دختران و پسران جوانی را میبینید که با قاطعیت و اطمینان توصیههای پزشکی، روانپزشکی، بهداشتی و جنسی میکنند و دارو برای سرطان، بیماریهای قلبی، رماتیسم و طاسی تجویز میکنند و قول صددرصد درمان میدهند. خیلی از این پزشکنماها روپوش سفید میپوشند و گوشی به گردنشان میاندازند و چندین قاب عکس هم پشت سرشان دیده میشود که این احساس را القا کند که اینها مدارک علمی و پزشکی است.
به گزارش اعتماد، در حالی که ممکن است گواهی ضمانت چرخ خیاطی یا تضمیننامه خودرو یا سند خودرو یا تشویقنامه کودکانشان باشد. خب در مورد این همه توصیهها و دستورات پزشکی اینترنتی و غیراینترنتی چگونه میتوانیم بفهمیم کدام یک راست میگویند.
ادعاهایی که مدعیان طب سنتی، طب ایرانی و طبهای مختلف دیگر میکنند و شهادت بیمارانشان در مورد مفید بودن یک دارو یا روش درمانی ارزش علمی و پزشکی ندارد. این اثر درمانی میتواند ناشی از اثر پلاسبو یا اثر دارونما باشد. اثر دارونما یعنی اگر شما یک مادهای را که خاصیت دارویی ندارد به یک بیمار بدهید و به او بگویید که این یک داروی مسکن یا فشار خون است واقعا باعث کاهش موقتی درد و فشار خون او میشود. به همین جهت، در طب نوین یک گروه شاهد را در مقابل یک گروه مورد مطالعه قرار میدهند و اثر دارو را در گروه آزمون با اثر دارونما در گروه شاهد مقایسه میکنند.
پزشکنماها کسانیاند که با جلب اطمینان بیمار به شیوههای مختلف و ادعا برای درمانهای پزشکی و بهداشتی در افراد و سپس وانمود به درمان کردنشان با داروهای گران قیمت ناشناخته و بیاثر از بیماران پول میگیرند. ممکن است بعضیها در ابتدا برای جلبتوجه بیمار پول نگیرند و حتی یک گرد یا معجون مجانی هم به بیمار بدهند. این فقط برای دانهپاشی است و در مراحل بعد حتما درخواست پول میکنند. روشهای به کار گرفته شده توسط آنها غالبا بر اساس اطلاعات نادرست، ادعاهای دروغین و دارو و درمانهای طبی کاذب، بیفایده و حتی خطرناک است.
١- مدعیان پزشکی و پزشک و پزشکنماها معمولا به مدارک و شواهد غیرقابل اعتماد متوسل میشوند که بنیان بسیاری از نتیجهگیریهای نادرستشان در مورد طب و بهداشت است. آنها به قواعد و اصول مرسوم درباره اعتبار مدارک و شواهد علمی اعتنایی ندارند و هرگونه روش علمی را که براساس مشاهدات کنترل شده و آزمایششده است نادیده میگیرند.
٢- آنها پیش از آنکه روشهای درمانی ابداعی خود را برای بررسی و تحقیق به پزشکان یا متخصصان بهداشت و درمان یا مراکز علمی و تحقیقاتی عرضه کنند همیشه مستقیم به سوی مردم معمولی و بیاطلاعی میروند که صلاحیت ارزشیابی روشهای جدید درمان بیماریها را ندارند. آنها ادعا میکنند پزشکان و دستاندرکاران بهداشت و درمان و سایر گروههایی که آموزش علمی دارند به عمد و از روی قصد از پذیرفتن و به رسمیت شناختن کشف جدیدشان خودداری میکنند، زیرا میترسند دارو یا روش درمانیشان درآمد این پزشکان را کاهش دهد و بیماران دیگر به سوی آنها نروند.
پزشک نماها و مدعیان کشفیات پزشکی و روشهای جدید دارودرمانی برخلاف دانشمندان واقعی این رشته معمولا از بررسی و آزمایش به اصطلاح کشفیاتشان توسط دیگران سر باز میزنند و در مواردی هم که بیمارانی در اختیار این افراد گذاشته شده است و نتایج بسیار بدی به دست آمده، آنها نتیجه آزمایش را قبول نمیکنند و زیانبخش بودن دارو یا روش درمانیشان را نمیپذیرند و آن را نتیجه دشمنی و غرضورزی آزمایشگران میدانند. البته، گاهی هم صادقانه فکر میکنند معالجهشان کاملا مفید واقع شده است.
