مروری بر بازدهی صنایع بورسی، نشان میدهد که با وجود کاهش قابل توجه ارتفاع شاخصهای اصلی بازار، صنایع بزرگ و دلاری، در هفته گذشته نسبت به کاهش قیمت مقاومت نشان دادند و کمتر از نماگرهای اصلی، با افت همراه شدند.
شاخص کل بورس در هفتهای که گذشت، با افت ۲ درصدی به آغوش حمایتی ۲ میلیون و ۲۱۹ هزار واحد پناه آورد. نماگر هموزن نیز طی مدت مذکور با کاهش ۱.۷ درصدی همراه شد. ارزش معاملات خرد طی هفته سوم اردیبهشتماه به زیر ۳ هزار میلیارد تومان سقوط کرد. ضمن آنکه در هفته قبل، ۶۰۰ میلیارد تومان پول حقیقی از بازار خارج شد.
به گزارش دنیای اقتصاد، مروری بر بازدهی صنایع بورسی نیز نشان میدهد که با وجود کاهش قابل توجه ارتفاع شاخصهای اصلی بازار، صنایع بزرگ و دلاری، در هفته گذشته نسبت به کاهش قیمت مقاومت نشان دادند و کمتر از نماگرهای اصلی، با افت همراه شدند. از ابتدای سال نیز بازدهی صنایع دلاریمحور و صادراتی بازار، بهتر از کل بورس بوده است.
به نظر میرسد انتظارات درخصوص افزایش نرخ دلار نیما، سبب شده است بازار نسبت به صنایع بزرگتر اقبال بیشتری نشان دهد؛ بهطوریکه از ابتدای سال بازدهی صنعت پتروشیمی، فولاد و فلزات اساسی چندین برابر بیشتر از شاخص کل بوده است.
بازدهی هفتگی صنایع بورسی نشان میدهد که با وجود افت ۲.۰۲ درصدی شاخص کل بورس و کاهش ۱.۷۲ درصدی نماگر هموزن، صنعت حفاری با بازدهی ۷.۲۸ درصدی در صدر صنایع بورسی قرار دارد. نساجی، پیمانکاری صنعتی، نوشیدنی و زغال سنگ نیز با بازدهی بیش از یکدرصدی پس از حفاری قرار گرفتند؛ صنایعی که معمولا نسبت به روند ریزشی شاخص کل، واکنش خوبی نشان میدهند، بهطوری که عمدتا در روزهای منفی، این صنایع از فرصت نهایت بهره را میبرند.
بررسیها نشان میدهد که از ابتدای سالجاری نیز بازدهی صنایع دلاری بازار همچنان بالاست. صنعت مواد شیمیایی با بازدهی ۷.۷۶ درصدی و صنعت فلزات گرانبهای غیرآهن، با بازدهی ۴.۱۶ درصدی موفق شدند در میان دلاریها بازدهی خوبی داشته باشند. ضمن آنکه صنعت فولاد با بازدهی ۳ درصدی و سیمانیها با بازدهی ۱.۲۴ درصدی همچنان از شاخص کل جلو هستند. بازدهی بیشتر شاخص کل از شاخص هموزن و سبقت گرفتن صنایع بزرگتر از ابتدای سال، نشان میدهد که احتمالا بازار به دلار نیما وزن بیشتری میدهد. اگر این شاخص دلاری در ادامه سال، افزایش نرخ قابلتوجهی را تجربه نکند، احتمال دارد که بازار واکنش معکوس نشان دهد. این در حالی است که در ریزش روزهای اخیر نیز صنایع دلاری مقاومت بیشتری نسبت به کاهش قیمت نشان دادند.
شاخص کل هموزن طی هفتهای که گذشت، بازدهی منفی ۱.۷۲ درصدی را تجربه کرد. این درحالی است که بازدهی شاخص کل بورس، منفی ۲.۰۲ درصد است. در هفته منتهی به ۱۹ اردیبهشت، صنعت حفاری، بازدهی بیش از ۷ درصدی را ثبت کرد و در صدر بازدهی هفتگی قرار گرفت. پس از آن صنایع نساجی، پیمانکاری صنعتی، نوشیدنی و زغالسنگ نیز بازدهی مثبت داشتند.
