنش اخیر در دریای سرخ نویددهندهی تاثیرگذاری روی مسائل ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی است.
رسول سوری* ورود انصاراله یمن به جنگ حماس و رژیم صهیونیستی نه تنها معادلات جنگ بلکه معادلات منطقه و حتی جهان را تحتتأثیر قرار داده و به نظر میرسد پیامدهای محلی، منطقهای و جهانی در پی داشته است. شاید چند ماه پیش همه فکر میکردند که حوثیها در آستانه دستیابی به یک توافق صلحآمیز با عربستان هستند؛ توافقی که باعث آرام شدن حوثیها و نشستن بر سر میز دیپلماسی به جای درگیری میشود، اما عملیات طوفان الاقصی و در ادامه ورود انصاراله به جنگ حماس و رژیم صهیونیستی، یمن را به یک دغدغه بزرگ برای این رژیم تبدیل کرد. دغدغهای که پیامدهای مهمی در منطقه به دنبال دارد و همچنین واکنش قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای در پی دارد.
هر چند صهیونیستها همیشه از سمت تنگهی بابالمندب و یمن احساس ناخوشایندی داشتند؛ اما بعد از عملیات طوفانالاقصی این دغدغه ذهنی به واقعیت تبدیل شد. حوثیها که کنترل بیشتر شمال غربی یمن را در دست دارند، همچنان به پرتاب موشکهای بالستیک و پهپادهای مسلح به سمت فلسطین اشغالی ادامه میدهند.
در طرف مقابل هم رژیم صهیونیستی که هنوز هم در شوک عملیات طوفانالاقصی میباشد، تمام قدرت و تمرکز خود را صرف نابودی غزه و حماس کرده است. به نظر میرسد رژیم صهیونیستی حتی با داشتن زمان کافی بعد از رهایی از جنگ غزه هیچگونه توان کافی اعم از نظامی و ... برای ضربه زدن به حوثیها در اختیار نداشته باشد. لازم به ذکر است اگر نگاهی به شمال سرزمینهای اشغالی فلسطین و ضربات حزبالله هم داشته باشیم، متوجه خواهیم شد هم اکنون رژیم صهیونیستی به طور همزمان در سه جبهه شمال، جنوب غرب و نیز حملات موشکی و پهپادی الحوثیها به همراه توقیف کشتیها در تنگهی بابالمندب با بحران عظیمی مواجه شده است که در ۵۰ سال اخیر بیسابقه بوده و رهایی از آن به این سادگی نخواهد بود.
اگر گفته شود تقابل الحوثیها با رژیم صهیونیستی خطرناکتر از تقابل گروههای فلسطینی است، اغراق نیست. تحولات اخیر نشان داده الحوثیها با داشتن توانایی و پتانسیل نظامی کافی و لازمی که در اختیار دارند، میتوانند حداقل برای مدت زمان کوتاهی مانع از حمل و نقل دریایی این رژیم در دریای سرخ شوند و این برای رژیم صهیونیستی که گذشته از درگیری با حماس با افزایش نارضایتیهای داخلی ماههای اخیر نیز مواجه است، چالشی بزرگ است. چالش خطر نارضایتیهای داخلی - اضافه شدن مشکلات اقتصادی ناشی از جنگ اخیر - بیش از جنگهای خارجی برای رژیم صهیونیستی زیانبار میباشد.
از نظر رژیم صهیونیستی و آمریکا اینکه حوثیها تا این اندازه در قدرت نظامی - قدرت موشکی و پهپادی- پیشرفت کرده و اینکه تبدیل به قدرتی شدهاند که از یک نیروی چریکی سرسخت به یک گروه نظامی پیچیده با توانایی دفاع و حمله نامتقارن تغییر کردهاند به علت حمایتهای فنی و مستشاری جمهوری اسلامی ایران است. همین برداشت، دشمنان ایران و بالاخص رژیم صهیونیستی را وادار به شیطنت، درگیر کردن و در نهایت ضربه زدن به ایران سوق میدهد. با توجه به درگیر بودن منطقه با چالشهای بیشمار و در جغرافیای وسیعی از سوریه، عراق، لبنان تا اخیرا تشدید درگیری حماس و رژیم صهیونیستی و مهمتر تقابل الحوثیها با رژیم صهیونیستی در دفاع از فلسطین- حملات موشکی و پهپادی و توقیف کشتیها - به نظر میرسد رژیم صهیونیستی سعی در استفاده حداکثری از بزرگنمایی و تهدید جهانی خطر الحوثیها بالاخص تهدید دریانوردی جهانی- با پشتیبانی و محوریت ایران- را دارد.