٣- این افراد به علت بعضی نقایص شخصیتی یا روانی به آنچه خود میگویند حتی وقتی نادرست و غیرقابل باور است، بهشدت اعتقاد دارند. به عبارت دیگر آنها دچار یک اختلال روانی به نام دروغگویی هستند.
۴- این افراد تک بعدیاند و فقط به یک چیز اعتقاد دارند و نمیتوانند قبول کنند ممکن است بهتر از دارو و روش درمانیشان چیز دیگری هم وجود داشته باشد و همیشه معتقدند درمانهایشان کاملا موثر است.
۵- با اینکه مهمترین اشتغال ذهنیشان همین روش درمانی است و به هیچ چیز دیگر جز آن فکر نمیکنند، به نظر میرسد گاهی این روش درمانی در مرحله دوم اولویت قرار میگیرد و بیشترین توجهشان معطوف به وضع بیمار و قدرتش در پرداخت پول است.
۶- برای اینکه دارو و طبابت یک پزشکنما از نظر مالی موفقیتآمیز باشد، روش درمانیاش انحصاری میشود. بنابراین، ترکیب داروها و سایر موادی که او تجویز میکند معمولا سری و پنهانی است و آن را از دیگران مخفی میکند.
۷- هنگامی که درباره کارهای این افراد نظرخواهی میشود، علاقه زیادی به گفتگو و صحبت درباره خودشان نشان میدهند تا کشفشان و توجه زیادی به شرکت در مصاحبههای رادیو تلویزیونی یا معرفی در مطبوعات دارند. این افراد از روشهای تحقیق در پزشکی یا بیاطلاعند یا به آن معتقد نیستند، زیرا هستند داروهایی که پس از آزمایش و بررسی خواص مفیدی نشان دادهاند، اما به علت سمیت زیاد و عوارض جانبی شدید و خاصیت سرطانزایی مصرفشان کنار گذاشته شده است.
اگر پاسخ هر یک از سوالاتی را که میپرسم مثبت باشد، احتمال بسیار زیادی وجود دارد که با یک مدعی پزشکی قلابی روبرو باشید.
١- آیا دارو یا خدمت درمانیاش به شکل مخفی، مجهول و ناشناخته عرضه میشود که نمیتوان آن را از منابع دیگر تهیه کرد؟ و فقط باید از او تهیه کرد؟
٢- آیا ارایهدهنده این خدمات پزشکی ادعا میکند با جامعه پزشکی درگیر مبارزه است، زیرا مافیای دارو این کشفش را قبول ندارند؟ به عبارت دیگر مظلومنمایی میکند؟
۳- آیا شهرت این پزشکنما و روش دارو درمانیاش دهان به دهان نقل شده است و مردم معمولی که هیچ تخصصی در زمینه پزشکی ندارند از آن تعریف و آن را تبلیغ میکنند؟
۴- آیا مخاطب عمده این روشها و کشفیات پزشکی مردم معمولیاند یا محققین و مراکز پزشکی؟ یعنی معمولا روش خود را مستقیم به مردم عرضه میکنند؟
۵- آیا این روش درمانی یا داروی معجزهآسا در مجلات غیرپزشکی و غیرتخصصی تبلیغ و معرفی میشود؟
۶- آیا داروی کشفشده را گروه یا سازمانی از افراد غیرحرفهای که مرید و معتقد به پزشکنما هستند تبلیغ و بازاریابی میکنند؟
٧- آیا معرفیکننده به شما میگوید یا در بروشورهای تبلیغاتیاش ادعا میکند که این دارو یا روش درمانی خدمت بزرگ و معجزهآسایی به دیگران ارایه داده است؟ و بسیاری از بیماریهای لاعلاج با آن شفای همیشگی یافته است؟
٨- آیا دارو یا درمان مورد نظر بیماریهای بسیار گوناگونی را درمان و معمولا به سرعت اثر میکند؟ اگر این طور است، این یکی از علایم مهم بی فایده بودن دارو است.
۹- آیا تهیهکننده و فروشندهدار ادعا میکند علت بیماری را میشناسد و دارویش بدن را از تمام سموم پاک و بدن را سالم و تندرست میکند؟
١٠- آیا مدعی ارایه خدمات درمانی میگوید جراحی، استفاده از اشعه ایکس، واکسن زدن و داروهایی که پزشکان دیگر تجویز میکنند بیهوده و غیرضروری است؟ یعنی با روشهای مدرن ثابتشده در مراکز تحقیقاتی مخالفت میکند.
