معصومه ابتکار گفت: «رأی ندادن، رأی دادن به جریان افراطی و تندرویی است که هیچ جایگاه اجتماعی برای زنان قائل نیست و سختگیریها را گستردهتر خواهد کرد. آسیبهایی که برای زنان در این مرحله وارد میشود، بسیار گستردهتر خواهد بود. اما فکر نکنند آسیبی به حکمرانی و حاکمیت وارد خواهند کرد.»
معصومه ابتکار درباره انتخابات و شرکت کردن در آن گفتوگویی کرده است.
به گزارش اعتماد، بخشهای مهم این گفتگو را در ادامه میخوانید.
برای ایران باید به دکتر پزشکیان رای دهیم، چراکه ایران و تمدن ایران از جوانب مختلف در معرض خطر است. اولین جنبه بسیار مهم مساله محیطزیست است. تمام کارشناسان محیطزیست معتقد هستند که فرصتی برای تعلل و بیخردی و ناکارآمدی در مدیریت عرصه سرزمینی و در سطح توسعه پایدار در این راه باقی نمانده است. یعنی فرصتی نداریم که تا ۴ سال دیگر به هر دلیل و بهانهای بخواهیم تعللی داشته باشیم. باید مجموعه خردمندی در مدیریت عرصه سرزمین قرار گیرد تا حداقل این روند را کُند کند.
ما نمیتوانیم ۴ سال صبر کنیم و بگوییم قهر میکنیم و رای نمیدهیم و ۴ سال دیگر اوضاع یا بهتر میشود یا کلا میپاشد. یعنی از نظر اجتماعی، شرایط اجتماعی، گسترش ناامیدی و انواع آسیبهای اجتماعی ناشی از این ناامیدی، برای جامعه ایران بسیار مخاطرهآمیز است و جوانان از اینکه هستند، ناامیدتر میشوند. آنکه میخواهد مهاجرت کند، میرود و مهاجرت بیشتر میشود، اما آن کسی که راهی برای رفتن ندارد افسردهتر میشود. اعتیاد افزایش پیدا میکند؛ طلاق افزایش پیدا میکند؛ فروپاشی خانواده ایرانی اتفاق میافتد. ما اگر بخواهیم چه از جنبه امنیت اجتماعی و اقتصادی به خانواده ایرانی فکر کنیم، خانواده ایرانی را بخواهیم، باید خردمندان را بر سر کار بیاوریم که بتوانند آسیبهای اجتماعی را مدیریت کنند و امید را به ایران برگردانند.
اینکه عدهای فکر کنند با رای ندادن میتوانند اعتراض خود را نشان دهند و در دور اول هم نشان دادند، اما الان بحث این است که اگر قرار باشد ۴ سال کشور دست افرادی بیفتد که اصلا برای این مسائل نه برنامه و راهحل دارند و نه افقگشایی میتوانند داشته باشند و از آن بدتر؛ نهتنها مردم پشتشان نیستند، بلکه محیطزیست، روان جامعه و اقتصاد هم تحمل آن را ندارد که صبر کند تا شما مشارکت نکنید و ببینیم چه میشود، پر مخاطره هست. تجربه و مطالعات جهانی نشان میدهد هیچ اتفاقی نمیافتد، جز بدتر شدن شرایط برای مردم، بیکاری بیشتر جوانها، ناامیدی بیشتر، اعتیاد و فرو رفتن در آسیبهای اقتصادی و اجتماعی بیشتر و شکست تمدنی محیطزیست. اینها دلایلی است که ما باید رای بدهیم و بسیار روشن است.
جلیلی فرد محترمی است. ما که اهل تهمت و دروغ و افترا و این مسائل نیستیم و طیف فکری ما نه روشش این است و نه کارش؛ اما دکتر جلیلی یک روز کار اجرایی نکرده است. ایشان حداکثر دبیرخانه شورای امنیت ملی را اداره کرده و هرگز مسوولیت جدی اجرایی در هیچ دستگاهی نداشته و هیچ زمانی یک جمع بزرگ و مجموعه بزرگی از مدیران زیرنظرشان فعالیت نکردند و تجربه کار اجرایی در سطح عالی دولت نداشته و یک روز در دولت نبوده است.
جریانی که امروز حامی طرحهای نور و گشت ارشاد است و نقش زن را عمدتا در قالب خانواده و بین همسر و پدر میبیند، همواره وجود داشته و اکنون مواضع مشترک با جریان منتسب به دکتر جلیلی دارد. این تفکر زن را به حاشیه میراند، میخواهند در دانشگاهها دیوار بکشند و زنان را محدود کنند.
آخرین کارنامهای که در دولت ارائه دادیم ۲۵ درصد از مدیران دولت دوم دکتر روحانی خانمها بودند، اما متاسفانه در دولت سیزدهم این موضوع به حدود ۱۰ درصد افت پیدا کرد.
رای ندادن در این دوره، رای دادن به جریان افراطی و تندرویی است که هیچ جایگاه اجتماعی برای زنان قائل نیست و سختگیریها را گستردهتر خواهد کرد. طرحهایی مثل گشت ارشاد و نور پیچیدهتر و جدیتر ادامه پیدا خواهد کرد و آسیبهایی که برای زنان در این مرحله وارد میشود بسیار گستردهتر خواهد بود. اما فکر نکنند آسیبی به حکمرانی و حاکمیت وارد خواهند کرد. آن حکمرانی چارچوبهای خودش را دارد و کار خودش را انجام خواهد داد.