۱) تاثیرگذاری بر قیمت جهانی انرژی؛ از پیامدهای مهم حملات الحوثیها به کشتیهایی که مقصدشان سرزمینهای اشغالی است، تاثیرگذاری بر قیمت جهانی انرژی میتواند باشد. الحوثیها از یک طرف توانایی هدف قرار دادن زیرساختهای حیاتی تولید انرژی در عربستان سعودی و امارات و از طرف دیگر توانایی آسیب زدن به نفتکشها در دریای سرخ را هم دارند. اینگونه حملات در صورت موفقیت آمیز بودن- با توجه به درک ذاتی الحوثیها از جنگ نامتقارن موفقیت آنها دور از واقعیت نیست- تغییر قیمت جهانی انرژی را به دنبال دارد.
۲) گسترش درگیریهای در منطقه؛ در صورت عدم پایان درگیری رژیم صهیونیستی با حماس و همچنین ادامه حملات موشکی و پهپادی یمن به این رژیم و نیز توقیف کشتیهایی که مقصدشان سرزمینهای اشغالی است، پیامدهای دیگری منطقه را تهدید میکند که گسترش درگیرهای منطقه و کشیده شدن پای «قدرتهای منطقهای و جهانی» را هم میتواند به دنبال داشته باشد چرا که در وضعیت کنونی شمار قابلتوجهی از شرکتهای معتبر کشتیرانی بینالمللی فعالیتهای خود را در دریای سرخ و تنگه باب المندب متوقف کرده اند.
۳) واکنش نظامی امریکا؛ از همان ابتدا واضح بود در صورت استمرار حملات یمن به کشتیهایی که مقصدشان سرزمینهای اشغالی است، واکنش امریکا را به دنبال خواهد داشت چرا که آمریکا منافع اصلی خود را در خاورمیانه با حفظ آزادی بازرگانی و دریانوردی در منطقهای میبیند که سرشار از منابع طبیعی استراتژیک است. آنها به خوبی میدانند این منطقه با داشتن تنگههای استراتژیک مسیر ترانزیت حیاتی کشتیرانی و تجارت جهانی است چرا که حوثیها با چالش کشیدن این منافع در اولین قدم یعنی پیامدهای مالی (افزایش حق بیمه کشتیها در مسیرهای تجاری دریای سرخ و افزایش هزینه حمل و نقل دریایی) اقتصاد آنها را به چالش کشیده است.
از نظر امریکاییها ایران در تلاش است از طریق نیروهای نیابتی خود منافع این کشور را در سراسر منطقه به چالش بکشد. علاوه بر به چالش کشیدن منافع امریکا به نوبه خود خطر بزرگتری امریکاییها را تهدید میکند و آن حضور کشورهای چین و روسیه بالاخص چین با برقراری روابط قویتر- به ظاهر تجاری – با کشورهای حاشیه جنوب خلیج فارس میباشد. به نظر میرسد ایران و محور مقاومت نباید ایجاد ائتلاف نظامی امریکا برای مقابله با حملات یمنیها در تنگه باب المندب تنها واکنش دشمنان در نظر بگیرند چرا که بایستی برای واکنشهای چندوجهی از قبیل تروریسم دولتی رژیم صهیونیستی، تحریمهای سازمانیافته دول غربی در قالبهای جدید، تحریمهای نهادها و سازمانهای بینالمللی و جهانی، حملات نظامی مستقیم و غیر مستقیم به منافع، نیروها، کشتیها و ... و حتی در جبهه جنگ نرم در قالبهای مختلف تدابیر لازم اندیشیده شود.
در صورتی که رژیم صهیونیستی در راستای پیگیری، اثبات و به نتیجه رساندن سیاست کثیف خود مبنی بر نقش ایران در بیثباتی منطقه گردد، به نظر میرسد چالشهایی از قبیل تخریب نقش و جایگاه منطقهای و جهانی، تخریب سیاستهای منطقهای، تغییر نگاه همسایگان، برهمزدن ارتباطات و دوستیها، تحریمهای ظالمانه و همچنین کشاندن ایران به درگیری و تقابل مستقیم با امریکا به دنبال داشته باشد. البته چنانچه اشاره شد رژیم صهیونیستی در عملیات طوفان الاقصی دچار چنان شوکی شده که برای رهایی از شکست مفتضحانه اطلاعاتی و همچنین از بین رفتن افسانه شکستناپذیری خود و همچنین روند رو به افزایش اعتراضات داخلی این رژیم- که زین پس با توجه به توقف کشتیهایش در دریای سرخ که اقتصادش را هم تحت تاثیر قرار داده- برای وارد کردن ایران به جنگی تمام عیار تلاش میکند.