١١- آیا فروشنده دارو جامعه پزشکی را متهم میکند که آگاهانه و از روی عمد از پیشرفت طب سنتی و طب ایرانی جلوگیری میکند و شخصا او را تحت تعقیب قرار دادهاند و میخواهند از کار او جلوگیری کنند؟
١٢- آیا مدعی کشف دارو و روش درمانی جدید به دلایلی از دادن دارویش برای آزمایش به مراکز علمی، پزشکی و دانشگاهی خودداری میکند؟ مثلا به این دلیل که فرمول او را میدزدند، یا درست روی آن آزمایش یا تحقیق نمیکنند؟
١۳- آیا ارایهدهنده درمان یا دارو ادعا میکند این روش درمانی جدید است یا احتمالا در خارج از ایران به اثبات رسیده و بهطور وسیعی مصرف میشود؟
١۴- آیا مهمترین تخصص او درمان سرطان، روماتیسم، چاقی، طاسی، ناتوانی جنسی و سایر بیماریهای ناعلاج مانند اوتیسم و سندروم داون است؟ و ادعا میکند بهترین داروهای تقویتی را در اختیار دارد؟ خیلی از شیادان تخصصشان بیماریهایی است که درمان کاملی برای آنها وجود ندارد.
باید اضافه کنم فریبکاری در زمینه پزشکی فقط مخصوص ایران نیست تقریبا در همه جای دنیا چه در کشورهای پیشرفته صنعتی و چه در کشورهای توسعهنیافته به نسبتهای متفاوتی انجام میشود و در طول تاریخ همیشه وجود داشته است. رازی و ابنسینا هر دو فریادشان در ملامت پزشکنماهای حقهباز و شارلاتان بلند بوده است. مثلا رازی چندان از دست ادعاهای نابجای پزشکان نادان ناراحت شده بود که سرانجام در کتاب طب المنصوری آنان را محکوم کرد. رازی در یکی از رسالات خود درباره اینکه چرا اغلب مردم پزشکنماها را از اطبای دانشمند برتر میشمارند و نیز در این باره که چگونه حتی پزشکان درستکار را هدف انتقاد و ملامت قرار میدهند، نوشته است.
١- افرادی که در زمینه پزشکی با فریبکاری و عوامفریبی بهطور جدی ادعا میکنند توانایی درمان و شفای بیماریها را دارند، میدانند با موفقیت در هر چارچوبی به کار بپردازند به شرط اینکه در مناطق پرجمعیت و محروم و بیسواد باشند. وجود این شرایط برای آنها سیل بیمارانی را به ارمغان میآورد که برای فریب و گرفتن پول از آنها هیچ نگرانی و زحمتی در میان نیست. در حالی که این افراد در جامعهای که دچار فقر مادی و عقبماندگیهای اجتماعی نیست و یک نظام خدمات بهداشتی صحیح دارد، نمیتوانند برای خود مشتری دست و پا کنند.
٢- تبلیغات دروغین و بیپایه برای روشهای درمانی و داروها و وسایل پزشکی بیخاصیت نیز یک نوع عوامفریبی و فریبکاری است که انواع و اقسام اینها در ایران نیز رواج پیدا کرده است. از دستبندهایی که برای درمان آرتریت به دست میبندند تا دستگاه الکترولیز که پاها را در یک تشت پر آب قرار میدهند و پس از مدتی آب در اثر الکترولیز املاح موجود در آب و عرق قهوهای رنگ میشود و به بیمار القا میکنند سم از بدنش خارج شده و استفاده از لامپ قرمز به عنوان زیر برق (گذاشتن برای تلقین به بیمار که از وسایل مدرن برای درمان استفاده میشود). حجامت و بادکش کردن و زالو انداختن نیز از موارد سنتی آن است.
۳- استفاده از دستگاههای الکتریکی عجیب و غریب که از نظر پزشکی بیارزش و بیتاثیر است هم یکی از ابزارهای عمده بسیاری از پزشکنماهای موفق و پرمریض است. کسانی که بدون هیچگونه آموزش پزشکی ادعای پزشکی دارند و عنوان دکترا برای خود جعل میکنند معمولا از این دستگاهها و وسایل قلابی زیاد استفاده میکنند. بنابراین این نکته باید مورد توجه قرار گیرد.
