قضیه خیلی خیلی ساده است: اگر شما فروشی نداشته باشید انگار که هیچ کاری صورت نداده اید و وقتی کاری صورت نداده اید گویی که اصلا کسبوکاری وجود ندارد. فروش یعنی شما هر کاری کنید تا از فرصتهای موجود نهایت استفاده را ببرید تا خریداران را متقاعد کنید از شما خرید کنند. بازاریابی هم یعنی اینکه شما به هر دری بزنید تا محصولات و خدماتی را که تولید میکنید به خریداران مناسب برسانید. بازاریابی همچنین هویت شرکت و موقعیت واقعی آن را در بازارها به تصویر میکشد و به تحقق فروشی که پیشبینی شده کمک میکند و خریداران را تشویق میکند تا دوباره از شرکت خریداری کنند.
نابرابری قدرت (اختیار عمل) در سلسلهمراتب کاری، «رده پایینتر» را با چالش «احترام متقابل» روبهرو میکند. هنگام رویارویی دو کارمند با یکدیگر یا مدیر و کارمند و حتی جلسه کاری مدیر ارشد با مدیر میانی، فردی که به لحاظ موقعیت سازمانی، نفر دوم محسوب میشود، قدرت برتر را ندارد و همین چالش، مانع پیشبرد خواستهاش میشود. این افراد برای «بازتنظیم قدرت» چهار استراتژی میتوانند بهکار بگیرند.
برخلاف تصور، نسل X که در میانسالی بهسر میبرد، بیش از سایر نسلها طرفدار انعطافپذیری در کار است
تحقیقات دانشگاه استنفورد نشان میدهد اختلاف بین نسلها در مورد دورکاری بسیار زیاد است. کارکنان بالای ۵۵ سال (عمدتا بیبیبومرها) ترجیح میدهند حدود ۳۵ درصد زمانشان را دورکاری کنند، در حالی که کارکنانی که در اوایل دهه ۲۰ زندگی خود هستند (نسلZ)، دوست دارند حدود ۴۵درصد زمان خود را دورکاری کنند و کارکنانی که در دهه ۳۰ و ۴۰ زندگی خود هستند، ترجیحشان این است که نیمی از زمان خود را دورکار باشند. بهعبارت دیگر، بیشترین طرفداران کار انعطاف پذیر، نسلXها هستند.
معیارهایی قابل اتکا برای ارزیابی عملکرد اعضای بدنه اجرایی شرکتها
به طور معمول، ۵ ویژگی قابل بهبود را میتوان در شیوه مواجهه با ارزیابی اثربخشی اعضای هیاتمدیره مشاهده کرد. نخست، این ارزیابیها به شکل یک وظیفه اجباری یا الزامی (توسط قانون یا سهامداران) تلقی میشوند؛ درحالیکه میتوان آن را فرآیندی برای ارزشآفرینی و افزایش مهارتهای استراتژیک دید.
راهنمایی برای شناخت انواع سرمایهگذاران شرکتی
به عنوان یک کارآفرین، چند سال از زمان ارزشمند، منابع و اشتیاق خود را به رشد دادن ایدهای که در ذهنتان جرقه زده اختصاص میدهید تا آن را به یک استارتآپ انفجاری تبدیل کنید - در حالی که پر از انرژی هستید و آماده اید که چشم اندازتان را برای دنیا به یک واقعیت تبدیل کنید. در دنیای کسبوکار، شما یک ابرقهرمان محسوب میشوید!
بخش عمدهای از حقوق مدیرعاملها معمولا سود سهام آنها است که این مقدار با توجه به نواسانات بازار به طور پیوسته در تغییر است.
استراتژیهایی برای معکوسسازی یکی از عوامل فرسودگی شغلی
زمانی که بدگمانی انگیزه شما را از بین ببرد و نتوانید مسیر بهبود را ببینید، انصراف دادن راحتتر از تغییر محیط کار به نظر میرسد. این اتفاق یعنی از دست دادن کارکنان شاد، مشارکتجو و پرانگیزه (چه از طریق استعفا و چه از طریق کاهش عملکرد آنها) که یکی از فاجعهبارترین پیامدهای بدگمانی شغلی است.
هوش مصنوعی مولد چه نقشهایی میتواند در تیم شما ایفا کند؟
امپریال جی پی تی (ImperialGPT) آرمانی ترین- و شاید متحول کننده ترین- هوش مصنوعی مولد است که در آن دو یا چند ماشین با همدیگر در تعامل هستند و در نهایت انسان را هدایت میکنند تا عملیاتی را انجام دهد. این نوع جی پی تی خاص اغلب تحلیلگران هوش مصنوعی را که از ناتوانی در کنترل هوش مصنوعی و طغیان و سرکشیاش میترسند، نگران میکند.
برای مدیران تازهکار
فرصتها و مسیرهای پیشرفت را برای کارکنان قابل رویت و ملموس کنید. کارکنان هر سازمانی نیاز دارند که فرصتها و مسیرهای رشد و پیشرفت درونسازمانی را ببینند و با آنها آشنایی کامل داشته باشند و به روشنی بدانند که قرار است برای پیشرفت و ارتقا پیدا کردن در درون سازمان باید چه کارهایی انجام بدهند.