رژیم صهیونیستی به خوبی میداند، قدرت گرفتن و قوی شدن محور مقاومت در منطقه و بالعکس نمایان شدن ضعفها و به تبع آن افزایش چالشهای این رژیم ناشی از حمایتهای ج. ا. ایران میباشد. همین برداشت کافی است که رژیم صهیونیستی برای مقابله با موجودیت و حیثیت خود از یک طرف و از طرفی ضربه زدن به ایران و محور مقاومت با درگیر کردن امریکا به جنگ مستقیم با ایران از هیچ کوششی فروگذار نکند. از طرفی امریکاییها خود را در تقابل جدیدی که موجودیت منافع اصلی و سنتی خود را در خطر میبینند قرار دارند. خطراتی از قبیل تقویت و جایگاه ایران و محور مقاومت در منطقه، تغییر نگاه تک بعدی متحدان سنتی امریکا در منطقه به نگاه چند بعدی به دیگر قدرتهای جهان، به گوش رسیدن صدای پای چین با وزن اقتصادی رو به رشد و روسیه با وزن نظامی قوی– (البته روسیه به مراتب ضعیفتر چرا وزن ژئوپلیتیکی، منابع، وضعیت جغرافیایی و... روسیه متفاوتتر از چین است) سیر نزولی قدرت رژیم صهیونیستی و نمایان شدن ضعف شکست ناپذیری آن بالاخص در روند جنگهای اخیر و...
بنابراین به نظر میرسد منطقهی غرب آسیا دچار تحول جدید و عظیمی گردیده که معادلات سنتی به هم خورده و در این آشوب هیچ یک از طرفهای درگیر به راحتی میدان را خالی نمیکند چرا که شکست در این اوضاع بحت یک شکست تاکتیکی نیست بلکه به صورت راهبردی نه تنها قواعد بلکه موجودیتها ممکن است تغییر یابند. با این اوصاف در این برهه حساس بایستی برای تقابلی عظیم با رژیم صهیونیستی، امریکا و متحدانش که سعی دارند در قالبهای متفاوت و ایجاد چالشهای جدید هم در قالب های قدرت سخت و هم در قالبهای قدرت نرم برای ایران چالش ایجاد کنند، تدابیر لازم در نظر گرفته شود.
● ادامه روند تروریسم دولتی رژیم صهیونیستی
● تحریمهای سازمانیافته دول غربی در قالبهای جدید
● تحریمهای نهادها و سازمانهای بینالمللی و جهانی
● حملات نظامی مستقیم و غیر مستقیم به منافع، نیروها، کشتیها و ...
● جنگ نرم در قالبها و محورهای جدید
● تاکید بر ماهیت یمنی اقدامات صورت گرفته در تنگهی باب المندب به مثابه تصریح ماهیت فلسطینی عملیات طوفان الاقصی در باریکهی غزه
● اعلام رسمی اینکه هرگونه اقدام علیه امنیت ایران چه از جانب رژیم صهیونیستی باشد یا از جانب دیگری پاسخ و واکنش سخت ج. ا. ایران به دنبال دارد.
● اندیشیدن تدابیر لازم برای مقابله احتمالی با تحریمهای جدید امریکا علیه ایران به بهانهی دفاع و حمایت از آزادی دریانوردی در دریای سرخ، خلیج عدن و تنگه باب المندب؛ با توجه به وقایع اخیر منطقه
● پیشبینی، رصد اطلاعاتی و آمادگی نظامی بر مقابله با تهدیدات آتی دریایی علیه کشتیهای ج. ا. ایران از جانب رژیم صهیونیستی در آبهای سرزمینی و فرا سرزمینی ایران
● رصد اطلاعاتی و آمادگیهای امنیتی لازم برای مقابله با چالشهای تروریستی علیه منافع ملی و شهروندان کشور هم در داخل و هم در خارج از کشور
● پیشبینی و ایجاد تدابیر لازم برای مقابله با چالشهای سیاسی و امنیتی رژیم صهیونیستی و امریکا و در خصوص همدلی ملت از قبیل انتخابات پیش رو اخیر مجلس و ریاست جمهوری دو سال آتی
● تلاش برای تسری الگوی یمن - در استراتژی دفاع از مردم فلسطین- به سایر کشورهای اسلامی به همراه حمایت مضاعف مستشاری از محور مقاومت
*پژوهشگر ژئوپلیتیک و مطالعات منطقه ای