۴- طرفداران روشهای غیرعلمی و ثابتنشده مانند درمان ناراحتیها و بیماریهای جدی و خطیر با غذاها، سبزیها، املاح معدنی، آب، یا اکسیژن و طرفداران هومیوپاتی و انرژیدرمانی ممکن است صادق و معتقد باشند، اما از آنجا که این روشها از نظر علمی هنوز ثابت نشدهاند نوعی فریبکاری محسوب میشوند. کسانی که برای درمان بیماریها به سوی این دسته افراد میروند معمولا از دانش پزشکی معاصر و کاربردها و تواناییهایش ناآگاه و بیاطلاعند و حیطه و محدودیت درمان و کاربرد این روشها و خطرهای ناشی از آن را نمیدانند.
۵- مصاحبهها و سخنرانیهای رادیو تلویزیونی در مورد مسائل پزشکی را نیز باید به دقت بررسی کرد، به ویژه آنهایی که در خارج از کشورند و از طریق ماهواره تبلیغ میکنند. بعضی از این مدعیان پزشکی برنامهشان را در یک اتاق و با دوربین خودشان تهیه میکنند و یک شماره تلفن همراه دارند. آنها این فیلم را به شرکتهای تلویزیونی و ماهوارهها به رایگان میدهند تا محصولشان را معرفی کنند گاهی افرادی بدون صلاحیت پزشکی در این رسانهها سخنرانی میکنند که هدف عمدهشان فروختن کتابها یا محصولات و فرآوردههای دارویی و بهداشتیای است که خودشان فرموله کردهاند.
۶- فروشگاهها و فروشندگان کالاهای بهداشتی و دارویی و گیاهی را نیز باید به دقت تحت نظر داشت. در این فروشگاهها غذاهای بهداشتی رژیمهای غذایی، معجونهای طبی و گیاهی با تاکید زیاد بر خاصیت درمانکننده همه بیماریها عرضه میشود. غذاها و مواد خوراکی بهداشتی و رژیمی که به دلیل خواص دارویی و درمانیشان تبلیغ و معرفی میشود و نه به دلیل ارزش غذاییشان، مصداق مهم فریبکاری پزشکی هستند. غذاهای به اصطلاح پزشکی و بهداشتی و رژیمی یک تفاوت عمده با غذاهای مشابه خود دارند و آن قیمت گزافشان است. در اینترنت میبینید که خیلیها سرکه، زنجفیل، زعفران، عسل و سیاهدانه را برای انواع و اقسام بیماریها توصیه و تجویز میکنند.
۷- کتابها و نشریات نیز جنبه دیگری از کار این پزشکنماها هستند. هدف از چاپ و انتشار این کتابها و نشریات درباره دانش پزشکی معاصر اثبات دانش و عقاید ویژه نویسنده درباره یک مساله ویژه و تبلیغ و معرفی این نشریات و کتابها برای درآمد بیشتر است. نویسندگان این نوع کتابها با ادعای بیاساس سعی در «اثبات» خود دارند تا طرح یک مساله پزشکی. بعضی از آنها نیز از احساسات پاک مذهبی مردم سوءاستفاده میکنند و بسیاری از خرافات و نظریات کهنه و نادرست را به دین و مذهب نسبت میدهند. این گروه نویسندگان معمولا درباره آنچه در آن کتاب مینویسند بیاطلاعند و دانش کافی و لازم را ندارند.
بدینترتیب، در کتابهای این گروه به عقاید دستورها و نظریههایی بر میخورید که سالیان دراز است کهنه شدهاند و به کار بردن و استفاده از آنها خطرناک است. بعضی از این نویسندگان برای جلب مشتری بیشتر برای کتاب نامهای مذهبی یا نامهایی که مذهبی بودن کتاب را القا کند، انتخاب میکنند. در هر حال، هر چیز نوینی هم که در این کتابها دیده میشود، باز باید همانند دانش امروزین با محک تجربه و آزمایش علمی ارزیابی شوند.
۸- حکیمان و پزشکان دورهگرد در کنار خیابانها و کوچهها با پهن کردن سفرههای رنگارنگ داروهای عجیب و غریب از گرد مروارید و نقره گرفته تا روغن پلیکان و پمادهای ضد درد خارجی و حتی قرصهای ویتامین را به قیمتهای بسیار گزاف میفروشند. این پزشکنماها که معمولا مکان ثابتی ندارند و هر از چندی بساطشان را در گوشهای پهن میکنند دیگر از رونق بازارشان کاسته شده است و مردم کمکم میفهمند سپردن بهداشت و درمانشان به این افراد که حتی بعضیشان سواد ندارند، کار خطرناکی است.
