گزارش توسعه انسانی، گزارشی جهانی است که به صورت سالانه توسط برنامه توسعه سازمان ملل (UNDP) انتشار مییابد. اولین گزارش توسعه انسانی در سال 1990 میلادی انتشار یافت و گزارش سال 2011 این نهاد، بیست و یکمین گزارش UNDP میباشد.
این گزارش، گزارشی است برای بالابردن آگاهیهای جهانی در مورد توسعه انسانی در سرتاسر دنیا. گزارش سال 2011 بااین عبارت آغاز شده است: «توسعه پایدار و برابری: آیندهای بهتر برای همه».
در گزارش سال 2010 نیز عنوان «ثروت واقعی ملل: مسیرهای توسعه به سمت توسعه انسانی» برای گزارش انتخاب شده بود. شاخص توسعه انسانی، معیار خلاصهای برای توسعه انسانی است. این شاخص متوسط دستیابی در یک کشور را در سه بعد اساسی توسعه انسانی اندازهگیری میکند:
زندگی طولانی توام با سلامت که با معیار امید به زندگی در بدو تولد مشخص میشود.
دانش که توسط نرخ سواد بزرگسالان (با وزن دو سوم) و نسبت مرکب ثبت نام ناخالص دوره ابتدایی، راهنمایی و متوسطه (با وزن یک سوم) محاسبه میشود.
استاندارد شایسته زندگی که توسط تولید ناخالص داخلی (GDP) سرانه با معیار برابری قدرت خرید دلار آمریکا محاسبه میشود.
شاخص توسعه انسانی، میانگینی ساده از سه شاخص فوق میباشد. اگر چه شاخص HDI متوسط دستیابی را اندازهگیری میكند، شاخص HPI-1 فقدان سه بعد اساسی توسعه انسانی را در HDI اندازهگیری میکند.
این شاخص نیز در گزارش توسعه انسانی 2011 مورد اشاره و محاسبه قرار گرفته است. از دیگر شاخصهای مهم مورد اشاره در گزارش توسعه انسانی، میتوان شاخص توسعه جنسیتی (GDI) را نام برد.
این شاخص، تعدیلی در متوسط دستیابی پدید میآورد تا نابرابریهای بین زنان و مردان را منعکس کند. در زیر خلاصهای از شاخصهای گفته شده در گزارش توسعه انسانی 2011 آورده شده است: در گزارش سال 2011 شاخص توسعه انسانی، ایران رتبه 88 را در میان 187 کشور دنیا به دست آورده است.
این در حالی است که ایران به ترتیب بعد از کشورهای سنت وینسنت و گرنادینها، ارمنستان و کلمبیا قرار دارد و بعد از ایران نیز کشورهای عمان، تونگا، آذربایجان و ترکیه قرار دارند.
در دسته بندی کشورها بر مبنای توسعه یافتگی آنها، به ترتیب کشورهای باتوسعه انسانی بسیار بالا (VERY HIGH HUMAN DEVELOPMENT)، کشورهای با توسعه انسانی بالا (HIGH HUMAN DEVELOPMENT)، کشورهای با توسعه انسانی متوسط (MEDIUM HUMAN DEVELOPMENT) و کشوهای با توسعه انسانی پایین (LOW HUMAN DEVELOPMENT) دسته بندی شدهاند.
کشور ایران در دسته کشورهای با توسعه انسانی بالا قرار دارد که از جمله کشورهای این دسته میتوان به کشورهایی همچون عربستان سعودی (رتبه 56)، مکزیک (رتبه 57)، مالزی (رتبه 61)، کویت (رتبه 63)، لبنان (رتبه 71) و برزیل (رتبه 84) اشاره كرد.
در گزارش توسعه انسانی 2011، همانند گزارش سال 2010 کشورهای نروژ (با ارزش HDI برابر با 943/0) و استرالیا (با ارزش HDI برابر با 929/0) رتبههای اول و دوم را به خود اختصاص دادهاند. کشور هلند با چهار پله صعود نسبت به سال قبل، در رتبه سوم قرار گرفته است. رتبههای چهارم تا پانزده این جدول به ترتیب متعلق به کشورهای زیر میباشد: ایالات متحده، نیوزیلند، کانادا، ایرلند، لیختن اشتاین، آلمان، سوئد، سوئیس، ژاپن، هنگ کنگ، ایسلند و کرهجنوبی.
از جمله کشورهایی که در گزارش سال 2011، در رتبههای پایینتری نسبت بهایران قرار دارند، میتوان به کشورهای ترکیه (92)، تونس (94)، اردن (95)، چین (101)، مصر (113)، آفریقای جنوبی (123)، عراق (132) و هند (134) اشاره نمود. در انتهای جدول نیز میتوان کشورهای بوروندی (185)، نیجر (186) و جمهوری دموکراتیک کنگو (187) را مشاهده نمود.