اعتمادسازی و دریافت بازخورد؛ چالشهای اولین تجربه مدیریت
برنامه HBR on Leadership بهترین مطالعات موردی و گپ و گفت با متخصصان تراز اول مدیریت و کسب و کار دنیا را دست چین میکند تا به افراد کمک کند اطرافیان خود را شکوفا کنند. رهبری افراد سازمان استرس بسیاری به همراه دارد. اما این استرس اغلب از تصورات اشتباه خودمان نسبت به این نقش ناشی میشود.
رهبران در طول مسیر کارآفرینی خود با موانع متعددی روبرو خواهند شد که در نهایت به رشد شخصی و حرفهای شان کمک میکند.
نقش هوش مصنوعی در افزایش خطر سوءاستفاده از اطلاعات
برای شرکتهای بزرگی که رقبای سرسختی دارند، اصول اخلاقی میتواند مثل تجملاتی گرانقیمت به نظر برسد. به عنوان نمونه، ظاهرا مایکروسافت تمام تیم اصول اخلاقی پروژه هوش مصنوعی بینگش را اخراج کرد؛ چون طبق اخبار و گزارشهای آنلاین، گوگل راهی تا انتشار برنامه مبتنی بر هوش مصنوعی خود نداشته؛ پس باید دست میجنباندند.
ممکن است وظایف جدید به تو بسپارند یا حتی یک نقش جدید را به تو محول کنند که برایت جذاب و هیجان انگیز نیست. اگر چنین اتفاقی افتاد، باید برگشت پذیری و توانایی کار تیمی داشته باشی تا برای تغییرات، آمادگی داشته باشی. همزمان، وضعیت مالی کارفرما، ترندهای حوزه کاری و شرایط بازار را زیر نظر داشته باش. این اطلاعات به تو کمک میکنند چالشهای احتمالی را پیشبینی کنی و در شغل فعلی و فرآیند جستوجوی کار، از دیگران متمایز شوی.
وقتی استرسهای کوچک، مشکلات بزرگ ایجاد میکنند
ما چند استراتژی عالی پیدا کرده ایم. یکی اش این است که یکی از علایق قدیمی ات را دنبال کنی تا بهانهای باشد که وارد یک گروه جدید شوی. یکی از مصاحبههای مورد علاقه ام، گفت وگوی ما با یک دانشمند عصب شناسی در یکی از معتبرترین بیمارستانهای آمریکا بود. او چند بار با ما تعامل داشت.
همهگیری باعث تغییر جهان و انتظارات مشتریان شد و حتی موفقترین شرکتها هم دریافتند که تجربه مشتری آنها باید به نوبه خود تغییر کند؛ با این حال بسیاری از مدیران همان استراتژیهای تجربه مشتری دیجیتال را به کار میگیرند که در سالهای گذشته استفاده کردند و در نتیجه به خطر فرار و نارضایتی مشتری در زمانی که کمترین توان مالی را دارند، دامن میزنند.
تجربه رومن رودومانسکی، همبنیانگذار «رلبز»
رهبران کسبوکار با در نظر گرفتن سناریوهای متعدد - از محتملترین تا غیرمحتملترین - و آماده شدن برای هر کدام از آنها به طوری که واقعا ممکن است اتفاق بیفتند، میتوانند حتی در بدترین شرایط، خودشان را در موقعیت موفقیت قرار دهند.
اطلاعات گسترده نشان میدهد که مردم در سراسر دنیا تحت سطح بی سابقهای از استرس هستند. برای مثال، گالوپ در برآورد شرایط محیط کار سالانه اش به این جمع بندی رسید که فقط ۳۳ درصد «در مسیر شکوفایی» قرار داشتند و ۴۴ درصد از کارمندان اعلام کردند در یک روز کاری معمولی استرس «بسیار زیادی» را تجربه میکنند که یک رکورد تازه بود.
بچهها از حدود ۷ سالگی میتوانند ارزش پول را درک کنند بنابراین شما میتوانید از این سن اولین قدم را برای آموزش پول خرج کردن به فرزندتان بردارید. در مرحله اول برای آموزش پول خرج کردن به کودک، شروع به بازیکردن هدفمند با او کنید. برای مثال وانمود کنید شما صاحب یک سوپرمارکت بزرگ هستید و فرزندتان به عنوان یک مشتری قصد خرید از شما را دارد. این سبک بازیها نیاز به آشنایی فرزند شما با مفهوم پول و ارزشش را دارد.
وقتی استرسهای کوچک، مشکلات بزرگ ایجاد میکنند
میتوانی افرادی در زندگی ات داشته باشی که از نظر صمیمیت، در سطوح مختلف هستند، اما میتوانند نقشهای مهمی در کمک به تو برای برگشت پذیری ایفا کنند، مثل همکار سابقت که تو را خوب میشناسد یا بستر حرفهای و شرایطت را درک میکند و میتواند مسیری برای برون رفت پیشنهاد دهد.
دیدن اینکه یک همکار، قوانینی را که هر دو باید رعایت کنید نادیده میگیرد، آزاردهنده است . سختتر از آن، این است که مدیرت طوری رفتار میکند انگار کاری از دستش برنمی آید.