نکته قابلتوجه آن است که صنایع دلاری به افت قیمتها مقاومت خاصی نشان میدهند؛ به طوری که صنایع کانی فلزی، مواد شیمیایی، سیمان و اوره موفق شدند کاهش ارتفاع کمتر از شاخص کل را تجربه کنند. برخی، دلیل این موضوع را افزایش امیدها به تحولات ارزی میدانند. رشد آرام و اندک دلار در سامانه نیما، میتواند محرک خوبی برای دلاریها باشد. این در حالی است که کاهش دلار در بازار آزاد، بورس تهران را وارد فاز رکودی کرده است.
به نظر میرسد اگر امیدها به رشد دلار نیما کاهش یابد و بانکمرکزی نسبت به این موضوع مقاومت نشان دهد، احتمالا واکنش منفی بازار را بیش از بیش خواهیم دید. یکی از دلایل دیگر که سبب مقاومت دلاریها در برابر کاهش بیشتر قیمتها شده است، گزارشهای خوب ماهانهای است که در انتظار این صنایع خواهد بود؛ به شرط آن که هزینهها آن قدر افزایشی نباشد که بورس با کاهش سود دلاری همراه شود.
با وجود آنکه بیش از یکماه و نیم از شروع سال میگذرد، بازدهی شاخص کل در این مدت حدود یکدرصد بوده است.
این درحالی است که نماگر هموزن، از نماگر اصلی بازار عقب مانده و بازدهی منفی ۰.۶۲ درصدی را به همراه داشته است. نکته قابلتوجه آن است که بازدهی صنعت مواد شیمیایی، حدود ۸ درصد بوده و چند برابر شاخص کل بهتر عمل کرده است. علاوه بر این، صنعت فلزات گرانبها موفق شده است با بازدهی ۴ درصدی در میان برترین صنایع سالجاری باشد.
در میان این صنایع، نام صنعت آهن و فولاد و سیمان نیز به چشم میخورد. بازار فکر میکند در نیمه اول سال دلار نیما باید با رشد ۸ هزار تومانی همراه شود. اگر تورم سالجاری را ۳۰ درصد فرض کنیم دلار نیما به طور میانگین باید ۳۰ درصد بهبود یابد تا بتوان انتظار ثبات سودآوری را داشت.
بورس در دو حالت میتواند روند صعودی داشته باشد. اگر دلار بازار آزاد تحرکات مثبت داشته باشد، احتمالا بورس نیز به طور موقت رشد خوبی را تجربه خواهد کرد، به طوری که اکنون نیز شاخص کل بورس در محدوده خوب برای خرید سهام است.
در این صورت، صنایعی نظیر خودرو، میتوانند در بازار خودی نشان دهند. سناریوی بعدی میتواند رشد دلار نیما به محدوده ۴۸ هزار تومان باشد. دراین صورت بورس به لحاظ بنیادی ارزنده میشود و به طور موقت صنایعی نظیر فولاد، فلزات گرانبها، پتروشیمی و فرآوردههای نفتی میتوانند پیشتازان بازار باشند. در صورتی که دو سناریوی فوق محقق نشود، بورس تهران تا نیمه اول سال وارد فاز رکودی خواهد شد، به طوری که این رکود در ارزش معاملات نیز مشهود خواهد بود. در این صورت، برای صنایع کوچکتر شرایطی فراهم میشود که بتوانند مانند سال گذشته با دریافت افزایش نرخ از نهادهای بالادستی خود به سودآوری چشمگیرتری برسند.
آرامش ارزی نیمه اول سال سبب خواهد شد تا صنایع ریالی دوباره به چشم بیایند. این به آن معناست که احتمالا بازدهی چشمگیر دلاریها از ابتدای سال، محو خواهد شد. به نظر میرسد در این سناریو فرصت رشد قیمتها برای دلاریها از نیمه دوم سال آغاز خواهد شد.