تهران روزگاری دهها آسیاب داشت؛ همان روزها که تهران نه کلانشهری در محاصره برجها و بزرگراهها، بلکه آبادی کوچکی بود با زمینهای زراعی فراوان. علیرضا زمانی، تهرانپژوه، میگوید: «بیشتر آسیابهای تهران، آسیاب آبی بودند؛ یعنی گردونه آسیاب با آب رودخانهها به گردش در میآمد.»
اکنون دیگر نه از گردش پرههای آسیابها خبری است و نه از آسیابانهای باتجربه تهرانی که برای قرنها حاصل دسترنج کشاورزان این گستره را آرد میکردند. اکنون دیگر در تهران نشانی از شغل آسیابان وجود ندارد، اما آسیابانها روزگاری یکی شغلهای مهم و کارراهنداز تهران قدیم بودند.
به گزارش همشهری، تهران روزگاری دهها آسیاب داشت؛ همان روزها که تهران نه کلانشهری در محاصره برجها و بزرگراهها، بلکه آبادی کوچکی بود با زمینهای زراعی فراوان. علیرضا زمانی، تهرانپژوه، میگوید: «بیشتر آسیابهای تهران آسیاب آبی بود؛ یعنی گردونه آسیاب با آب رودخانهها به گردش در میآمد.
تهران در جنوب و شمال مزارع گندم بسیار داشت و وجود مزراع گندم نیز وجود آسیابهای فراوان را توجیه میکرد. شمار آسیابهای تهران آنقدر زیاد بود که تنها در گستره دولاب ۷ آسیاب وجود داشت.
در طرشت ۳ آسیاب، در شمیران آسیابهای معروفی، چون آسیاب گیلاسی دربند یا آسیاب چیذر و نیز آسیابهای معروفی، چون آسیاب یوسفآباد، آسیاب والی و آسیاب جلالی گندمها و در دیگر آبادیها محصولات کشاورزی را آرد میکردند.»
در دوران اوج فعالیت آسیابها، آسیابانها که مسئولیت آرد کردن گندم را برعهده داشتند، میان کشاورزان بسیار محبوب و البته کارراهانداز بودند. مسئولیت آسیابان، اما تنها انجام فرایند آرد کردن گندم نبود.
زمانی ادامه میدهد: «در روزگاری که بسیاری از روستانشینان شمیرانی و آبادیهای اطراف تهران با کشاورزی و کشت گندم روزگار میگذراندند، محصولات بسیاری برای آرد شدن به آسیاب فرستاده میشد. از طرفی، اگرچه تهران آسیابهای بسیار داشت، اما همه آبادیها از آسیاب بیبهره بودند. بنابراین، گندمهای خود را به روستاهایی میبردند که آسیاب داشتند. در نتیجه گاهی شمار کیسههای گندم آنقدر زیاد میشد که آسیابان باید میان کشاورزان نوبت تعیین میکرد. اصطلاح آسیاب به نوبت نیز از همین جا ورد زبان مردم شده و هنوز در فرهنگ عامه کاربرد دارد.»
کار و کاسبی آسیابانها، اما با ساخت کارخانههای آرد و صنعتی شدن فرایند آرد کردن گندم کساد شد و بهتدریج با از رونق افتادن آسیابها، آسیابانها نیز به فکر شغل دیگری برای خودشان افتادند.
زمانی میگوید: «اولین سیلوی نگهداری گندم در حدود سال ۱۳۱۸ و در دوران پهلوی اول ساخته و کمی بعد نیز کارخانه آرد مجاور آن تاسیس شد. با توسعه این کارخانهها و نیز از میان رفتن زمینهای کشاورزی در اثر توسعه شهر، دیگر نیازی به ادامه فعالیت آسیابها وجود نداشت.
به عنوان مثال، در شمیران از میانههای دهه ۳۰ بسیاری از آبادیها به محلههای مدرن شمال شهر تبدیل شدند و با از بین رفتن زمینهای کشاورزی، شغلهای وابسته به آن مثل آسیابان هم به فراموشی سپرده شد.»