در گزارش سال 2011، مقدار شاخص HDI برای ایران مقدار 707/0 را نشان میدهد. این شاخص در سال 2010 برای ایران 702/0بوده که در این سال ایران در رتبه 70 ردهبندی HDI قرار داشته است. میانگین درصد رشد سالانه شاخص توسعه انسانی (HDI) برای کشورایران دردهه اخیر(2011-2000) برابر با 97/0 درصد بوده است که نسبت به میانگین دسته کشورهای، با توسعه انسانی بالا که رشد 70/0 درصدی در طی مدت مشابه را داشتهاند، رشدی بالاتر را نشان میدهد. در نمودار شماره 1، روند مقدار شاخص توسعه انسانی برای کشورایران در مدت زمان 2011-1980نشان داده شده است.
همان طور که ملاحظه میشود، در طی بیست سال اخیر مقدار شاخص توسعه انسانی برای کشورایران از 437/0 به 707/0 افزایش پیدا کرده است. هر چند هنوز این وضعیت و رتبه 88 برای کشور ایران مناسب نمیباشد، ولی به نسبت میتوان رشد این شاخص را برایایران با توجه به جنگ و مسائل سیاسی- اقتصادی کشور، قابل توجه دانست. اما با همه این موارد و با توجه به پتانسیل موجود در ایران به لحاظ سرمایههای انسانی و منابع طبیعی کشور، جایگاه ایران در دنیا جایگاه مناسبی نمیباشد.
دراین گزارش بهاین نکته اشاره شده است که کشورایران، یارانههاي بر مبنای نفت به سوخت، مواد غذایی و سایر کالاهای اساسی را حذف و این یارانهها را با پرداختهای 40 دلاری در ماه به عنوان کمک هزینه نقدی به حدود 90 درصد افراد جامعه، تعویض نموده است.
این سیاست موجب شده است که 5/4 درصد در مصرف گاز و 28 درصد در مصرف سوختهای دیزلی صرفهجویی شود. همچنین اشاره شده است که سوبسیدهای مضر محیطی در سال 2010 کاسته شده است. نمونه آن نیز کشور ایران میباشد که حدود 20 درصد از تولید ناخالص داخلی خود را روی سوختهای فسیلی به عنوان یارانه پرداخت میکرد واین در حالی است که یارانه بر آموزش درایران کمتر از 5 درصد تولید ناخالص داخلی را شامل میشود.
از جمله شاخصهای دیگری که دراین گزارش به آن اشاره شده است، شاخص امید به زندگی در بدو تولد است که برای سال 2011 مقدار 73 سال را نشان میدهد. این مقدار بالاترین سال برای کشورایران در مدت ارائه این گزارشها از سال 1990 را نشان میدهد. در نمودار شماره 2 میتوان روند شاخص امید به زندگیایرانیان را ملاحظه نمود.
درآمد سرانه ایرانیان بر حسب این گزارش، برابر است با 164/10 دلار (به نرخ دلار PPP ثابت سال 2005) که نسبت به درآمد سرانهایرانیان در سال ما قبل که 764/11 دلار را نشان میدهد، کاهش نشان میدهد. یکی از دلایل این موضوع نیز میتواند بحران جهانی و به تبع آن کاهش درآمدهای نفتیایران باشد.
به هر حال نسبت به سال 2000 که درآمد سرانه ایرانیان برابر با 121/5 دلار بوده است، درآمد سرانهایرانیان طیاین دهه به دو برابر افزایش پیدا کرده است. روند تغییرات درآمد سرانهایرانیان را در نمودار شماره 3 مشاهده میکنید.
رتبهایران در شاخص نابرابری جنسیتی در دنیا 92 میباشد و مقدار شاخص GDI برای ایران مقدار 485/0 را در سال 2011 نشان میدهد. همچنین نرخ باسوادی بزرگسالان برابر با 85 درصد میباشد که به نسبت کشورهای با توسعه انسانی بالا که 93 درصد را نشان میدهد نرخ پایینتری است. در نمودار شماره 4 نرخ سواد بزرگسالان ایران طی مدت زمان 2000 تا 2011 نشان دهنده شده است.
آنچه به صورت خلاصه میتوان گفت آنچه باعث بالاتر رفتن مقدار شاخص توسعه انسانی در سال 2010 شد و رتبه ایران را به 70 رساند، بالا رفتن قیمت نفت در سالهای اخیر و در نتیجه بیشتر شدن درآمد سرانه ایرانیان و نیز نرخ بالای باسوادی در ایران میباشد.
با کاهش قیمت نفت و همچنین کاهش درآمد سرانه ایرانیان، مجددا وضعیت ایران در رتبهبندی این شاخص بدتر شد و به 88 نزول پیدا کرد. همچنین میتوان گفت که معیارهای فقر و نابرابری درآمدی و جنسیتی درایران کماکان وضعیت خوبی در مقایسه با شرایط ایدهآل ندارند و نیز باید به کیفیت آموزش و بهداشت در کشور توجه بیشتری شود.
ادیب عربی- دنیای اقتصاد