۹- دکتر علفیها، شکستهبندها، حکیمباشیها و مدعیان استفاده از طب سنتی، طب ایرانی که در اینترنت جولان میدهند و در روستاها و مناطق فقیرنشین ایران به طبابت مشغولند، معمولا با معجونها و گیاهان گوناگون، طلسم، رمل و اوراد مختلف سعی به درمان بیماریها دارند و دعای دفع چشم زخم هم میفروشند و گاهی داروهای مدرن امروزی را هم در نسخههایشان تجویز میکنند. اعتماد و اتکا به این افراد برای موارد درمانی خطیر به هیچوجه جایز نیست. ممکن است بعضی شکستهبندها در جا انداختن بعضی دررفتگیها بسیار مهارت داشته باشند، اما سپردن موارد خطیر پزشکی به آنها کار خطرناکی است. به علاوه بسیاری از آنان با آگاهی از ایمان مردم به مذهب، به نام دین بسیاری از اعتقادات خرافی و ضدمذهبی را تبلیغ میکنند.
۱۰- یکی از مهمترین اصول پزشکان قلابی و حکیمهای دروغین عبارت است از اینکه تاثیر هر دارو یا درمان با نرخ فروشش رابطهای مستقیم دارد. یعنی هرچه گرانتر، ارزشمندتر. این اصل یکی از اصول اساسی حاکم بر رفتار خریداران یک کالاست حتی اگر این کالا یک دارو یا درمان پزشکی باشد.
١- پزشکنمای نادان و ناآگاه. این پزشکنماها اصولا تحصیلات پزشکی ندارند. عقیده دارند میتوانند بیماریها را با تلقین، معجونهای دارویی، حجامت، بادکش کردن، دعانویسی و طلسم شفا بخشند. حتی گاهی اوقات با وجود صداقت و نیت خیر زیانهای سنگینی وارد میآورند و به همین دلیل خطری برای جامعه به شمار میآیند.
٢- پزشکنمای بیاطلاع. این پزشکنما تا حدودی تحصیلات پزشکی دارد و حتی ممکن است مدرک دانشگاهی هم داشته باشد. از روشهای تحقیق درک محدودی دارد. معمولا دانش سطحی یا نادرستی از بیماریهایی که ادعای درمانشان را میکند، دارد. به تشخیص و روش درمان خودش اعتقاد راسخ دارد، اما این اعتقاد بر مشاهدات غلط همراه با استدلال غلط مبتنی است.
هیچ کوششی در راه شناخت و یادگیری کشفیات جدید پزشکی ندارد. دانشش منحصر است به آنچه سالها پیش فرا گرفته است و اعتقاد و ایمان راسخ و تزلزلناپذیری به آن دارد. بعضی از این افراد از نظر فکری آشفتهاند ولی نه به حدی که آنها را از کار باز دارد و نتوانند جیب بیماران را خالی کنند. این نوع پزشکنماها به دلیل اطلاع نادرست و قضاوت ظاهری و غلطشان، معمولا زیانهای فراوانی به بار میآورند و با این خصلتشان میتوانند شمار زیادی از بیمارانی را که از دارو و درمانهای امروزین بهرهای نگرفته یا به پزشک دسترسی نداشتهاند، به سوی خود جلب کنند.
٣- پزشک نمای شیاد. اینها افرادی زیرک و حیلهگر بدون احساس اخلاقی یا وجدانیاند و به قدری که بتوانند بیماران را به خود جلب کنند و برایشان دارو و درمان رضایتبخشی فراهم آورند، با هوشند. این گروه کارشان را از نظر مجامع پزشکی و مراجع قانونی مخفی میکنند تا توجهی را جلب نکنند. پزشکان واقعی و قانونی از این گروه از پزشکان قلابی نفرت و بیزاری بیشتری دارند تا پزشکنماهای نادان یا بیاطلاع. آسیبها و خساراتی که در نتیجه دارو و درمانهای بیارزش یا خطرناک گروه اول و دوم ایجاد میشود را نمیتوان به دلیل اینکه نیت خیر داشتند یا حق معاینه کم گرفتهاند، نادیده گرفت.
گروه سوم آسیبهای بیشتری میزنند، چون تحصیلات پزشکی دارند و به اعتبار آن مردم اطمینان بیشتری به آنها میکنند. یکی بود که در دهه شصت ادعا میکرد عامل زخم معده ویروسی است و دارویش را هم خودش بدون معاینه مریض با پست میفروخت! دارویش که در اداره کنترل مواد غذایی آزمایش شد، معلوم شد خمیر نان است مخلوط با یک کورتون! اخیرا پزشکی که در امریکا زندگی میکند تبلیغ مولتیپل اسکلروز (بیماری اماس) و سرطان را با سلولهای بنیادی درمان میکند. این مدعی در ترکیه و کشورهای حاشیه خلیج فارس سمینار میگذارد و بیماران را به آنجا میکشاند و داروهایی را که بیشتر مولتی ویتامین و مسکن است به جای سلولهای بنیادی به بیماران به قیمت گزاف میفروشد. بیشتر این شیادان به سوی درمان بیماریهایی میروند که درمانی برایشان پیدا نشده یا درمان نمیشوند و، چون مزمن هستند فقط باید با دارو درمانی کنترلشان کرد.
به جز جهل و ناآگاهی از نوع بیماریها و روشهای درمان، هنگامی که روش درمانی یا داروها موثر واقع نمیشوند، بیمار دلسرد و افسرده میشود به حدی که حاضر است دست به هر کاری بزند و از هر چیزی استفاده کند. علاوه بر آن، بیمار فکر میکند با این کار چیزی را از دست نخواهد داد مثلا میگوید حالا این روش را امتحان میکنم، ضرری که ندارد، ممکن است فایده هم داشته باشد. یا همه میگویند این دکتر دستش خوب است. یا هرکس رفته شفا گرفته، اما نمیدانند این روش ممکن است خطرناک و مهلک یا دستکم بیاثر باشد و زمانی را که بیمار برای خوردن داروی موثر و درمانهای مفید از دست داده، ممکن است موجب مرگ او شود.
با کمی جستوجو در اینترنت، افراد زیادی را میبینید که برای بیماریهای گوناگون روشهای درمانی متعددی را ارایه میدهند. چگونه بدانیم که آیا اینها موثرند یا نه؟
قاعده اول: اگر داروهای متعددی را فقط برای یک بیماری معین تجویز میکنند، مطمئن باشید هیچکدام از آن داروها موثر نیستند.
قاعده دوم: اگر یک دارو را برای بیماریهای مختلف و متعددی تجویز کردند، بدانید که روی هیچیک از آن بیماریها موثر نیست. نمونهاش زنجفیل یا زعفران که برای بیماریهای متعددی از سرطان و عفونت ریه یا ناراحتیهای گوارشی تجویز میشود.
یکی از همین پزشکنماها که ضمانتنامه کتبی هم برای درمان اینترنتیاش میدهد، میگفت اگر روغن زیتون را در نافتان بریزید و شب طاقباز بخوابید برای فلان بیماری خوب است!
در هیچ رشتهای از معارف و دانشهای بشری به اندازه پزشکی مدعی وجود ندارد. چرا این همه افراد بدون صلاحیت پزشکی در کار پزشکی دخالت میکنند؟ به دو دلیل: یکی اینکه مردم برای سلامتی و جانشان اهمیت قائل هستند و حاضر به انجام هرکاری برای درمان خود یا خانوادهشان هستند. دیگر اینکه تعیین نتیجه اثربخشی روش درمانی پزشکنماها برای مردم معمولی به هیچوجه قابل اثبات یا قابل تشخیص نیست، زیرا پیچیدگی بدن انسان و دشواری تعیین اثربخشی یک اثر درمانی فقط با روشهای علمی امکانپذیر است.
اگر اطلاعات بیشتری خواستید میتوانید به کتاب «امداد دارویی» نشر ثالث رجوع کنید.
پ ن. دکتر محمدرضا توکلی صابری فارغالتحصیل دانشکده داروسازی دانشگاه تهران و دانشگاه دومونفورت در انگلستان، درجه دکتری در شیمی پزشکی و فوق دکتری از دانشگاه اکستر است. وی سردبیر نشریه «طب و دارو» بوده و با چند نشریه دیگر مانند «دارو و درمان»، «پیام» و «رازی» نیز همکاری داشته و مولف و مترجم چهل کتاب در زمینه پزشکی، داروسازی، علم، ادبیات و فلسفه است.
دکترای داروسازی و استاد بازنشسته دانشگاه